به گزارش خبرنگار مهر، ساعت 4 بعد از ظهر 28 فروردین امسال ، از طريق مركز فوریت های پلیسی 110 وقوع يك فقره درگيري در محل سرایداری یک ساختمان واقع در چهارراه وحدت ، به كلانتري170 كهريزك اعلام شد .
با حضور مأموران كلانتري و بررسي هاي اوليه مشخص شد زنی 64 ساله به علت مصدوميت به بيمارستان منتقل و تحت اقدامات درمانی قرار گرفته است .
با اعلام نظریه تیم پزشکی بیمارستان در خصوص علت مرگ که آنرا ناشی از اصابت ضربات جسم سخت به ناحیه سر اعلام کرده بود ، پرونده با موضوع "قتل عمد" تشکیل و به دستور رئیس شعبه 102 دادگاه کهریزک ، پرونده برای رسیدگی و انجام تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ ارجاع شد .
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی با مراجعه به محل وقوع درگیری متوجه شدند که در زمان حادثه ، خانه سرایداری در اختیار زن و شوهری قرار داشته که از زمان انتقال مقتول به بیمارستان ، به طرز مشکوکی ناپدید شده اند . در ادامه تحقیقات از اعضای خانواده مقتول مشخص شد که وی خاله همسر سرایه دار ساختمان بوده که به همین علت ، به محل سکونت خواهرزاده اش رفت و آمد داشته است .
با توجه به شواهد بدست آمده از صحنه جنایت و همچنین ناپدید شدن ناگهانی سرایه دار و همسرش که همگی نشان از وقوع یک جنایت خانوادگی داشت ، شناسایی مخفیگاه سرایه دار در دستور کار کارآگاهان اداره دهم آگاهی قرار گرفت و سرانجام مخفیگاه وی در روستایی واقع در استان خراسان رضوی شناسایی شد .
با شناسایی مخفیگاه سرایه دار به نام رضا ، کارآگاهان اداره دهم با اخذ نیابت قضایی به استان خراسان رضوی اعزام و سرانجام 30 آبان موفق به دستگیری متهم شدند .
رضا که پس از دستگیری چاره ای جز اعتراف و بیان حقیقت نداشت ، در اظهارات خود به کاراگاهان گفت : همسرم خواهرزاده مقتول است و بواسطه همین رابطه خویشاوندی ، مقتول به منزل ما رفت و آمد داشت و من نیز هیچ مشکلی با وی نداشتم .
متهم در خصوص نحوه ارتکاب جنایت به کارآگاهان گفت : چند روز قبل از جنایت ، همسرم به منزل یکی از بستگانش رفته و چندین روز در آنجا مانده بود و همین موضوع باعث ناراحتی من شده بود تا اینکه در روز حادثه ، مقتول بدون اطلاع از عدم حضور همسرم به خانه ما آمد . چند دقیقه ای از ورود مقتول به خانه نگذشته بود که به طرح شکایت از همسرم، به طرح این موضوع پرداختم که همسرم چندین روز است که به منزل بستگانش رفته و مرا تنها گذاشته است. در حالیکه انتظار داشتم تا مقتول از من طرفداری کند اما در کمال تعجب وی از خواهرزاده اش حمایت کرد و همین موضوع باعث شد تا من در یک لحظه عصبانی شده ، کنترل خود را از دست داده و با ظروف چینی ، چندین ضربه محکم به سر مقتول وارد کنم. پس از آنکه موضوع را به همسرم اطلاع دادم ، وی به خانه آمد و خاله را به بیمارستان منتقل کردیم . چند روز اول در تهران بودیم تا اینکه به اصرار من تصمیم گرفتیم تا از تهران فرار کنیم و به روستایی در نزدیکی مشهد آمده و در آنجا به عنوان کارگر ساده مشغول به کار شدم.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم ، قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضایی صادر و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .
نظر شما