به گزارش خبرنگار مهر، «شعرهایی برای صلح»، عنوان مجموعه اشعار جعفر ابراهیمی (شاهد) است که در 10 مجلد منتشر میشود؛ «پیدایش»، ناشر دومین مجلد از این مجموعه با عنوان «صلح، مثل چای تازهدم» است.
شاعر در این مجموعه به زبانی ساده و روان از صلح گفته و برای توضیح آن از سادهترین و ملموسترین واژهها و عبارات بهره برده است:
«صلح، مثل چای تازهدم
صله مثل آفتاب/ سایه درخت/ مثل یک لباس بچگانه/ روی بند رخت!
صلح مثل خندههای کودکان/ مثل ابرهای آسمان
صلح مثل کوه، در سکوت/ مثل سایه درخت توت!
صلح مثل نان/ مثل آب، توی جویبار/ صلح، مثل اول بهار!»
در شعرهای این مجموعه، طبیعت حضور برجسته و بسیار پررنگی دارد. شاعر حتی حالات روحی خود را به فصلها نسبت میدهد:
«غمهای من از جنس پاییز است
و شادمانیهای من از جنس تابستان
من در بهار و در زمستان هم
در فکر تابستان و پاییزم...»
شاعر، فرزند روستاست. سال ۱۳۳۰ در اردبیل، روستای حور به دنیا آمده و کودکی خود را در همان ده گذرانده است. هنوز هم وقتی از کوه و دشت و دره و چشمه میگوید و از آلاچیقی که پدرش ساخته بود، صدایش پر از شوق میشود و چشمانش برق میزند. چشمه عجیب و غریبی که از دل کوه میجوشید و گاهی برای بچهها، سیب و گلابی کال هدیه میآورد. هدیههایی که شاعر را شگفت زده میکرد.
جعفر ابراهیمی، در شعرهای خود تصویری زیبا و خواندنی از بهار و شکفتن گلها میدهد:
«نمیدانم نسیم نوبهاری/ چه حرفی زد به گوش ارغوانها
که دیدم گونههاشان سرختر شد
و دیدم غنچههای بسته واشد»
شاعر در این مجموعه برآن است تا از زمان حال لذت ببرد و به گذشته و آینده فکر نکند؛ او به همین حالا میاندیشد و به لحظهای که برف میبارد و گرمای اتاق او لذتبخش است:
«اتاق من گرم است
و برف میبارد
و لحظه اکنون چه لذتی دارد»
مجموعه شعر «صلح مثل چای تازهدم» با نقاشیهای مهدی سعادتی همراه شده؛ نقاشیهایی که با متن یکی شدهاند و حس و حال شاعر را تکمیل میکنند. این مجموعه از سوی نشر پیدایش در 2000 نسخه و به قیمت 5 هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما