۲۷ مهر ۱۳۹۰، ۱۷:۳۴

پایان همایش ابن سینا/

ابن سینا و اتحاد عاقل و معقول/ ابداعات و نوآوریهای ابن سینا در علم منطق

ابن سینا و اتحاد عاقل و معقول/ ابداعات و نوآوریهای ابن سینا در علم منطق

سخنرانهای نشست پایانی همایش دو روزه ابن سینا و فیلسوفان اسلامی با تشریح مسئله اتحاد عاقل و معقول از منظر ابن سینا، ابدعات و نوآوریهای ابن سینا در علم منطق را تبیین کردند .

به گزارش خبرنگار مهر، نشست پایانی همایش ابن سینا و فیلسوفان اسلامی عصر چهارشنبه 27 مهرماه در مجموعه فرهنگی تلاش برگزار شد.

در این نشست دکتر یوسف نوظهور استاد فلسفه دانشگاه تبریز به بررسی موضوع ابن سینا و مسئله اتحاد عاقل و معقول پرداخت و گفت: این بحث، بحث معروفی است . تکریم عقل و اندیشه مسئله اختلاف برانگیزی نیست. این تکریم به فیلسوفان هم اختصاص ندارد. ادبا، انبیا و اولیا عقل و خرد را به عنوان وجه مقایسه انسان ستوده و آن را تکریم کرده اند.

استاد دانشگاه تبریز تاکید کرد : پرسشها باب نظریه پردازی و بحث و گفتگو را باز می کنند. نسبت میان عقل و معقولات مانند بسیاری از مقولات فلسفی ریشه در آرای ارسطو دارد. ارسطو مراتب تکمیل عقل را بیان می کند. ارسطو هم در بحث از عقول مفارق به نوعی اتحاد میان عاقل و معقول را می پذیرد.

وی یادآور شد: حکمای اسلامی از جمله فارابی و ابن سینا دیدگاه ارسطو را کم و بیش پذیرفته اند. ابن سینا در کتاب اشارات می گوید برخی فلسفه متقدم معتقد بودند که جواهر عقلی وقتی صورت عقلیه را درک می کند با آن یکی می شوند. نخستین کسی که به قول ابن سینا این قول سخیف یعنی اتحاد عاقل و معقول را مطرح کرد فرفریوس بوده است.

وی با بیان اینکه ابن سینا از طریق آثار و ترجمه های نوافلاطونیان با آثار فرفریوس آشنا شده است گفت: فرفریوس شاگرد فلوطین بوده و تعالیم فلوطین را نوشته است. لذا فرفریوس حکیمی نوافلاطونی است و از بنیانگذاران برجسته این مکتب است. باید توجه داشت در مکتب نوافلاطونی سه جایگاه داریم که عبارتند از احد، عقل و نفس. بر این اساس عقل جایگاه دوم است و لذا فرفریوس رساله ای در باب عقل می نویسد.

نوظهور تصریح کرد: بر این اساس است که اتحاد عاقل و معقول از سوی فرفریوس در مکتب نوافلاطونی دست یافته است و لذا این نظریه در بستر فلسفه نوافلاطونی معناپذیر است. اگر این نظریه در بستری مثل فلسفه مشا که ابن سینا به آن تعلق دارد وارد شود رد می شود. لذا اتحاد عاقل و معقول در فلسفه نوافلاطونی کارکردی بسیار متفاوت و آنچه فلسفه ما می گویند دارد. هدف فرفریوس از طرح اتحاد عاقل و معقول دفاع از اصول مکتب نوافلاطونی یعنی سه جایگاه پیش گفته است. بر اساس این اصول عقل جایگاه دوم را دارد و تابع احد است و نمی تواند مبداء اول باشد.

فرفریوس بر اساس نظریه اتحاد عاقل و معقول جایگاه دوم عقل را ثابت می کند و به اعتقاد وی چون عقل متکثر است نمی تواند مبداء باشد چون مبداء باید واحد و احد باشد.

در ادامه این نشست دکتر منیره سیدمظهری استاد فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی کرج به بررسی موضوع ابداعات و نوآوری های ابن سینا در علم  منطق پرداخت و گفت: بنای منطق ارسطو تا قرن ها پس از او بر افکار و آرای مردم اندیشمند حاکم بود.

وی افزود: ابن سینا نخستین کسی بود که از روش ارسطو در تدوین علم منطق عدول کرد و از جهات گوناگون دگرگونی هایی در منطق ارسطو بوجود آورد.

وی با بیان اینکه این تغییرات و دگرگونی ها را می توان از سه جهت مورد ملاحظه قرار داد گفت: اولین جهت کاستن برخی مطالب از منطقه بود. دوم جابجا کردن برخی مباحث در منطق و سوم ورود مباحث نو و ابداعی در منطق که نتیجه آن افزودن برخی مباحث بر منطق ارسطویی بود.

سید مظهری در ادامه به برخی از این ابداعات پرداخت و تصریح کرد: از جمله این ابداعات تبدیل منطق نگاری 9 بخشی ارسطو به منطق نگاری دو بخشی است. این سینا با این استدلال که چون از یک سو کار منطقی به این خلاصه می شود که بیان کند چگونه از اشیا موجود در اوهام و اذهان به اشیای نامعلوم سیر کرده و به واسطه معلومات پیشین خود معلومات دیگری کسب می کنیم و از سوی دیگر اشیای حاصل در ذهن از طریق تصور نمودار می شوند و تصور آنها هم از دو حال خارج نیست یا مجرد از حکم است و یا همراه حکم بر این اساس می توان مباحث منطق را به دو بخش تصور و تصدیق تقسیم کرد.

کد خبر 1438077

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha