به گزارش خبرنگار مهر، علیرضا بهرامی، شاعر و منتقد ادبی، در نشست نقد و بررسی رمان «بچههای کارون» که شب گذشته در فرهنگسرای انقلاب برگزار شد، در سخنانی با اشاره به آثار منتشر شده از احمد دهقان به ویژه مجموعه داستان «من قاتل پسرتان هستم» گفت: گرچه نزدیک به 10 سال از انتشار این کتاب میگذرد، اما به نظر من آن شیوه و طرز نگارش، نسلی را در ادبیات پایداری شکل داد که مبنای نگاهشان جامعهشناختی بود و اتفاقا فکر میکنم، بر همین اساس هم بود که با این کتاب مخالفت شد.
وی ادامه داد: معمولاً در جوامعی که در آنها بیش از آنکه مردم برای حکمرانان شیوه حکومتشان را تعیین کنند، حکمرانان برای مردم شیوه زندگی تعیین میکنند، استعداد فراوانی برای به وجود آمدن فساد در ساختار اجتماعی جامعه وجود دارد و به اعتقاد من، امروز در کشور ما هم چنین رویدادی در حال رخ دادن است. در مسیر توسعه با فساد مواجهیم و جهل و خط قرمزهایی که برخی پشت آنها سنگر میگیرند، ناشی از همین جهل است.
بهرامی ادامه داد: پس از انتشار کتاب «من قاتل پسرتان هستم» آقای دهقان، گروهی که در آن واحد عضو هیئت مدیره چند نهاد بودند و بابت هر عضویتشان حقوقهای چند میلیونی میگیرند، نگران شدند که مبادا تفکری در نویسندگان دفاع مقدس پدید آید و آنها طور دیگری بنویسند؛ بگذارید مثالی بزنم. روزی من در خبرگزاری ایسنا بودم و به ما اطلاع دادند در سینما بهمن میدان انقلاب یک نفر کشته شده است. خبرنگاری را برای پیگیری ماجرا فرستادیم. کاشف به عمل آمد فردی از شهر ری تحت تأثیرات این القائات که سینمای ما محل فساد است ـ که البته نمیگویم مطلقاً نیست ـ به تهران آمده و به خیال خودش برای پاکسازی سینما دست به قتل کسانی زده که در سینما مشغول به کار هستند و اتفاقاً نخستین کسی که جلوی دستش آمده نیروی خدماتی سینما بوده که جلوی سینما بلیت پاره میکرده است. کار آقای دهقان هم در زمان انتشار با همین نگاه، داشت تکفیر میشد.
مدیر اداره فرهنگی خبرگزاری ایسنا افزود: یادم هست زمانی که بچه بودم و میدیدم که در محلهمان دو نفر از نزدیکانم با یکدیگر بحث دارند؛ یکی آقای هاشمی رفسنجانی را نقد میکرد و دیگری به نقد او انتقاد داشت؛ گریان به گوشهای میرفتم و پیش خود فکر میکردم که چرا فردی پیدا میشود که در حال نقد روحانیت است. بعدها یکی از آنها شهید شد و دیگری زنده ماند و من هم متوجه شدم که میتوان عاشق چیزی باشی و جانت را هم برایش بدهی، اما منتقد آن هم باشی.
بهرامی افزود: آنچه کمتر در مورد کارهای آقای دهقان مطرح شده، بُعدی از واقعیت است که داستانهای او از جنگ بروز دارد. ما نمیتوانیم طرفدار جنگی باشیم که ساختارهای مدنی ما را ازبین میبرد. روایت دهقان از جنگ، روایت این واقعیتهاست. او در 14 سالگی وارد جنگ شده و پس از 8 سال جنگیدن از آن خارج شده است، اما امروز با این نکته روبرو است که به او گفته میشود جنگ آن طور نبود که او با 8 سال تجربه حضور در آن روایتش میکند.
وی همچنین گفت: به نظر من «بچههای کارون» نگاه دهقان به جنگ را تکمیل کرد؛ نگاهی که به اعتقاد من یک نگاه ملی است، قهرمانهای دهقان در آثارش هیچ گاه آسمانی نبودهاند و فکر میکنم او هم مثل من به این موضوع اعتقاد دارد که نگاه اسطورهسازی به دفاع مقدس به آن لطمه وارد کرده یا منجر به ساختن شخصیتهایی شده که دیگر برای ما الگو نیستند؛ نگاهی که معتقد بود رزمندگان ما از صبح تا شب همیشه در حال نماز و دعا بودند و به این فکر میکردند که چرا شهید نمیشوند.
بهرامی با بیان این مطلب که نگاه دهقان به جنگ کاملاً جهانشمول و ترجمهپذیر است، گفت: او به استانداردهای جهانی نوشتن درباره جنگ نزدیک شده است و حتی میشود گفت، اگر اسامی را از داستانهایش حذف کنیم، میتوان آنها را بسیار نزدیک به داستانهای استاندارد جهانی که درباره جنگ نوشته شدهاند، دید.
این منتقد ادبی همچنین افزود: اگر آقای دهقان در مسیرش راسخ باشد و سرنوشتی مشابه رسول ملاقلیپور و ابراهیم حاتمیکیا پیدا نکند و در حوزه جنگ باقی بماند، میتواند خالق ادبیاتی باشد که نه فقط در تاریخ ادبیات جنگ ایران که در تاریخ ادبیات ایران ماندگار خواهد ماند و ما بدون شک، صاحب نویسندهای خواهیم بود که ضریب نفوذش از مرزهای ما خارج خواهد شد.
بهرامی در پایان این مراسم قطعه شعری را که در کتاب جدیدش با عنوان «اصلاً که مهم نیست» منتشر شده و به احمد دهقان تقدیم شده است، قرائت کرد.
نظر شما