منتقدان مفهوم گسترش یافته امنیت معتقدند که اگر مفهوم امنیت بیش از حد گسترش یابد ممکن است معنا و اهمیت خود را از دست بدهد. اهمیت این نکته در این است که کارآمدی سیاستگذاری را موضوعات امنیتی تعیین میکنند که به صورت استثنایی تلقی میگردند. اگر همه موضوعات امنیتی شوند ممکن است امنیت حالت غیر استثنایی پیدا کند و در نتیجه امنیتی کردن از لحاظ سیاستگذاری مؤثر و مفید نباشد.
از اینرو بعضی از سنت گرایان معتقدند که تعریف گسترش یافته امنیت به از دست رفتن نقطه تمرکز آن منجر میشود. استفن والت این نکته را مورد بحث قرار داده است. به نظر او طرح و گنجاندن موضوعات غیر نظامی در دستورکار امنیتی "انسجام فکری و نظری" این رشته مطالعاتی را از هم میپاشد.
وی در عوض خواستار بازگشت به معنای محدود امینت است. والت معتقد است که مطالعات امنیتی باید به تجزیه و تحلیل شرایطی بپردازد که استفاده از زور را محتمل تر میسازد، راه و روشهایی که به کارگیری زور بر افراد، دولتها و جوامع تآثیر میگذارد و سیاستهای خاصی که دولتها اتخاذ میکنند تا برای جنگ آماده شده، از آن جلوگیری نمایند یا در آن وارد شوند.
افراد دیگری چون "دیودنی" و "هیوزمنز" نیز تعریف گسترش یافته امنیت توسط بوزان را مورد نقد و انتقاد قرار دادند. آنان مخالف امنیتی کردن مسایل و موضوعاتی چون محیط زیست و مهاجرت هستند. به نظر این منتقدان خطراتی که در استفاده از ابعاد مختلف امنیت نهفته است احتمال نظامی شدن آنها در اثر نگرش مواجهه جویانهای است که مفهوم سنتی امنیت ملی به بار آورده است.
به هر حال منتقدان دیگری چون رابرت واکر استدلال میکنند که امنیت ناگزیر گسترش مییابد تا موضوعاتی را در بر گیرد که ماهیتا نظامی نیستند. زیرا شیوهای که مسایل به امنیت مرتبط میشوند به طور بسیار تنگاتنگی در کل پروسه مشروع سازی دولت بازتاب مییابد و آنرا تحت تآثیر قرار میدهد.
قرار دادن یک موضوع جدید در دستورکار امنیتی را میتوان به عنوان راهبرد مؤثر گروههایی دانست که خواهان اولویت بخشی به موضوعات گستردهتری هستند. با این وجود انجام چنین کاری ممکن است عواقبی داشته باشد که به انحاء گوناگونی مضر و زیانآور باشد.
تصور امنیت به این صورت با ذهنیت امنیت ملی مواجهه جویانه و نظامی گرای سنتی مجهز میگردد که ممکن است کاملا مناسب و مقتضی موضوع در دست بررسی نباشد. "دیودنی" و "هیوزمنز" در مخالفت با وارد شدن یک چنین ذهنیتی در تحلیل موضوعات تخریب محیط زیست و مهاجرت بینالمللی هشدار دادهاند.
این نکته حق شرط و تحفظ مهمی است. امنیتی کردن به این صورت ممکن است کاملا غیر سازنده و غیر مؤثر باشد؛ چون زمینه آن را فراهم میسازد که امنیت به زور ادعای اقدام در حل و فصل یک چنین موضوعات گستردهای را بکند. این امر را میتوان در علاقه رو به تزاید ناتو به امنیت زیست محیطی و تصمیم حکومت امریکا در دادن نقش واضح و آشکار به سرویس اطلاعاتی برای گردآوری اطلاعات اقتصادی جهت تقویت رقابت آن با رقبایش مشاهده کرد.
منتقدان مفهوم گسترش یافته امنیت میگویند که اگر این مفهوم گسترده شود بی معنی میشود. به گونهای که در واقع هر چیزی میتواند به عنوان یک موضوع امنیتی مطرح شود. به هر حال تا اندازه زیادی باز تعریف امنیت در دوران پس از جنگ سرد به ظاهر تغییرات چندانی را به بار نیاورده است. زیرا از جهات مهمی نظریهها و اندیشههای ایستای دولت گرا کماکان استمرار یافتند. به عبارت دیگر گسترده ساختن دستورکار امنیت تنها طیف وسیعی از تهدیدات را به صورت رقابتآمیز سنتی مطرح کرد.
نظر شما