دکتر علی محمد صابری، استاد گروه فلسفه دانشگاه فرهنگیان در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد اینکه چرا با وجود سفارش اکید دین اسلام بر دانش و دانستن، مطالعه کردن را به صورت فرهنگ در نیاورده ایم و متوسط مطالعه مردم در جامعه ما کم است، گفت: مطالعه و دانش پروری و دانش آموزی به یک معنا با برگزاری نمایشگاه در جامعه، آموزش داده نمی شود. البته برگزاری نمایشگاه بسیار مفید است و به تبلیغ و ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی کمک می کند؛ ولی جوهره مطالعه و دانش در جامعه با فرهنگسازی از طریق، هنر، فلسفه و عرفان میسر می شود.
وی افزود: برای مثال اگر بیاییم در پژوهشگاه ها راجع یک شخصیت علمی و دانشگاهی یا علمی و فرهنگی و دینی همایش یا نشستی برگزار کنیم و افرادی را که دوستار این بزرگان هستند به این مجامع بکشانیم و هر هفته یا هر ماه یک شخصیت بزرگ را معرفی کنیم و از دوستداران افکار و اندیشه های بزرگان این مرز و بوم بخواهیم که کتابهای این بزرگان را مطالعه کنند تا در نشست بعدی شرکت کنند و اگر سؤالی داشتند بپرسند؛ با برگزاری این نشستها و همایش ها و با بها دادن به کتابهای خوب و حمایت از آنها و نه کتابهایی که صرفا عوامانه و عوام زده است که به راحتی مجوز انتشار می گیرند ؛می توان فرهنگ کتاب و کتابخوانی را در میان مردم گسترش داد.
صابری اظهار داشت: اگر بخواهیم به یکسری کتابهایی که صرفا حالت روزنامه ای و خبری سیاسی دارند و بخش فرهنگ و اندیشه ندارند و یا با افکار مردم سروکار ندارند بها دهیم و آنرا ترویج کنیم همه چیز به روزمرگی تبدیل می شود و افراد از مطالعه و کتابخوانی گریزان می شوند. نکته دیگر این است که عالمانی که در حوزه فرهنگ و کتاب هستند آنهایی که خانه نشین شده اند از اینها هم دعوت کنیم در این مجامع و همایشها و نشستها شرکت کنند حضور آنان برای گسترش فرهنگ مطالعه و معرفی کتابهای خوب بسیار مؤثر است.
این محقق و پژوهشگر حوزه فلسفه و عرفان اسلامی تصریح کرد: برای مثال بسیاری از کتابهای قدیمی و نسخه های خطی ناشناخته مانده اند. برای نمونه کتابی در کتابخانه دانشگاه تهران کشف کردم که هیچ کسی از وجود آن با خبر نبود. مناظره های شیخ ابوالقاسم گورکانی با شیخ ابوعلی سینا، می خواهم بگویم که اهل علم باسواد جامعه مان هم در زمینه کتابخوانی مشکل دارند چند درصد از استادان ما وقتشان را در کتابخانه می گذرانند. اول باید سطح فکر اهل علم و دانش و فرهنگ را بالا برد بعد مردم به دنبال آنها حرکت می کنند. اهل فرهنگ اگر وارد گود شوند و از خانه نشینی رهایی یابند آنوقت می توان مردم را با گرفتاری های اقتصادی ای که دارند ترغیب به مطالعه کرد. نمایشگاه کتاب هم فرصت خوبی است که استادان و کتابهایی که مهجور مانده اند معرفی شوند. باید با بها دادن به کتابهای پر محتوا و نویسندگان برتر و با برداشتن خط قرمزها به گسترش فرهنگ کتابخوانی کمک کنیم.
وی در مورد اینکه چطور می توان سفارش دینی به مطالعه و دانستن آن را وارد سبک زندگی مردم کنیم هم تأکید کرد:یک دلیل عدم نهادینه شدن فرهنگ مطالعه مشکلات اقتصادی مردم است که باید کمتر شود. هر چه مردم درگیر مشکلات اقتصادی نشوند بهتر می توانند مطالعه کنند و وقت برای مطالعه بگذارند. ادارات دولتی می توانند برای امتیازدهی به کارمندان و حتی کارگران مطالعه کتاب را در ارزشیابی هایشان لحاظ کنند. نمی گویم مسابقه کتابخوانی برگزار کنند بلکه باید در رتبه بندی آنها خواندن کتاب هایی که حداقل در حوزه کارشان است لحاظ کنیم. از معلمان و دبیران آموزش و پرورش بخواهیم کتابهای جدید و تازه منتشر شده در حوزه تدریسشان را مطالعه کنند از آنها آزمون بگیریم هر کسی را برای تدریس به آموزش و پرورش راه ندهیم.
این محقق و پژوهشگر حوزه فلسفه و عرفان اسلامی در مورد اینکه راهکار رشد فرهنگ مطالعه با توجه به شرایط کنونی جامعه ما چیست عنوان کرد: مهمترین راهکار فرصت دهی و فرصت به وجود آوردن برای مطالعه است. ما همان گونه که برای یک چیپس یا پفک در رسانه ملی تبلیغ، و وقت و هزینه می کنیم باید برای کتاب چند برابر آن عمل کنیم. متأسفانه ما شبکه چهار را درست می کنیم و تنها دو ساعت از کل شبانه روز را به کتاب اختصاص می دهیم که به خاطر اینکه این شبکه کم مخاطب است و برنامه هایش جذاب نیست توجه کمی را به خود جلب می کند. معرفی کتاب توسط خبرگزاری ها و مطبوعات و رسانه ملی و مصاحبه با مؤلفان و مترجمان کتابها و همچنین برگزاری نشست های نقد و گفتگو درباره کتابها کار بسیار ارزشمندی است که می تواند به فرهنگ مطالعه و ارتقای آن در جامعه کمک بسیاری کند. پوشش دادن این نشستها و آوردن خلاصه کتابها در خبرگزاریها و بها دادن به نویسندگان و مترجمان و درنظر گرفتن بودجه های پژوهشی علاوه بر بودجه عمرانی و عمومی و خورد و خوراک مردم بسیار در تقویت فرهنگ مطالعه و کتابخوانی مؤثر است.
وی در مورد اینکه توصیه شما برای مطالعه چه کتابهایی است هم اظهارداشت: من در رشته خودم به عنوان پژوهشگر فلسفه و عرفان اسلامی می توانم کتابهایی را برای خواندن توصیه کنم. همه آثار سعدی، مولوی و عطار و دیگر شعرای بنام ما که سرچشمه عرفان است برای مطالعه مفید است. متأسفانه آثار غزالی، شیخ فخرالدین عراقی و روزبهان بقلی شیرازی و آثار شاه نعمت الله ولی مغفول مانده این آثار همانند قرآن فارسی حقیقتا با جوهره و مغز فرهنگ و دین ما عجین هستند.
نظر شما