۱۷ تیر ۱۳۹۲، ۲۰:۰۶

رونمایی از خاطرات سردار جعفری ـ2

صفار هرندی: روایت زندگی «آقا عزیز» چیزی از یک رمان پرتعلیق کم ندارد

صفار هرندی: روایت زندگی «آقا عزیز» چیزی از یک رمان پرتعلیق کم ندارد

محمد حسین صفار هرندی در مراسم رونمایی از کتاب «کالک‌های خاکی» گفت: اگر آقا عزیز را نمی‌شناختیم و قرار بود داستان زندگی او را در این کتاب بخوانیم. این اثر چیزی از یک رمان با تعلیق‌های مکرر کم نداشت.

به گزارش خبرنگار مهر، مراسم رونمایی از کتاب "کالک های خاکی" شامل خاطرات سردار سرلشکر محمد علی (عزیز) جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، عصر روز  دوشنبه 17 تیر با حضور مسئولان و مدیران فرهنگی و لشکری در تالار سوره حوزه هنری برگزار شد.

در این مراسم محمدحسین صفار هرندی با اشاره به غفلت های موجود در زمینه ثبت تاریخ انقلاب اظهار داشت: روا نبود غفلتی که در ثبت خاطرات انقلاب کردیم را در ثبت خاطرات دفاع مقدس هم تکرار کنیم. یک روز چشم باز کردیم و دیدیم توصیف ملت بزرگ ایران در استقرار حکومتی به نام خدا را باید از زبان اغیار بخوانیم و چیزهایی به خورد ما داده می شود که فاصله اش با حقیقت انقلاب زیاد است و اجازه نمی دهد واقعیت آن به نسل های بعدی ما انتقال پیدا کند.

وی ادامه داد: در مورد دفاع مقدس اما وضعیت این گونه نشد چون در این عرصه مرد از نامرد شناخته می شود. عرصه دفاع مقدس میدانی نبود که اغیار در آن راه پیدا کنند و خود به خود روایتگری اش به دست اهل ها افتاد.

وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: آثاری مانند این کتاب و یا همپای صاعقه، ضربت متقابل و مهتاب خین را باید تراز روایت از جنگ قلمداد کنیم که افراد ناشناخته فراوانی را از آن منعکس می کند و سیمای نورانی زیبا از پازل بزرگی را پیش چشم ما به نمایش در می آورد که تعداد کمی از قطعاتش در جای خود نشسته اند.

روایتگری از جنگ خردمندانه تر شده است

صفار هرندی با اشاره به اینکه کتاب گفت: با مطالعه آن احساس کردم که جنس روایتگری ما از گذشته خردمندانه تر شده است. صمیمیت بیان "آقا عزیز" شاید از خواستگاه جغرافیایی اوست که چنین کلامش را بی تکلف و بی پیرایه کرده است و در عین حال تصویری که او از جبهه و پشت آن می دهد مبتنی بر خاطراتی است که تاکنون در ذهنش محفوظ مانده و باید امثال آقای بابایی و بهزاد با مستندنگاری آن را استحصال کنند.

وی ادامه داد: آقا عزیز دانش آموز زبل مدرسه ای در حاشیه شهر یزد بود که به توصیف خودش گاهی هم مدرسه را می پیچانده و از زیر بار کلاس رفتن در می رفته است. بعدها به نوعی خودش را به عرصه انقلاب وارد می کند و کنار بزرگان برای خود جایی باز می کندو حتی در سیزدهم آبان در کنار خالقان آن حادثه صاحب نقش می شود. یکی از رومانتیک ترین صحنه های این کتاب معطل ماندن ایشان در پشت دربهای سپاه برای استخدام است و بارها در سیستم اداری برای جذب در سپاه رد می شود اما در کوره حوادث است که افراد و استعدادهای حقیقی آنها کشف می شود. همه ما می دانیم برخلاف عرف رایج در دنیا که شکل گیری یک سپاه در عقبه نیروهای نظامی رخ می دهد، سپاه پاسداران در اوج جنگ و در خط مقدم سامان می گیرد و فولاد آبدیده می شود.

صفارهرندی ادامه داد: عزیز جعفری در این کتاب می گوید پس از اینکه از جذب در سپاه در آن مقطع زمانی ناامید می شود از شگردهای خاص خودش استفاده می کند و با ایجاد معرفی نامه ای از بسیج دانشجویی راهی جبهه های جنوب می شود. خوب است که بچه های ما این کتاب را بخوانند تا بدانند سپاه چگونه سپاه شد و بفهمند که راه و رسم انقلابی گری همه اش شعاردادن هم نیست گاهی باید به اقتضای زمان بن بست ها را به شکلی تازه شکست و روابط را دور زد و متوسط به روابط غیر رسمی شد.

وزیر سابق ارشاد ادامه داد: اگر آقاعزیز را نمی شناختیم و قرار بود داستان زندگی او را در این کتاب بخوانیم این اثر چیزی از یک رمان با تعلیق های مکرر کم نداشت. توصیف آقاعزیز از برخی سرداران جنگ آنقدر لذت بخش است که آدم حس می کند از عمق وجود او درآمده است و خواندن این توصیفات است که نشان می دهد چه جنس از مرید و مرادی مطلوب و پسندیده است.

اسرائیلیات به جان خاطره نگاری جنگ افتاده است

در ادامه این مراسم حسین بهزاد از پژوهشگران تالیف این کتاب در سخنانی اظهار داشت: کار انجام مصاحبه های این کتاب شش ماه زمان برده و در اوج گرفتاری فرمانده 5 نیروی رزمی کشور هم بود اما جالب است که بدانید با وجود تمامی این گرفتاری ها ایشان مطابق قرار در تمامی جلسات مصاحبه حاضر می شدند و گاه پیش می آمد از یک هواپیما پیاده شد و به قرار مصاحبه می آمدند و دوباره با پرواز دیگری به ماموریت می رفت.

بهزاد ادامه داد: بهانه تالیف این کتاب به دیداری با فرمانده سپاه بر می گشت که من در آن با زبان خودم خطاب به ایشان گفتم: اگر من جای حضرت آقا بودم از اختیارات خودم استفاده می کردم و تمام فرماندهان رده اول و دوم و سومم را در محل کارشان بازداشت می کردم و کسانی که کارشان تاریخ شفاهی است را سراغشان می فرستادم تا آنها را از حیث خاطرات و تجربیاتشان از جنگ تخلیه اطلاعاتی کنند.

این نویسنده افزود: زمانی که شهید احمدی کاظمی را از دست دادیم در واقع روایتی بکر از نحوه تاسیس، شکوفایی و عملکرد لشکر 8 نجف را از دست دادیم و یا زمانی که سردار نورعلی شوشتری به شهادت رسید بخشی از پازل عملیاتی قرارگاه نجف از دستمان رفت. بگذریم از اینکه امروز اسرائیلیات هم به جان روایت های ما از جنگ افتاده و چیزهایی روایت می شود که بیانش وهن است.

بهزاد همچنین در مورد نامگذاری این کتاب نیز گفت: سردار جعفری معمارزاده است و با مصالح ساختمانی بزرگ شد در دوره دانشجویی هم تحصیلاتش در رشته معماری بود و می دانیم که دانشجویان این رشته ابزار دستشان کالک است اما روزی که او به جبهه می رود این کالک ها را بر روی زمین و خاک جبهه ها ترسیم می کند.

دو سال با خاطرات سردار جعفری زندگی کردم

آخرین سخنران این مراسم نیز گلعلی بابایی تحلیلگر این کتاب بود.

وی در سخنان خود اظهار داشت: دو سال با این خاطرات زندگی کرد. مصاحبه های آقای بهزاد را کلمه به کلمه پیاده کردم و زندگی سردار جعفری را از کودکی تا فتح خرمشهر دقیقه به دقیقه مطالعه کردم و الان که این کتاب را نگاه می کنم عظمت کار ایشان در ذهنم خطور می کند.

وی گفت: همه این کتاب برای من جذاب بوده و ذره ذره تشکیل سازمان رزممان را در آن می توان دید. او ناگفته هایی از جنگ را می گوید که برای من به عنوان یک پژوهشگر هم جالب است و باید بگوییم که هیچ دخل و تصرفی هم در این خاطرات نشده است و اگر می بینیم که زیرنویس های آن زیاد است به خاطر این است که سردار جعفری هر آنچه را که شک داشتند نمی گفتند و ما مجبور از توضیح آن به صورت زیرنویس بودیم.

 

کد خبر 2093031

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha