به گزارش خبرنگار مهر، بیست و چهارم خرداد می توانست برای ایرانیان یک روز عادی باشد مثل همه روزهای دیگر، می توانست یک روز تعطیل همانند تمام روزهای فراغتی باشد که هر یک از ایرانیان بنا بر ذوق و سلیقه شخصی خود می توانست از آن بهره گيرد.
می توانست روزی باشد که هر خانواده ایرانی فارغ از کار و تلاش هفتگی و به دور از هیاهوی زندگی روزمره، در محیطی آرام و روح نواز به استراحت بپردازد.
اما اینگونه نشد و ایرانیان متمدن که فرهنگ چند هزار ساله ایرانی و اسلامی را در عمق وجود خویش احساس می کنند، با حضور یکدل و هماهنگ در پای صندوق های رای این پیام مهم را به گوش های شنوا و ناشنوای جهان مخابره کردند که آینده ایران به دست ایرانی رقم خواهد خورد و مضافا اینکه هر زمان احساس کنند چشم طمع طماعان و دستهای ناپاک فاسدان قصد ایجاد شکاف و انشعاب در انسجام و همیت ملی آنان را داشته باشد، بی تفاوت نخواهند نشست و چشم شور کینه توزان را کور و دست های شوم بدخواهان را قطع خواهند كرد.
مشارکت 72 درصدی و بهت تحلیلگران غربی
روزی دیگر پدید آمد و مردم ایران اسلامی در بیست و چهارم خرداد ماه دقایقی قبل از آغاز انتخابات در پشت درهای بسته شعب اخذ رای حاضر شدند و خواستند در حک کردن نام خود در دفتر آزمون سیاسی از یکدیگر پیشی بگیرند و اینگونه شد که بامشارکت 72.7 درصدی در آن، بر حقانیت و مشروعیت نظام صحه گذاشته و حماسه ای ماندگار آفریدند.
کرد و ترک، آذری و فارس و بلوچ، لر و عرب و بختیاری، سیستانی و ترکمن و قزلباش، شیعه و سنی نمایشی عظیم از همدلی و وحدت آفریدند و بار دیگر اتحاد ملی و انسجام اسلامی را به دور از هر گونه تعصبات عشیره ای، قومی، نژادی، زبانی و حتی سیاسی، به رخ رصدکنندگان داخلی و خارجی کشیدند.
بوق و کرناهای بدخواهان و قلدرمآبان غربی برای ترغیب مردم ایران به تحریم انتخابات از طریق اعمال تحریم های اقتصادی و فشارهای سیاسی در حوزه دیپلماتیک با دستاویز قرار دادن برنامه صلح آمیز هسته ای ایران و پیگیری سیاست انزوای ایران در عرصه بین الملل برای القای حس ناکارآمدی نظام جمهوری اسلامی در اذهان و افکار عمومی ایرانیان و نهایتا به کارگیری و تجمیع تمامی توان و امکانات مادی و رسانه ای غرب و دعوت از مردم ایران برای تقابل با نظام و احیای سناریوی شکست خورده سال 88، کمترین اقدامی بود که غرب در چند سال اخیر بر اجرای آن اصرار کرده است تا با تضعیف و یا ساقط نمودن نظام مردمی جمهوری اسلامی، خود و هم کیشان بی منطق و دست آموزان نابخرد غربی خود را از بحران اقتدار و سیادت ناشی از اوج گیری بیداری اسلامی در خاورمیانه که متاثر از ایدئولوژی نافذ انقلاب اسلامی ایران است، برهاند.
نسیان غربی و درایت ایرانی
غرب به سردمداری آمریکا به نوعی آلزایمر مبتلا شده و فراموش کرده است که از ابتدای استقرار نظام جمهوری اسلامی تاکنون، تجویز نسخه های منسوخ تئوریسین های غربی اگر چه آنها را در برخی کشورهای متزلزل غربی به مقاصد شومشان رسانده است اما هر بار که تصمیم گرفتند پایه های نظام اسلامی را متزلزل کنند قبل از دولت و حکومت، مردم ایران حتی در شرایط سخت و اوج اختلافات و تنازع سلایق داخلی، با خلق حماسه هایی نظیر 9 دی سیلی سختي بر پیکره رو به زوال استکبار وارد آوردند.
غرب در کارنامه سیاه خود تجویز نسخه هایی چون"بالکانیزه " کردن ایران از طریق تلاش برای تقویت روحیات پان کردیسم، پان ترکیسم و پان عربیسم به قصد تجزيه ایران اسلامی و نیز"لهستانیزه و آندلسیزه" کردن ایران با نیت اعمال فشار بر جمهوری اسلامی در زمینه حقوق بشر و ایجاد استحاله فرهنگی و همسو سازی فرهنگ کشورمان با غرب با نیت تسهیل نفوذ فرهنگ منحط و لجام گسیخته غربی در کشورمان برای تخریب پایه های فرهنگ ایرانی اسلامی دارد.
غرب همچنین طرح شوم"اوکراینیزه" کردن ایران با هدف عینیت بخشی به الگوی غربی انقلاب مخملی و کشاندن پای ناظران بین المللی به صحنه انتخابات داخلی ایران، با روش هایی مانند حمایت، ترغیب و تجهیز منتقدین داخلی برای تبدیل شدن به معاندان در جریان انتخابات سال 88 و دخالت های بی حد و حصر و فریب عناصر داخلی خود در دوران های مختلف را دارد.
آنچه همیشه و در همه دوران ها مطمع نظر آنها بوده و هیچگاه از آزمودن روشهای مختلف و صرف هزینه های گزاف برای حصول آن فرو گذار نکرده اند، تلاش برای عملیاتی نمودن طرحی موسوم به "واتیکانیزه " کردن ایران اسلامی است که در آن بر سکولار کردن حکومت ایران و تبدیل جایگاه ولایت فقیه به یک مقام تشریفاتی تاکید شده و عینیت بخشی به این دکترین، همواره در کنار تئوری های دیگر از سوی متفکرین و اتاق های فکر دستگاه سیاست خارجی غرب برای ایران اسلامی تجویز شده است اما هر بار به سد بزرگی به نام مردم برخورد کرده اند و همواره با وجود اعمال فشارهای فزاینده بر ایران از دستیابی به هدف ناکام مانده اند.
نکته اساسی اینجاست كه میزان مشروعیت هر حکومت در دنیا با میزان پایگاه مردمی آن ارتباط مستقیم دارد و این پایگاه مردمی در صحنه هایی چون انتخابات، مقابله با تهدید ها و حمایت دو جانبه مردم و حکومت از یکدیگر و اعتماد دو سویه میان حکومت کنندگان و حکومت شوندگان و ..... قابل تعین و ارزیابی است و مشروعیت جمهوری اسلامی ایران بارها و بارها بر پايه این مولفه ها و تلفیق آن با ولایت پذیری، در مقاطع مختلف در معرض قضاوت ناظران بین المللی قرار گرفته است.
حماسه 24 خرداد؛ پیامی برای غرب
انتخابات 24 خرداد در ایران، فارغ از نتیجه ای که در آن حاصل شده است، حاوی پیام های اساسی و راهبردی برای غرب است که به چند مورد آن اشاره مي شود.
1 – میزان رای ملت است.(امام خمینی) و رای مردم یک امانت و حق الناس است.(مقام معظم رهبری)
2 – پیش داوری غلط بنگاه های خبری غربی در القای نظريه مهندسی انتخابات در ایران، بار دیگر عناد تاریخی غرب نسبت به ملت ایران را بر ملا ساخت و نتیجه انتخابات نشان داد، حقانیت نظام خدشه ناپذیر است و بیان اتهامات واهی نسبت به نظام، ناشی از عصبانیت غرب به دلیل استحکام پایگاه مردمی و انسجام درون نظام است.
3 – موج خروشان مشارکت گسترده مردم در انتخابات، نشان از اعتماد مردم به نظام و مبین پایگاه رفیع نظام و افزایش میزان مشروعیت مردمی حکومت جمهوری اسلامی ایران است.
4 – حضور و تایید تفکرات و گروه های متعدد سیاسی در انتخابات، نشان از وجود فضای باز سیاسی و دموکراسی حاکم بر روح کشور و تایید نظام از سوی سلایق مختلف است و جمهوری اسلامی، فعالیت جناح های سیاسی را در چهارچوب قانون، به عنوان جزء لاینفک نظام سیاسی کشور می داند.
5 - ایجاد شرایط یکسان برای رقابت سالم سیاسی و بدون حاشیه بین گروههای مختلف در زیر چتر نظام جمهوری اسلامی در فضای کاملا امن و آرام، حاکی از نهادینه شدن عدالت و وجود تدبیر و مدیریت عالی مسئولان نظام است و ایران به دلسوزی بیگانگان نیاز ندارد و بهتر است غرب دايه بهتر از مادر برای مردم ایران نباشد.
6 – ایران اسلامی در برهه های مختلف، در مواجهه با تیر و ترکش های قداره بندان و تبر به دستان داخلی و خارجی با بهرمندی از ولایت پدرانه مقام معظم رهبری و ولایت پذیری مردم، که پیوندی ناگسستنی بر این رابطه دو سویه حاکم است، چون فولادی سخت ایستادگی کرده و سزاست که غرب از گریه کردن بر مزاری که مرده در آن نیست، اجتناب کند.
7 – اعمال فشارهای سیاسی و اقتصادی بر ملت ایران، نه تنها خللی در پیوند مردم و نظام جمهوری اسلامی ایجاد نخواهد کرد بلکه آنها را به هم نزدیک تر می کند و غرب از طراحی جدید و آزمودن مدل های منسوخ و آب در هاون کوبیدن حذر کند.
8 – خشت بر دریا زدن بی حاصل است/ مشت بر سندان نه کار عاقل است
وقت آن فرارسیده که اتاق های فکر غربی عاقلانه بیاندیشند و با پندآموزی از تلخ کامی های پیشین و سرخوردگی حاصل از ناکامی نسخه های رمانتیک متفکرین کاخ سفید، بکینگهام، الیزه و ...، دست از عناد و لجبازی علیه ملت ایران بردارند و به جای تحمیل هزینه های سنگین بر ملت خود که ناشی از رویا پردازی و جاه طلبی های قیم مآبانه دولتهای غربی است، بودجه های تخصیصی به حوزه ماجراجويي های سیاسی و بین المللی را صرف معیشت و رفاه مردم خود کنند تا هر روز مشروعیت حکومت های غربی به سوی بحران گام برندارد و زوال آنان را تسریع نبخشد.
9 – جبهه غرب، ایران را به عنوان یک قدرت منطقه ای و تاثیر گذار در معادلات جهانی بپذیرد و با رسمیت شناختن حقوق و اعتبار بین المللی ایران، مدیریت منطقه ای را به کشورهای حاضر در منطقه واگذار کند.
-----------------------------
گزارش: اسماعيل البرزي
نظر شما