به گزارش خبرنگار مهر، یکم بهمن ماه سال 89 کشف جسد مردی در بیابان های اخترآباد به کلانتری 27 شهریار اعلام شد.
در ادامه تیمی از ماموران همراه بازپرس جنایی در محل حاضر شده و با جسد مرد ناشناس درحالیکه با ضربات چاقو به قتل رسیده و طنابی دور گردنش بسته شده بود، روبرو شدند.
بررسی ها نشان می داد مقتول در محل دیگری به قتل رسیده و جسدش از سوی قاتل یا قاتلین به آنجا منتقل شده پس از تحقیقات مقدماتی با دستور بازپرس ویژه قتل جسد به پزشکی قانونی منتقل و تیمی از ماموران تحقیقات برای افشای راز این جنایت را آغاز کردند.
همزمان با تحقیقات پلیسی زنی با مراجعه به اداره آگاهی شهریار از ناپدید شدن مرموز همسرش به نام مهدی خبر داد و گفت: شوهرم دیروز قرار بود برای پدرش کپسول اکسیژن ببرد، اما به طرز مرموزی ناپدید شد به هر جا که احتمال می دادم آنجا رفته باشد، سر زدم، اما هیچ اثری از او نبود تلفن همراهش نیز پاسخگو نمی باشد.
وی ادامه داد: وقتی از یافتن او ناامید شدم به خانه خواهرم رفتم و با ماشین مهدی در مقابل خانه آنها روبرو شدم، اما هر چه در زدم کسی در خانه را باز نکرد حال احتمال می دهم شوهر خواهرم بلایی سر مهدی آورده باشد.
پس از این شکایت ماموران با بررسی پرونده افراد زندانی دریافتند جسد کشف شده در بیابان های اخترآباد متعلق به مهدی می باشد. با شناسایی هویت مقتول روند رسیدگی به این پرونده وارد مرحله تازه ای شد و ماموران تحقیقات از باجناق مقتول به نام سعید را در دستور کار قرار دادند. همزمان نیز یک پیامک از سیمکارت مقتول برای همسرش فرستاده شد که در آن نوشته بود حال من خوب است به دنبالم نگرد.
ردیابی این پیامک نشان داد در زمان ارسال پیامک سیم کارت در گوشی سعید بوده است با کشف سرنخ هایی علیه تنها مضمون جنایت ماموران سعید را دستگیر کردند اما او در مراحل تحقیقات منکر قتل باجناقش شد.
در ادامه نیز بازپرس جنایی با توجه به شواهد و دلایل موجود برای تایید به اتهام قتل عمدی کیفرخواست داده و پرونده برای محاکمه به شعبه 71 دادگاه کیفری فرستاده شد.
صبح امروز جلسه محاکمه با حضور اولیای دم برگزار شد که در ابتدای جلسه نماینده دادستان با تشریح کیفرخواست گفت: با توجه به دلایل موجود بزه قتل از سوی متهم محرض بوده و برای او درخواست مجازات قانونی را دارم.
در ادامه اولیای دم مقتول با تشریح حادثه برای قاتل تقاضای قصاص کردند.
قاضی نورالله عزیزمحمدی رئیس شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران سپس با تفهیم اتهام به سعید از او خواست به دفاع از خود بپردازد.
متهم به قتل نیز با رد اتهامش گفت: من و مقتول باهم دوست بودیم وقتی مرا برق گرفت و خانه نشین شدم او خیلی به من کمک کرد و من حالا مدیون کمک های او هستم چطور می توانم او را به قتل رسانده باشم، روز حادثه مهدی به خانه ما آمد و باهم مواد مصرف کردیم سپس او برای دیدن یکی از دوستانش از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت. من هیچ نقشی در قتل او نداشته و این اتهام را قبول نمی کنم.
پس از دفاعیات متهم، قضات دادگاه برای تصمیم گیری وارد شور شدند.
نظر شما