به گزارش خبرنگار مهر، مترجم در سخنی که در ابتدای کتاب دارد، نوشته است که در مورد استیون هاوکینگ، حساسیتهایی به وجود آمده است که لازم است تذکراتی درباره آن بیان شود. او در ذهن خود دغدغه خدا دارد و در ضمیر پنهان خود درگیر باورمندی به آفریدگار است که در این مورد تردیدی نیست. در این خصوص میتوان از آثار قلمیاش شواهد فراوانی آورد که نمونههایی از آنها در همین کتاب ذکر شدهاند.
غفاری مینویسد: این نکته نیز گفتنی است که نتایج مترتب بر تحقیقات اخترشناسی دکتر هاوکینگ بارها توسط فلاسفه و دانشمندان اسلامی با عنوان «برهان نظم در خداشناسی» به اثبات رسیده و تازگی آن بیشتر مربوط به شواهد علمیای است که او به آنها توجه پیدا کرده است. با این همه تشکیکی که اخیراً درباره خداباوری هاوکینگ در جامعه ما شده است، چندان از سر دقت و برخاسته از مطالعه آثار او نیست و بیشتر متکی است بر اظهارات و قضاوتهای شتابزده روزنامهنگاران غیرمتخصص و معدود اشارات مبهم و احساسی خود هاوکینگ.
استیون هاوکینگ، یکی از بزرگترین متفکران جهان و فیزیکدان نظری برجسته و بیمانندی است که پژوهشهایش موجب ترسیم دوباره مدل کیهانی شده است. او در این کتاب 7 گفتار ارائه داده است که همهچیز را از «مهبانگ» (انفجار بزرگ) تا «سیاهچالهها» و نظریه ریسمان را در بر میگیرد. هاوکینگ سخن خود را با تاریخچهای از اندیشهها و انگارهها درباره جهان آغاز میکند که از باور ارسطو به گرد بودن زمین تا کشف هابل در 2هزار و 300 سال بعد درباره جهان در حال گسترش را در بر میگیرد.
هاوکینگ به عنوان یک دانشمند برجسته و نیز آسانکننده مطالب علمی برای مخاطبان عام، معتقد است پیشرفتهایی که در فیزیک نظری صورت گرفته، باید نه فقط برای تعداد اندکی دانشمند، بلکه برای توده مردم قابل فهم شود. وی در این کتاب خواننده را به سفر اکتشافی شگفتانگیزی در کیهان میبرد.
«ایدههایی درباره جهان»، «جهان در حال انبساط»، «سیاهچالهها»، «سیاهچالهها چندان هم سیاه نیستند»، «آغاز و فرجام جهان هستی»، «جهت زمان» و «نظریهای برای همهچیز» عناوین فصول این کتاب هستند.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
با توجه به نادر بودن سیاهچالههای آغازین، این احتمال وجود ندارد که یکی از آنها به قدر کافی به ما نزدیک باشد که بتوانیم خود آن را مشاهده کنیم. اما از آنجا که گرانش موجب میشود سیاهچالههای آغازین به سوی هر مادهای کشیده شوند، وجود آنها در کهکشانها باید امری بسیار عادی باشد. اگر این عادی بودن را یک میلیون بار افزایش دهیم، باز نزدیکترین سیاهچاله به ما احتمالا حدود 6 هزار میلیون کیلومتر، به اندازه فاصله پلوتون تا خورشید، با ما فاصله دارد. در این فاصله شناسایی سیاهچالهای، حتی اگر به طور مستمر 10 هزار مگاوات انرژی گسیل کند، هنوز بسیار مشکل است.
برای مشاهده یک سیاهچاله آغازین، باید چند کوانتوم از پرتو گامای گسیل شده در یک مسیر مشخص را در مدت زمان مناسبی، مثلا یک هفته شناسایی کرد. در غیر این صورت، این پرتوها به سهولت به صورت بخشی از پرتوهای زمینه در خواهند آمد. ولی «اصل کوانتوم پلانک» به ما میگوید که هر پرتو گاما دارای انرژی بسیار زیادی است، زیرا پرتوهای گاما دارای بسامد (فرکانس) بسیار بالایی هستند....
این کتاب با 154 صفحه، شمارگان هزار و 100 نسخه و قیمت 5 هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما