از نظر اسلام، به طور معمول خير ديگران دستكم به اندازه خيري كه مستقيما عايد خود ما مي شود اهميت دارد. حتي در امور معنوي مانند دعا نيز توصيه شده كه ديگران را بر خود مقدم بداريم.
امام علي (ع) مي فرمايند: براي مردم به همان راضي شو كه براي خود رضايت مي دهي و به مردم همان بده كه دوست داري به تو داده شود.
افزون بر اين، معمولا ترجيح دادن خير ديگران بر خير خود ارزشمندتر است و بدين ترتيب "ايثار" و مصاديق آن مانند "انفاق" در بسياري از موارد فضيلت اخلاقي به شمار مي آيند.
قرآن كريم در مدح مومنان در سوره حشر مي فرمايد: و ديگران را بر خودشان ترجيح مي دهند، هر چند خود نيازمندند.
حتي در امور معنوي مانند دعا نيز توصيه شده كه ديگران را بر خود مقدم بداريم. از امام حسن مجتبي (ع) روايت شده كه فرمودند: ديدم مادرم فاطمه زهرا (ع) شب جمعه را تا صبح به ركوع و سجود مشغول بود و براي مومنين و مومنات دعا مي كرد و آنان را نام مي برد، اما براي خود دعا نكرد پرسيدم مادر، چرا همان گونه كه براي ديگران دعا كردي براي خود دعا ننمودي. فر مودند: پسرم ابتدا همسايه، سپس خانه خود.(1)
اما ديگرخواهي با خودگرايي حقيقي منافات ندارد، زيرا نتايج نيك آن به خود فاعل باز مي گردد. قرآن كريم در ادامه همان آيه اي كه ايثارگران را مي ستايد مي فرمايد: و كساني كه از بخل نفس حفظ شدند رستگاران اند.
در روايات آمده دعا و طلب مغفرت براي مومنان موجب مي شود كه خداوند همان دعا را از جانب ايشان به دعاكننده بازگرداند و ايشان در روز قيامت براي دعاكننده طلب شفاعت كنند و خداوند به موجب آن، به وي نيكي عطا كند و از او بدي را بزدايد و بر درجه او بيافزايد.(2)
البته، در مواردي نيز ممكن است ديگرگرايي با كمال حقيقي انسان تزاحم داشته باشد. در اين صورت، ديگرگرايي ارزش جايگزيني ندارد. بدين ترتيب، درباره ديگرگرايي نيز به رعايت حد وسط و حد اعتدال توصيه شده است. قرآن مجيد در سوره فرقان مي فرمايد: و آنان كه به هنگام انفاق، نه زياده روي مي كنند و نه تنگ مي گيرند وانفاقشان ميان آن دو "حد" در حد وسط و اعتدال است.
در مواردي نيز خودگرايي بر ديگرگرايي ترجيح داده شده است. امام صادق (ع) مي فرمايند: يك حج بهتر است از خانه اي انباشته از طلا كه صدقه داده شود و چيزي از آن باقي نماند.
خداگرايي و خودگرايي
از نظر اسلام سعادت ابدي انسان ارزش ذاتي دارد، و ملاك آن، به مقدار تقوا و قرب انسان به خداست كه در سايه اختيار خود انسان به دست مي آيد و اسلام به آن دعوت مي كند. اسلام ميان دعوت به كار براي سعادت حقيقي خود و كار براي خدا منافاتي نمي بيند.
قرآن كريم در سوره نسا آيه 74 مي فرمايد: پس كساني كه زندگي دنيا را در مقابل به دست آوردن زندگي آخرت مي فروشند بايد در راه خدا پيكار كنند و كسي كه در راه خدا پيكار كند، پس كشته شود يا پيروز گردد به او پاداش بزر گي مي دهيم.
قرآن كريم در مواردي كه دعوت به ديگرگرايي مي كند نيز ميان ديگرگرايي، يا خودگرايي و خداگرايي منافاتي نمي بيند زيرا همان كار موجب رضايت خدا از فاعل اخلاقي و به سود اوست.
قرآن كريم سوره بقره آيه 272 مي فرمايد: و هر خيري كه به ديگران انفاق مي كنيد به نفع خودتان است در حالي كه تنها آن را براي رضاي خدا انفاق مي كنيد و هر خيري كه به ديگران انفاق كنيد به طور كامل به شما باز مي گردد و به شما ستم نخواهد شد.
البته اسلام براي تشخيص خير و ارزش ها به تعقل فرا مي خواند و آن را اجمالا براي تشخيص ارزش اخلاقي مفيد و لازم مي داند. امام صادق (ع) مي فرمايد: آنچه اول هر امر، و مبدا ومايه استحكام و آبادي هر چيز است و بدون آن هيچ چيز سود ندارد عقل است، همان عقلي كه خدا آن را براي مخلوقاتش زينت و نور قرار داده است. پس با عقل است كه بندگان خالق خود را مي شناسند و نيك را از بد تمييز مي دهند.(3)
از سويي تجربه عملي نيز درتشخيص برخي نتايج اعمال موثر است و بايد از آن سود برد.
امام علي (ع) مي فرمايد: بدبخت كسي است كه از سود عقل و تجربه اي كه به او داده شده محروم باشد.
----------------
1- بحارالا نوار،ج 43، ص 81 -82
2- وسايل شيعه، ج 7، ص 114و115
3- الكافي، ج 1، ص 29
نظر شما