به گزارش خبرنگار مهر، درپی همگروه شدن تیم فوتبال کشورمان با تیم آرژانتین در جام جهانی برزیل، نزدیک به 100 هزار کامنت از سوی ایرانی ها یا به زبان فارسی در صفحه اینترنتی لیونل مسی بازیکن سرشناس آرژانتینی گذاشته شد که برخی از آنها توهین آمیز و حتی همراه با ناسزاگویی بوده است. این امر با واکنش «مسی» روبرو شده و وی از آنها ابراز تأسف کرده و آنرا «کاملا غیردوستانه» خوانده است و در فضای رسانه ای هم انعکاس زیادی داشته و متأسفانه چهره ای بد از ایرانی ها را متصور ساخته است. از این رو در گفتگو با دکتر اصغر مهاجری، جامعه شناس و استاد دانشگاه به تحلیل این موضوع پرداختیم.
وی در ابتدای سخنانش با اشاره به اینکه از محتوای این کامنتها چندان خبر ندارم، اگر اطلاعات در مورد جنسیت، گروه های سنی و فراوانی ناسزاها یا گفتگوی منفی که انجام شده بود در دسترسم بود اظهارنظرها بهتر می شد و بهتر می توانستیم نتیجه گیری کنیم. اما با توجه به کلیتی در تحقیقی تقریبا در ارتباطی شبیه این قبلا انجام شده چهار نکته عرض می کنم که دلایل تبیینی این موضوع است.
وی افزود: نکته اول این است که فی نفسه گفتگو بد نیست و جامعه ایران و به خصوص جوانان تمایل دارند که ارتباط داشته باشند. دیده شوند و برای دیگران جلب توجه کند. این نوع تمایل و علاقه به دیده شدن در نظر و نگاه اول، بد نیست. اما چون راه گفتگو را بلد نیستیم و نوع و کیفیت ارتباط برقرار کردن را آموزش ندیدیم، این گفتگوها به این شکل انجام می شود که بحث دیگری است. اگر بررسی این عمل با ظرافت دیده شود، تمایل به برقراری ارتباط و گفتگو با یک فرد شاخص، یک نقطه قوت است و ما نباید به خاطر خوانش محتوای بد این گفتگو، اصل ارتباط گرفتن را زیر سؤال ببریم.
این محقق و نویسنده کشورمان در ادامه سخنانش اظهارداشت: اصل ارتباط گرفتن و گفتگو شاخصی است که نشان می دهد این افراد پویا هستند و جنبه های مثبت دارند و علاقه مند به تکاپو هستند. اما اینکه این ارتباط مثبت نبوده و به قول جامعه شناسها ارتباط از جنس منفی و گسسته بوده و محتوای بدی داشته به خاطر این است که ما نتوانستیم جوانها را درست تربیت کنیم و آنها را جامعه پذیر کنیم. ما جامعه پذیری جهانی و سیاسی و خصوصی ما ضعیف است. علت این امر هم به خانواده ها و هم به مسئولان جامعه و هم به عوامل اجتماعی کننده بر می گردد.
مهاجری با اشاره به اینکه زمانی که در سطح بین الملل می خواهیم با قدرتهای جهانی تعامل داشته باشیم، ارتباطات چگونه است و ما به مردم چه چیزی را یاد دادیم، همین نوع رفتار را یاد دادیم، گفت: مجموعه رویکرد کشور ما در ارتباط با افرادهای قدرتمند یا نیروهایی که ما نام آنها را نظام سلطه می گذاریم چگونه بوده است؟ جنس گفتگو از نوع نفرت و فحاشی بوده است. غیر از این بوده است؟! نگاه ما به نیروهای سلطه که در عرصه بین الملل دارای قدرت هستند اعتراضی و انتقادی بوده است. زمانی که چنین الگوهای ارتباطی را با قدرتمندان داشتیم وقتی تحلیل را به سطح فردی ببریم در مقابل یک فرد قدرتمند در حوزه دیگر همان رفتار را نشان می دهیم، چون در این حوزه مثلا فوتبال در موضع ضعیف تر هستیم.
این جامعه شناس در ادامه سخنانش با اشاره به اینکه همان طور که در حوزه های سیاسی اقتصادی و اجتماعی حالت مرکز ـ پیرامونی وجود دارد در همین حوزه هم حالت مرکز ـ پیرامونی وجود دارد. پیرامون حوزه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی همین نوع تنش ایجاد می کند و در حالت فردی هم وضعیت این است. به مثابه الگو کار می کند. جوان قدرت تشخیص ندارد که این دو حوزه متفاوت هستند، یکی حوزه سیاسی و دیگری حوزه ورزش است. جوان اینها را یکی می انگارد. عدم تشخیص اش به تربیت بر می گردد از والدین تا مسئولان رده بالا.
وی در ادامه سخنانش گفت: نکته سوم ضعف وزارت ورزش و جوانان است. وزارت ورزش و جوانان و رسانه های ما به طریق درست و سیستمی موضوعات جوانان را در سطح داخلی و ملی مطرح نمی کنند. برنامه نود که به صورت تخصصی به این موضوع می پردازد، موضوع را جزیره ای و هیجانی طرح می کنند. تاکنون دیدید برنامه نود که یک برنامه گسترده در بحث فوتبال است مسائل فرهنگی را به صورت جدی دنبال کند و از روانشناسان اجتماعی و کارشناسان این بحث را پیگیری کند، بلکه به صورت یک بعدی به این بحث می پردازد. آیا ورزش یک بعدی است؟ ورزش ابعاد روانشناختی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... هم دارد و اتفاقا مهم هستند.
مهاجری بیان کرد: کم توانی و کم ظرفیتی حوزه های تخصصی ما در ارتباط با ورزش چه در وزارت ورزش و جوانان و چه در حوزه های به خصوص رسانه های دیداری و دیگر رسانه ها باعث شده که افراد ورزش دوست و جوانهای علاقه مند به ورزش تک بعدی تربیت شوند. فحاشی هایی که هم در حوزه های استادیوم های ورزشی رخ می دهد به همین امور بر می گردد. جوانها در فوتبال و میدان ورزش و در زمین سبز فوتبال که نمی رویند اینها در جامعه و کوچه و پس کوچه های شهر و روستای ما روئیده اند و در این جاها رفتار خود را نشان می دهند.
این جامعه شناس با اشاره به اینکه یکی از این ضعفها که بستر را فراهم می کند وزارت ورزش و جوانان و برنامه های رسانه های ورزشی است، تصریح کرد: اما نکته مهمتر این است که جوانهای ما در حال کسب هویت هستند. این هویت امروز سیال تر و پیچیده تر شده است. ما در زمان قدیم و سنتی و بسته زندگی نمی کنیم و تربیت نمی شویم که هویت ما را خانواده و خویشاوند و نهایتا نظامهای اجتماعی شکل می داد و در سطحهای نظام خویشاوندی و ملی شخصیت و هویت ما شکل می گرفت. امروزه هویت در تعامل وسیع با عنصرهای کلیدی جامعه و جهان یعنی از سینمای هالیوودی تا برنامه های ورزشی مانند فوتبال و نظامهای مجازی و ... شکل می گیرد. اینها همه در شکل گیری هویت تأثیرگذارند لذا امروزه کسب هویت خیلی پیچیده تر و سخت تر می شود و اگر نسل جوان آموزش نبینند و نسبت به این موارد آگاه نشوند این موضوعات زشت را بیشتر شاهد خواهیم بود.
این محقق با بیان اینکه یکی از بحثهایی که در هویت و بازشناسی هویت جوان تأثیرگذار است و جوان می خواهد غیر را از خود جدا کند و خود را در برابر آنها نشان دهد، در حوزه ورزش صورت می گیرد، گفت: چون نوع تعامل بین المللی و منطقه ای ما از نوع مثبت نبوده است. این نوع گفتگو را در حوزه های دیگر به کار می بریم و فکر نمی کنیم که هویت ملی تیم فوتبال ما در تعامل با تیم های دیگر به دست می آید نه در تقابل. در حوزه های دیگر هم باید یاد بگیریم که در تعامل، هویت و شخصیت ما پخته تر، شفاف تر و متمایزتر می شود. باید یاد بگیریم این هویت در یک ارتباط مثبت و در بستر ملایم و در گفتگو و تعامل و نشان دادن قابلیتهای هر فرد و به صورت عادلانه به دست خواهد آمد. اما از آنجا که معتقدیم از حیث بین الملل و سیاسی ناعدالتی وجود دارد و اعتراض و انتقاد لازم است ناخودآگاه این مسائل هم مطرح می شود، البته این بحثها نیازمند اطلاعات بیشتر و گفتگوهای ظریف تر و بحث مفصل تری است.
نظر شما