۳۰ دی ۱۳۹۱، ۱۰:۰۸

گفتگوی مهر/

ترک اعتیاد بعد از 18 سال/ اعتیاد حس انسانیت را از آدم می رباید

ترک اعتیاد بعد از 18 سال/ اعتیاد حس انسانیت را از آدم می رباید

دهلران - خبرگزاری مهر: 18 سال در دام اعتیاد گرفتار بود سالهایی که برایش بسیار درد آور بود، سالهایی که در جامعه جایگاهی و در خانه پناگاهی نداشت و حالا بعد از گذشت سالها اعتیاد، 7سال است که دوباره متولد شده و زندگیش تغییر کرده. حسین بعد از ترک مواد مخدر یک کمپ ترک اعتیاد برای اولین بار در استان ایلام در شهر دهلران تاسیس کرده است.

حسین پناهی که بعد از 18 سال اعتیاد را ترک کرده است در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: درسن 14سالگی به واسطه دوستانم که از پدرشان مواد مخدر به سرقت می بردند با مواد آشنا شدم و چون من در آن دوران در سن نوجوانی بودم و با غروری که داشتم احساس می کردم که مواد مخدر هیچ گونه اثری روی من ندارد و در واقع در مقابل مواد مخدر احساس قدرت می کردم.

وی بیان داشت: بعد از گذشت مدت سه سال مواد مخدر متوجه شدم که معتاد شده ام ولی مواد مخدر قدرت من را از من گرفته بود و همین باعث شد من به ناامیدی مطلق برسم و فکر کردم دیگر مواد مخدر ترک شدنی نیست و کسانی که سراغ داشتم ترک کرده بودند به خودم می گفتم که اینها دروغ می گویند.

وی افزود: تمام راههای زندگیم را تاریک می دیدم و تنها چیزی که به ذهنم خطور می کرد خلاصی از زندگی بود که چندین بار اقدام به خودکشی کردم که موفق نشدم و نتیجه خودکشی من به این تبدیل می شد که در بیمارستان بستری می شدم و بعد از مدتی دوباره به سمت مواد مخدر می رفتم و هر بار مرگ خود را از خدا می خواستم تا جایی که از خدا هم شاکی شدم که چرا من هر بار که خودکشی می کنم نجات پیدا می کنم.

پناهی بیان داشت: برادرم که سه سال از من بزرگتر بود معتاد شد و شاید وابستگی بین من و برادرم باعث شد همزمان با هم مواد مخدر استعمال کنیم و بیشتر احساس نزدیکی به برادرم می کردم.

وی تصریح کرد: وقتی کسی که غرق در مواد مخدر می شود دیگر برایش فرقی ندارد در خانه بساط داشته باشد یا خارج از خانه چون فقط به فکر استعمال خودش است.

این فردعنوان کرد: هر روز در منزل ما با پدر، مادر و اعضای خانواده درگیری بود چرا که آنها مخالف بساط ما در خانه بودند و در مدت 18سال خانواده ما آرامش و آسایش نداشتند.

وی گفت: شاید باورتان نشود چنان نسبت به خانواده بدبین شدم و با کینه و نفرت زندگی را در کنار خانواده سپری می کردم چون فکر می کردم حق با من است.

پناهی افزود: شخص معتاد برای تهیه مواد در مضیقه مالی است و دست به هر اقدامی می زند ولی خوشبختانه من به عنوان کسی که سالها مواد مصرف می کردم هیچ وقت به سمت کارهای خلاف مانند دزدی و...نرفتم چون ترس زندان را همیشه با خودم داشتم و همین باعث شد من یا کارگری کنم یا مواد بفروشم و از افراد آشنا پول قرض کنم.

وی می گوید: شاید جامعه حق دارد چون شخص معتاد شخصیت اجتماعی خود را از دست می دهد و اینجاست که تلاش می کند که به جامعه برگردد و شخص معتاد به سمت ترک کردن برود ولی متاسفانه افراد و جامعه ما همان نگاه قبلی به شخص دارند و آنها را نمی پذیرند و همین باعث می شود شخص دوباره معتاد شود.

وی عنوان کرد: بعد از دوسال که با مواد مخدر آشنا شدم یا بهتر است بگویم دوره طلایی اعتیاد مصرف مواد مخدر من به اجبار شروع شد و روزانه چندین بار مواد مخدر مصرف می کردم و دیگر برایم لذت بخش نبود و برای لذت بردن بیشتر به دنبال راهی دیگر بودم که یکی از دوستان روش تزریق را به من یاد داد و هفت سال مواد مخدر تزریق کردم که دوستم هم بر اثر تزریق مواد مخدر فوت کرد.

این فرد عنوان کرد: تریاک تزریق می کردم و چندین بار هم کراک مصرف کردم که زیاد برایم لذت بخش نبود و تزریق باعث شد من به یک اسکلت تبدیل بشوم.

حسین پناهی تصریح کرد: من دیگر همه زندگیم را با تزریق کردن باختم و راهی برای رهایی از آن به فکرم نمی رسید تا اینکه در منزل در حال تزریق بودم یکی از دوستانم که با هم، هم بساط بودیم به سراغم آمد و از من خواست تا مواد مخدر را کنار بگذارم چون خودش مواد مخدر را کنار گذاشته بود که با خنده من مواجه شد و به او گفتم که تو به مرخصی مواد مخدر رفتی نه ترک آن چون به نظر من مواد مخدر ترک شدنی نبود و با گذشت اندکی خوب غرق در چهره و گفتار دوستم شدم و تغییرات فراوانی را در او حس کردم.

وی ادامه داد: خیلی کنجکاو شدم و به خودم گفتم راهی که دوستم رفته را امتحان کنم که برای ترک به سراغ دوستم رفتم و از او خواستم به من هم کمک کند تا مواد را کنار بگذارم که او کمپ ترک اعتیادی را به من معرفی کرد.

این فرد عنوان کرد: در دورانی که من در دام مواد مخدر گرفتار شدم تنها چند کمپ در کشور وجود داشت که مجبور شدم برای ترک اعتیاد به اهواز بروم و مدت چهار ماه من در کمپ ترک اعتیاد بودم و بعد از چهار ماه به دهلران آمدم که متاسفانه با اینکه مواد مخدر را ترک کرده بودم نه خانواده و نه جامعه پذایرای من نبودند و فکر می کردند که مثل قبلا برای چند روز من ترک کردم.

وی ادامه داد: من تازه خودم را پیدا کرده بودم و برای خودم ترک کرده بودم و همین باعث شد من نظر خانواده و جامعه برایم اهمیت نداشته باشم چون هویت 18ساله خودم را پیدا کرده بودم و همین باعث شد هفته ای یک بار کلاسهای کمپ را دنبال کنم چون هدف خودم بودم و کنار کذاشتن مواد مخدر را برای خودم می خواستم.

پناهی عنوان کرد: حدود 60 هزار تومان هزینه کمپ بود که برادرم پرداخت و چون برایم بسیار سنگین بود و حمایت برادرم باعث شد بعد از اتمام دوره برای کلاسهای یک روز در هفته ام کارگری کنم و با کمک دوستانم یک گروه کارگری با نصف قیمت دریافت مزد تشکیل دادیم و از این راه هزینه کلاسهایم را در می آوردم.

وی می گوید: من دیگر یک فرد معتاد نیستم چون بعد از ترک همه چیز خود یعنی خودم، خانواده ام و خدا را به دست آوردم و در تلاش بودم که افراد دیگر که معتاد بودند از جمله بردارم را به اهوز ببرم تا ترک کنند.

معتادی که پاک شد و خودش نیز کمپ ساخت

پناهی افزود: به کمک برادرم و دوستان دیگر به فکر تاسیس کمپ بودیم چون می دانستیم کمپ سنگر افراد معتاد است و دیگر مواد مخدر به سمتش یورش نمی برد.

وی تصریح کرد: با کمک دوستانم یک منزل را اجاره کردیم و وسایل اولیه که نیاز بود تهیه کردیم و باتوجه به اینکه اولین کمپ تاسیس ترک اعتیاد در استان ایلام بودیم با اطلاع رسانی در سطح استان، افراد زیادی از شهرستانهای مختلف استان برای ترک اعتیاد به کمپ مراجعه کردند.

وی افزود: ابتدا ما هیچ گونه مجوزی نداشتیم که بعد از کمک مسئولان شهرستان و حمایت اداره بهزیستی روال قانونی مجوز را دنبال کردیم و در حال حاضر در کمپ ترک اعتیاد ما دکتر، مشاور و روانشناس وجود دارد.

پناهی عنوان کرد: تاکنون بیش از دو هزار نفر برای ترک اعتیاد به این مرکز مراجعه کرده اند و بعد از گذشت یک دوره یک ماهه به زندگی اولیه خود بازگشتند.

وی گفت: طبق آماری که ما از افراد در دست راس داریم بیش از 400 نفر آنها اکنون سالم زندگی می کنند.

.......................

گفتگو: مجتبی کاور

کد خبر 1794185

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha