به گزارش خبرنگار مهر، این کتاب یکی از عناوین مجموعه «مدرسه نابودکنندگان اژدها» برای کودکان نوجوانان است. «تربیت اژدها در 97 مرحله» نهمین عنوانی است که کیت مک مولان نوشته و در قالب این مجموعه چاپ میشود.
اولین کتابی که از این مجموعه چاپ شد، «شاگرد جدید مدرسه» نام داشت که برای مخاطبان کودک و نوجوان معرف شخصیتی به نام ویگلاف بود. ویگلاف پسری نوجوان است که با یک مرد دورهگرد آشنا میشود و این آشنایی او را به رفتن به مدرسه اژدهاکشی علاقهمند میکند. ویگلاف با کمک مرد دورهگرد موفق میشود سر از این مدرسه درآورد و در این مدرسه با شخصیتهای عجیب و غریبی روبهرو میشود و حوادث خاصی را پشت سر میگذارد.
خلاصه داستان این کتاب به این ترتیب است: از توی تخم اژدهایی که ویگلاف و آنگوس پیدا میکنند، یک اژدها کوچولو بیرون میآید. آنها تصمیم میگیرند از آن مراقبت کنند، اما آیا میتوانند اژدها کوچولو را از چشم «مُردِرِد» مدیر مدرسه نابودکنندگان اژدها دور نگه دارند؟ سعی و تلاشی که این دو برای مخفی کردن بچه اژدهای کوچولو انجام میدهند، ماجراهای این کتاب را رقم میزند.
مری پاپ آزبورن، نویسنده داستانهای کودکان درباره شخصیت اصلی این داستان گفته است: قهرمانی جوان که میتواند برادر کوچک هری پاتر باشد.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
وقتی داشتند به قلعه برمیگشتند تا دوباره مشغول شستن و سابیدن شوند، ویگلاف گفت: «متاسفم، آنگوس، واقعا متاسفم. اصلا دلم نمیخواست که وروجک فکر کند من .... مامانشم.» وروجک خسته و کوفته از بپربپرهای فراوان توی لانهاش در مرغدانی به خواب رفته بود. دیزی قبول کرد که همچنان مراقب بچه اژدها باشد، اما هشدار داد که نگهداری از وروجک دارد از توان او خارج میشود. همینطور که به طرف آشپزخانه میرفتند، آنگوس با لحنی اندوهگین گفت: «ویگی، تقصیر تو نیست که وروجک دوستت دارد. حیوانات تو را دوست دارند. فقط احساس کردم که وروجک دارد از من خوشش میآید.»
ویگلاف گفت: «این فقط یک اتفاق بود. اگر وروجک موقعی که چشماش را باز کرد، تو را میدید، تو را مممماممممی صدا میکرد. از وروجک ناامید نشو، آنگوس. او واقعا تو را دوست دارد. من مطمئنم.»
آنگوس گفت: «تو اینطور فکر میکنی؟» دیگ سوز بهشان دو سطل پر از آب و صابون و دو تا برس داد و گفت: «باید به سالن مشاهیر مدرسه بروید و مجسمهها را تمیز کنید.» بعد خم شد و یواشکی در گوششان اضافه کرد: «میدانید که مُردرد تا آنجایی که میتواند پول خرج نمیکند و پول این مجسمهها را هم او داده. پس اگر جای شما بودم، زیاد آنها را نمیسابیدم.»
آنگوس و ویگلاف سطلهای سنگینشان را به سختی از پله بالا کشیدند و در مقابل مجسمههای خاک گرفته بنیانگذاران مدرسه نابودکنندگان اژدها ایستادند. ویگلاف: «من مجسمه سر هربرت سنگ سیاهچال را تمیز میکنم.» آنگوس گفت: «پس من هم مجسمه سر ایچابد هر دم آزمون را تمیز میکنم.» و مشغول کار شدند....
این کتاب با 130 صفحه مصور، شمارگان هزار و 500 نسخه و قیمت 3 هزار و 500 تومان منتشر شده است.
نظر شما