محسن هجری داستان نویس و منتقد ادبی در گفتگو با خبرنگار مهر، با آسیبشناسی سرانه مطالعه در ایران گفت: ما یک مشکل جهانی داریم در ارتباط با پایین بودن آمار مطالعه در ایران و یک مشکل منطقهای؛ با توجه به پژوهشهای انجام شده، میزان مطالعه در کل دنیا و در مقایسه با رسانههای تصویری که چند حس را درگیر میکنند، پایین آمده است و این موضوع تنها به ایران برنمیگردد.
نویسنده کتاب «سربهداران» به اینکه میتوان تمهیداتی اندیشید تا بچهها به مطالعه علاقهمند شوند، اشاره و بیان کرد: در کشورهای پیشرفته، بخشی از برنامههای تلویزیونی را به قصه و قصهخوانی اختصاص داده یا از کتابهای الکترونیک بهره بردهاند تا کودکان و نوجوانانی را که با اینترنت و بازیهای رایانهای سر و کار دارند، به کتاب علاقهمند کنند. ما هم میتوانیم از این تجربهها بهره ببریم.
هجری مهمترین مشکل منطقهای را که بر پایین بودن سرانه مطالعه تاثیر میگذارد، برنامهریزی نظام آموزشی در کشور دانست و افزود: آموزش و پرورش با سنگین کردن دروس، فرصت مطالعه آزاد را از بچهها میگیرد و تا زمانی که حجم دروس کم نشود و ساختار آموزش و پرورش تغییر نکند، اتفاق خاصی نمیافتد.
نویسنده داستان «اقلیم هشتم»، تجهیز کتابخانههای مدارس و بهروز کردن آن را یکی دیگر از راههایی میداند که به افزایش میزان مطالعه در کودکان میانجامد. به گفته او «بچهها دنبال کارهای جدید هستند، وقتی میبینند کتابها قدیمی است، جذب نمیشوند از سوی دیگر ما در مدارس خود به یک کتابدار خوب نیاز داریم؛ کسی که با سلیقه کودکان و نوجوانان آشنا باشد و کتابها را بشناسد».
هجری، گفتههای خود را با یک پرسش ادامه داد و افزود: یک سوال در ذهن عامه مردم وجود دارد و آن اینکه «کتاب خواندن چه سودی دارد؟». وقتی درس میخوانید و مدرک میگیرید، میتوانید شغل نسبتاً مناسبی پیدا کنید اما درباره مطالعه آزاد، کسی تا به حال به این پرسش، پاسخ نداده است. آیا مطالعه آزاد از میزان بزه کم میکند؟ یا شیوه زیست ما را تغییر میدهد؟ برای مثال، همه خانوادهها میدانند که کودک در دوره پیش دبستانی، برای زبان آموزی به مطالعه نیاز دارد، بنابراین برایش کتاب میخرد. چه اشکالی دارد این رابطه در مقاطع بالاتر هم تعریف شود؟
نظر شما