۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۲، ۸:۴۳

هر هفته با نهج البلاغه/

آداب مسافرت در اسلام/ پیامبر(ص) چه روزی به سفر می رفت و همراه خود چه می برد؟

آداب مسافرت در اسلام/ پیامبر(ص) چه روزی به سفر می رفت و همراه خود چه می برد؟

خبرگزاری مهر ـ گروه دین و اندیشه: خداوندا! به تو پناه مى‏ برم از رنج و مشقت‏ سفر و اندوه بازگشتن و مواجه شدن‏ با منظره سوء در خانواده و فرزند و مال! پروردگارا تو در سفر همراه ما و نسبت‏ به بازماندگان از ما در وطن سرپرست و نگاهبانى و جمع ميان اين دو را هيچ كس جز تو توانائى ندارد.

خطبه چهل و ششم نهج البلاغه از سخنانى است كه امام علی(ع) هنگام حركت‏ به سوى شام ايراد فرموده است‏.«خداوندا! به تو پناه مى‏ برم از رنج و مشقت‏ سفر، و اندوه بازگشتن و مواجه شدن‏ با منظره سوء، در خانواده و فرزند و مال! پروردگارا تو در سفر همراه ما و نسبت‏ به بازماندگان از ما در وطن سرپرست و نگاهبانى و جمع ميان اين دو را هيچ كس جز تو توانائى ندارد، چه آنكه آن كس كه به جاى‏ انسان سرپرست‏ بازماندگان مى‏ شود همسفر نتواند بود و آنكس كه همسفر است براى‏ سرپرستى جانشين انسان نمى‏ تواند باشد.»

در آداب مسافر از آغاز تا بازگشت 10 مورد ذکر شده است:

1- مسافر پیش از هر چیز رد مظالم بدهد و قرض‌هایى را كه دارد ادا كند و هزینه كسانى را كه واجب النفقه او هستند فراهم كند و اگر اماناتى در دست او هست به صاحبانش بازگرداند و جز مال حلال براى خرج سفر برندارد و آن قدر خرج سفر بردارد كه به همراهانش نیز كمك كند. باید در مسافرت خوش سخن باشد و دیگران را اطعام كند و با آنان با اخلاق نیكو برخورد كند، زیرا مسافرت رازهاى درونى را ظاهر مى‌سازد.هر كس براى رفاقت در سفر شایسته باشد براى معاشرت در غیر سفر نیز شایسته است.

2- برای خود همراهى انتخاب كند و به تنهایى سفر نرود. باید همراهش از كسانى باشد كه بر امور دینى، او را یارى كند و هرگاه چیزى از این امور را فراموش كرد به خاطر او آورد و كمك و یارى‌اش كند و چون یادآورى كرد بازوى او باشد. از امیرالمؤمنین علی(ع) است كه فرمود: با كسى كه در تو فضیلتى نسبت به خود نمى‌بیند و همچنین تو نیز در او فضیلتى نسبت به خود نمى‌بینى، هرگز در سفر همراهى نكن.

از امام باقر(ع) نقل شده است كه فرمود: "هرگاه معاشرت مى‌كنى با مثل خودت معاشرت كن و مبادا با كسى معاشرت كنى كه عهده‌دار مخارج تو باشد، زیرا این كار باعث ذلت مؤمنان است." از آن حضرت است كه فرمود: "حق مسافر، آن است كه اگر مریض شد برادران همسفرش تا سه روز برایش توقف كنند."

3- مسافر از همراهان در وطن و فامیل و دوستان خود خداحافظى كند و در وقت خداحافظى دعاى رسول خدا(ص) را بخواند. رسول خدا(ص) آنچنان بود كه: "هرگاه از مؤمنان خداحافظى مى‌كرد، مى‌فرمود: خداوند بر تقواى شما بیفزاید و شما را متوجه كارهاى خیر كند و تمام حاجت‌هاى شما را برآورد و دین و دنیاى شما را سالم بدارد و شما را به سلامت باز گرداند."

در خبر دیگرى از امام محمد باقر(ع) است كه فرمود: "رسول خدا(ص) هرگاه با مسافرى خداحافظى مى‌كرد، دست او را مى‌گرفت، سپس مى‌فرمود: خداوند همسفران خوبى نصیبت كند و یارى خود را كامل و مشكل سفر را آسان و دور را نزدیك و گرفتارى تو را برطرف سازد و دین و امانت و سرانجام كار تو را به سامان برساند و راه هر خیرى را به روى تو بگشاید. تقواى الهى را رعایت كن و خودت را به خدا بسپار و به بركت خداى عزوجل حركت كن."

4- پیش از مسافرت، هنگام بیرون رفتن نماز بگزارد. در من لا یحضره الفقیه از قول پیامبر(ص) آمده است كه فرمود: "شخص مسافر براى خانواده‌اش از دو ركعت نمازى كه وقت رفتن به سفر به جا آورد و بگوید: خداوندا خود و خانواده و مال و اولاد و دنیا و آخرت و امانت و پایان كارم را در نزد تو به ودیعت مى‌گذارم، چیز بهترى به جا نمى‌گذارد و این سخن را كسى نمى‌گوید مگر آنكه خداوند آنچه را كه خواسته است به او مرحمت مى‌كند."

5- مسافر وقتى از منزل بیرون آمد، دعا را بخواند.

"از حضرت موسى بن جعفر(ع) شنیدم كه مى‌فرمود: اگر مردى از شما قصد سفر كرد، بر در منزلش رو به سمتى كه مى‌خواهد سفر كند، بایستد و سوره حمد را رو به جلو و به طرف راست و چپ و نیز آیة الكرسى را به سمت جلو و راست و چپش بخواند، سپس بگوید: خدایا! مرا و هر چه همراه من است نگهدار و مرا با آنچه همراهم نیست سالم بدار و مرا با آنچه همراه دارم به لطف خود، به خوشى به مقصدم برسان. خداوند، او را با آنچه همراه دارد، نگهدارى مى‌كند و به سلامت به مقصد مى‌رساند."

امام صادق(ع) وقتى كه آهنگ سفر داشت، مى‌گفت: "خداوندا راه ما را باز كن و مسیر سفر ما را نیكو گردان و سلامتى ما را تامین كن." على بن اسباط از ابوالحسن الرضا(ع) نقل كرده، مى‌گوید: امام رضا(ع) به من مى‌فرمود: هرگاه از خانه‌ات به قصد سفر یا در غیر سفر بیرون شدى، بگو: به نام خدا، به خدا ایمان دارم و بر خدا توكل مى‌كنم، هر چه خدا بخواهد، هیچ نیرو و توانى جز به خدا نیست. پس شیاطین كه با او رو به رو مى‌شوند، فرشتگان به صورت آنها مى‌زنند و مى‌گویند: شما را بر او تسلطى نیست، زیرا او نام خدا را برده و ایمان و توكل به او دارد و "ما شاء الله، لاحول ولا قوة الا باللّه" گفته است.

ابوبصیر از ابوجعفر(ع) نقل كرده است كه فرمود: "هر كس در وقت بیرون رفتن از در خانه‌اش بگوید: به خدا پناه مى‌برم از آنچه فرشتگان الهى از او پناه جسته‌اند، از شر امروز و از شر شیطان و از شر هر كسى كه براى اولیاى خدا دام گسترده است و از شر جن و انس و از شر درندگان و حشرات (سمى) و از شر ارتكاب هر نوع حرامى، خودم را به خدا وامى‌گذارم خداوند او را بیامرزد و توبه او را بپذیرد و مشكل او را كفایت كند و از بدى او را باز دارد و از هر شرى نگهدارى كند."

امام صادق(ع) هرگاه پا در ركاب مى‌نهاد، مى‌گفت: "سبحان الذى سخر لنا هذا و ما كنا له مقرنین" و هفت مرتبه "سبحان الله" و هفت مرتبه "الحمدلله" و هفت مرتبه "لا اله الا اللّه" مى‌گفت." امام رضا(ع) فرمود: "هر كس وقتى كه سوار مركب شد بگوید: "بسم الله ولا قوة الا بالله والحمدلله الذى سخرلنا هذا و كما له مقرنین" خود و مركبش را تا وقتى كه پیاده می‌شود، حفظ كرده است."

6- مسافر از هر منزلى صبح زود حركت كند.

جابر نقل كرده است: پیامبر(ص) روز پنجشنبه وقتى كه عازم تبوك بود، صبح زود به راه افتاد و فرمود: "اللهم بارك لامتى فى بكورها." مستحب است كه آغاز رفتن به مسافرت روز پنجشنبه باشد. نقل شده است كه "رسول خدا(ص) براى سفر بیرون نمى‌شد، مگر روز پنجشنبه." در كتاب من لا یحضره الفقیه از امام باقر(ع) نقل شده است كه فرمود: "رسول خدا(ص) همیشه روز پنج شنبه مسافرت مى‌كرد و مى‌فرمود: خدا و پیامبر و فرشتگان الهى روز پنجشنبه را دوست مى‌دارند."

از حماد بن عثمان نقل شده است كه: "به امام صادق(ع) عرض کردم: آیا مسافرت در یكى از روزهاى مكروه مانند روز چهارشنبه و روزهاى دیگر كراهت دارد؟ فرمود: سفرت را با صدقه شروع كن و هر وقت خواستى سفر كن و آیة الكرسى را بخوان." و از آن حضرت است كه فرمود: "صدقه بده و هر روزى خواستى به مسافرت برو."

7- بدرقه كردن در وقت خداحافظى مسافر مستحب و سنت است .

رسول خدا(ص) فرمود: "هرگاه مجاهد در راه خدا را بدرقه كنم و در حمل بارش در وقت صبح یا شامگاه كمك كنم، این كار نزد من، از دنیا و آنچه در آن است محبوب‌تر است."(18)

8- از روى احتیاط، روز حركت كند و جداى از كاروان، تنها راه نیفتد.

دو برادر نزد رسول خدا(ص) آمدند و عرض كردند: ما قصد داریم براى تجارت به شام برویم، به ما بیاموزید چه بگوییم؟ فرمود: پس از آن كه به منزلى وارد شدید نماز عشاء را بخوانید و چون هر یك از شما بعد از نماز به بستر خواب رفت اگر تسبیح فاطمه(س) را بگوید و سپس آیة الكرسى را بخواند، از هر چیزى محفوظ خواهد بود. دو برادر دستور پیامبر(ص) را به كار بستند، چند دزد كه آنها را تعقیب مى‌كردند همین كه آن دو برادر در منزلى فرود آمدند غلامى را فرستادند تا ببیند آنها خوابند یا بیدار، غلام هنگامى به نزد آنها رسید كه یكى از آنها داخل بستر بود و آیة الكرسى مى‌خواند و تسبیح حضرت فاطمه(س) را مى‌گفت؛ به نظر غلام آمد كه دو دیوار جلو آنها ساخته شده است، دور آنها را گشت و هر چه دور زد جز دو دیوار هیچ چیز ندید. نزد دزدان برگشت و گفت: به خدا سوگند جز دو دیوار استوار هیچ چیز ندیدم گفتند: خدا تو را ذلیل كند، دروغ مى‌گویى، ناتوان بوده‌اى و ترسیده‌اى!

همگى از جا برخاستند و رفتند تا خود ببینند و چون رسیدند جز دو دیوار استوار چیزى ندیدند، اطراف دیوارها را گشتند و كسى را ندیدند و به جاى خود برگشتند. فرداى آن روز نزد ایشان رفتند و گفتند: شما كجا بودید؟ گفتند: جز این جا جایى نرفته‌ایم. دزدان گفتند: اما ما آمدیم و جز دو دیوار استوار چیزى ندیدیم، براى ما بگویید داستان شما چیست؟ گفتند: ما خدمت رسول خدا(ص) رسیدیم و آن حضرت آیة‌الكرسى و تسبیح فاطمه(ع) را به ما تعلیم داد و ما انجام دادیم. دزدان گفتند: بروید به خدا سوگند هرگز دنبال شما نمى‌آئیم و دست هیچ دزدى بعد از این سخن پیامبر به شما نمى‌رسد."

در كتاب من لا یحضره الفقیه، از امام صادق(ع) نقل است كه فرمود: "هرگاه راه را گم كردى فریاد بزن: یا صالح! یا صدا بزن: یا ابا صالح! لطف خدا بر تو باد! مرا راهنمایى كن." از پیامبر(ص) نقل شده است: "مبادا در وسط راه و میان دشت استراحت كنید زیرا آنجاها محل آمد و رفت درندگان و لانه مارهاست."

 



9- مسافر شش چیز همراه داشته باشد.

عایشه مى‌گوید: رسول خدا(ص) وقتى كه مسافرت مى‌كرد، پنج چیز به همراه خود مى‌برد: آیینه، سرمه‌دان، شانه كوچك (براى محاسن)، مسواك و شانه سر. ام سعد انصارى مى‌گوید: پیامبر(ص) در مسافرت، آیینه و سرمه‌دان را از خود دور نمى‌كرد. یكى از اهل توكل، چهار چیز را در سفر و حضر از خود جدا نمى‌كرد: قمقمه، ریسمان، سوزن با نخ و قیچى. مى‌گفت: اینها مربوط به دنیا نیست.

در كتاب من لا یحضره الفقیه آمده است كه سلیمان بن داوود منقرى از حماد بن عیسى از امام صادق(ع) نقل كرده است كه فرمود: "در وصیت لقمان به پسرش آمده است: پسرم! شمشیر و كفش و عمامه و ریسمان و مشك آب و نخ خیاطى و درفش، در سفر همراه داشته باش و داروى بیشترى همراه ببر كه هم خودت از آن استفاده كنى هم همراهانت و در هر كارى كه معصیت خدا در آن نباشد، با همسفران موافق باش."

در كتاب من لا یحضره الفقیه از سلیمان بن داوود منقرى به نقل از حماد بن عیسى از امام صادق(ع) كه فرمود: "لقمان به پسرش گفت: هرگاه با گروهى مسافرت كردى با آنها در كار خودت و كارهاى جمعى، مشورت كن و با لبخند با آنها برخورد كن و از توشه‌اى كه دارى سخاوتمندانه به ایشان ببخش، هرگاه تو را خواستند پاسخ بده و اگر از تو یارى طلبیدند، یارى كن. زیاد خاموش باش و نماز بخوان و درباره مركب سوارى و آب و توشه‌اى كه دارى دست و دلباز باش و هرگاه از تو شهادت بر حق خواستند، شهادت بده و هرگاه مشورت خواهى كردند؛ با دقت نظر جواب بده وانگهى پیش از این كه درباره امرى بیندیشى و چگونگى آن بر تو مسلم شود، تصمیم نگیر و قبل از آن كه برخیزى و بنشینى، بخوابى و بخورى و نماز بخوانى و نیز قبل از آن كه فكر و حكمت خود را در مشورت به كار اندازى، پاسخ مشورتى را بازگو نكن، زیرا هر كه خالصانه براى طرف مشورت خیرخواهى نكند، خداوند اندیشه‌اش را مى‌گیرد و امانتدارى را از او دور مى‌سازد.

و هرگاه دیدى همراهانت راه مى‌روند تو هم راه برو و اگر دیدى كار مى‌كنند تو هم با ایشان كار كن و هرگاه تصدق كردند یا وامى به كسى دادند تو نیز با ایشان عطا كن و از كسى كه بزرگسال‌تر از تو است، حرف شنوایى داشته باش ‍ و هرگاه همراهانت به تو دستورى دادند و یا چیزى پرسیدند، بگو: آرى و نگو: خیر، زیرا گفتن خیر، نقص و عیب است و هرگاه در راه سرگردان ماندید، فرود آیید و هرگاه تردید داشتید بایستید و مشورت كنید و هرگاه یك نفر را تنها دیدید از او راه را نپرسید و راهنمایى نطلبید، زیرا وجود فردى تنها در میان بیابان مشكوك است، شاید جاسوس دزدان باشد و یا شیطانى باشد كه مى‌خواهد شما را سرگردان كند و از دو نفر نیز بترسید مگر این كه شما چیزى را ببینید كه من نمى‌بینم، زیرا كه عاقل هرگاه به چشم خود چیزى را ببیند، حق را باز شناسد و شاهد چیزى را مى‌بیند كه غایب نمى‌بیند.

پسرم ! هرگاه وقت نماز فرا رسید براى هیچ كارى آنرا به تأخیر نینداز، نماز را بخوان و از آن راحت شو كه آن دینى است به گردن تو، و نماز را با جماعت بخوان هر چند بر سر نیزه باشد و روى مركبت نخواب، زیرا كه خواب باعث مى‌شود كه زودتر پشت حیوان زخم شود و این كار حكیمانه نیست، مگر آنكه در كجاوه اى باشى كه امكان رفع خستگى و انبساط عضلات و مفاصل فراهم گردد و چون نزدیك منزلت رسیدى از مركبت فرود آى و پیش از آنكه به خودت برسى به علف او برس زیرا وجود تو به او بستگى دارد و هرگاه خواستید جایى منزل كنید در جایى از زمین فرود آیید كه خوش منظرتر و خاكش نرم‌تر و پر علف‌تر باشد و چون فرود آمدى پیش از آنكه بنشینى دو ركعت نماز بخوان و هرگاه قصد رفع حاجت كردى، از آنجا دور شو و چون خواستى كوچ كنى دو ركعت نماز بخوان، سپس آن زمینى را كه فرود آمده بودى وداع كن و بر آن زمین و اهل آنجا درود فرست، زیرا هر سرزمینى ساكنانى از فرشتگان دارد و اگر توانستى غذایى نخور مگر آنكه نخست قدرى از آن را انفاق كرده باشى و تا مى‌توانى در مدتى كه سواره‌اى از قرآن تلاوت كن و تا وقتى كه مشغول كارى هستى، تسبیح بگو و تا فراغت دارى دعا كن."

10- تکبیر گفتن.

پیامبر(ص) هرگاه از حج یا جبهه جنگ و یا سفر دیگرى برمى‌گشت، به هر جاى بلند زمین كه مى‌رسید سه تكبیر مى‌گفت و این دعا را مى‌خواند: "لا اله الا الله وحده لا شریك له، له الملك و له الحمد، یحیى و یمیت، و هو على كل شىء قدیر. آئبون تائبون عابدون ساجدون لربنا حامدون، صدق الله وعده، و نصر عبده، و هزم الاحزاب وحده." پیامبر(ص) هرگاه وارد مى‌شد، نخست به مسجد مى‌رفت و دو ركعت نماز مى‌خواند سپس وارد خانه مى‌شد. شایسته است كه براى خانواده و بستگانش ارمغانى از خوردنی‌ها یا چیز دیگرى به قدر امكانش بیاورد، زیرا این سنت است و روایت شده است كه "اگر مسافر چیزى نیافت، باید سنگى را در خرجینش بگذارد."

کد خبر 2057064

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha