خواجه بزرگ ابوعلی حسن بن علی بن اسحاق مشهور به نظام الملک، جزءخانوادههای دهقان بوده است ازآن جا که این دهقانان وقتی در برابرترکان موقعیت خود را از دست دادند به کارهای دیوانی روی آوردند. خواجه نظام الملک وپدرش نیز از همان ابتدا به عنوان افراد دیوانی دستگاههای حکومتی فعالیت میکردند.
نظام الملک بنا به درخواست پدر از همان کودکی به یادگیری قرآن، آموختن فقه ومذهب شافعی مبادرت می ورزد واز وجود اساتیدی چون، محمدبن علی بن مهریزد، ابومنصور علی بن شجاع، ابوالقاسم قشیری وابوحامد الازهری درس میگیرد. وی دارای همتی بلند وعظمی راسخ بوده است به طوری که به وزارت سلجوقیان رسیده وبه دستگاه چغری بیگ راه مییابد.
مشهورترین کتاب وفعالیت خواجه نگارش سیاست نامه توسط وی میباشد. باید گفت: در دوره اسلامی نوشتن کتابهای سیر الملوک یاسیاست نامه رایج ترین شیوه پرداختن به اندیشه سیاسی بوده است به خصوص از زمانی که زبان فارسی به عنوان زبان ادبی ایران شناخته میشود.
سیاست نامه نظام الملک به دلیل نوع نگارش خاص ومحتوای غنی آن جزءشاهکارهای سیاست نامه نویسی به حساب میآید.
خواجه کتاب سیاست نامه را بنا به درخواست ملک شاه سلجوقی می نگارد ودر آن پیرامون آیین کشور داری به رسم ملوک عجم سخن می گوید. اودر خصوص کتاب بیان می کند که «هیچ پادشاهی را از داشتن این کتاب چاره نیست، خاصه در این روزگار که هرچه بیشترخوانند ایشان را در کارهای دینی ودنیایی بیشتر بیداری افزاید، ودر احوال دوست ودشمن بهتر در افتد وروش کارها و راه تدبیرهای صواب بر ایشان گشوده شود وترتیب وقاعده دربار ودرگاه وبارگاه، دیوان ومجلس ومیدان واحوال ومعاملات ورعیت برایشان روشن شود وهیچ چیز در همه ی مملکت از دور ونزدیک واز بسیار واندک پوشیده نماند. ایزد تعالی در هر عصر وروزگاری یکی از میان خلق برگزیند واو را به هنرهای پادشاهانه آراسته وستوده گرداند ومصالح جهان وبندگان را چاره سازدتا مردم اندر عدل روزگار گذرانند».
بسیاری به دلیل مطالبی که نظام الملک در خصوص پادشاه ومملکت داری بیان کرده است مدعی شده اند که وی در پی اعاده نظریه پادشاه آرمانی بوده است اما به نظر میرسد این مدعا کاملا غلط میباشد. نظام الملک بنیان گذار مدارس نظامیه و دارای شریعتی شافعی وبسیا رمتدین بوده ونمیتوانسته با نظریه پادشاه آرمانی ایران باستان موافق باشد .او به خوبی بر این نکته واقف است که کسی حق حاکمیت دارد که بر حق باشد واگر وی از پادشاهی سخن میگوید به دلیل مظروف زمانی میباشد که در آن قرار داشته است زیرا به روزگار خواجه نظام الملک کشاکشی بین سلاطین غزنوی، سلجوقیان وخلیفگان وجود داشته و خواجه برای آن که بتواند قدرت خلیفه وسلطان را متوازن کند از لفظ پادشاه در سیاست نامه سخن میگوید در حقیقت او در پی اقتدار بخشیدن به دستگاه حاکمیت برای یافتن مشروعیت میباشد.
خواجه قصد دارد از این رهگذر حاکمیتی به وجود آورد که شرایط اداره ی کشور را داشته باشد. از جمله مواردی که نظام الملک معتقد است پادشاه باید انجام دهد موارد زیر می باشد:
-محدود بودن فرمان برای انجام بهتر آن
-تشکیل سپاه منظم و سازماندهی آن
-سپردن کارها به افرا با اهلیت ودارای صلاحیت
-عدم دخالت زنان در دربار.
بحث مهم واساسی که نظام الملک در آیین مملکت داری به آن اشاره میکند ومیتوان از آن به عنوان یک حرکت فرهنگی تاثیرگذار یاد کرداین است که او معتقد بود استفاده از گروههای متفاوت مانند غزها تنها در هنگام نبرد وبرای جنگیدن در سپاه اشتباه است زیرا اینان بعد از مدتی طغیان کرده ومدعی حکومت می کردند. او معتقد است برای اینکه این اتفاق نیافتد باید افراد را به فرهنگ حکومت آشنا کرد وبه تعبیر بهتر به آنان بال فرهنگی داد. زیرا مساله مربوط به فرهنگ تاثیر گذارتر میباشد.
در مجموع سیاست نامه خواجه نظام الملک به عنوان نیرومندترین جریان اندیشه سیاسی در ایران قابل طرح بوده و با توجه به آن دوران مطالب مفید وارزشمندی دارد.
نظر شما