با نگاهی به ادبیات جبهه النصره شاهد آن هستیم که هیچ نوع تغییر راهبردی بین این گروه و شاخه القاعده در عراق وجود ندارد ، با وجود آنکه پیش بینی می شد جنگجویان تکفیری حداقل در بعد رسانه ای از لحن تکفیری خود علیه هر چه که غیر وهابی است بکاهند، اما شاهد آن هستیم که همان رویکرد در تمام صحنه های جنگی که جبهه النصره در سوریه در آن فعالیت می کند مشهود است.
از بیانیه های مختلف گرفته تا سربریدن ها و فتواهای خلق الساعه (که آخرین آن اجازه یافتن زنان و دختران بالای 14 سال به ازدواج با تعداد زیادی از جنگجویان در یک روز) همگی نشان می دهند که این گروه همچنان رویکرد وهابی ـ سلفی خود را حفظ کرده است در قسمت های بعد به این مسئله به تفصیل خواهیم پرداخت.
جالب اینجاست در شرایطی که آمریکا این گروه را گروهی تروریستی می داند، اما همچنان نه تنها به شکل پنهان بلکه از راه های کاملا رسمی نیز به این گروه کمک تسلیحاتی می کند.
شمار افراد این گروه هم اکنون حدود 20 هزار نفر تخمین زده می شود که از 54 ملیت مختلف هستند.
آمار جسته و گریخته ای که رسانه ها به نقل از سازمان های اطلاعاتی غربی منتشر می کنند حکایت از آن دارد که در میان گروه، پنج هزار سوری حضور دارند که اکثر قریب به اتفاق آنها جنگجویانی هستند که پیش از این در افغانستان، عراق و چچن به همراه القاعده جنگیده بودند،همچنین تعداد زیادی از اتباع کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس و به ویژه عربستان در میان آنها به چشم می خورند، جنگجویان انتحاری ترک، ازبک، چچنی ، تاجیکی و پاکستانی نیز در این فهرست قرار دارند ومی توان در میان آنها اتباع هشت کشور اروپایی را هم پیدا کرد.
با نگاهی به ادبیات تبلیغاتی این جبهه که در شبکه اینترنت منتشر شده است هر کسی که به دنبال پیوستن به این گروه است باید شرایطی همچون التزام عملی به دین با رویکرد ایدئولوژی وهابی و نیز تایید یک ضامن معتبر از داخل جبهه را احراز کند.
همچنین هر فردی که به این گروه می پیوندد باید هر لحظه آماده انفجار خود در هر جایی که رهبران گروه انتخاب کنند، داشته باشد.از این رو اکثر عملیات این گروه حمله به مراکز واستحکامات ارتش سوریه و مقرهای حزب بعث این کشور است که صرفا سبب وقوع تلفات در خارج از آن شده و فقط دستاوردهای تبلیغاتی برای این گروه به همراه دارد.
منابع آگاه به چند وچون فعالیت در داخل این جبهه در گفتگو با رسانه های مختلف عربی اظهار می دارند که رهبری این گروه همواره به عهده غیر سوری ها و به خصوص اردنی ها بوده است.
بر اساس این اطلاعات از زمان تشکیل هسته اولیه این گروه توسط ایمن الزرقاوی دستورات اکیدی از سوی وی و نیز رهبران گروه القاعده داده شده است که هیچ یک از سوری تبارها نباید به مدارج بالای رهبری در القاعده برسند.
به اعتقاد این منابع، رهبران القاعده وگردانندگان آنها بر این باورند که اگر یک سوری از داخل ساختار القاعده گریخته و به کشورش بازگردد، به گنجی برای سازمان اطلاعات سوریه که کشوری دشمن محسوب می شود، تبدیل خواهد شد، اما اگر به طور مثال یک اردنی از ساختار رهبری خارج و به کشور بازگردد پس از مدتی توسط سازمان اطلاعات اردن که یکی از سازمان های همپیمان با سازمان جاسوسی آمریکا(سیا)است، دستگیر واجازه خروج اطلاعات از وی داده نخواهد شد.
نظر شما