به گزارش خبرنگار مهر، یک قرن پس از انتشار رمان«سه سال» نوشته آنتوان چخوف، نویسنده و نمایشنامه نویس شهیر روس، ترجمه فارسی این رمان به قلم هنگامه ایرانی از سوی نشر افراز منتشر شد.
رمان «سه سال» که گفته شده چخوف آن را در دوره اوج توانایی و خلاقیت خود آن را نوشته است یکی از طولانیترین رمانهای چخوف است که به عمیقترین شکل ممکن عشق و اخلاق و روابط خانوادگی در عصر خود را به چالش میکشد.
این رمان نماینده و به تصویرکشاننده عصری است که در آن ارزشهای سنتی جامعه روسیه در حال فروپاشی است و در مقابل آن هنوز هیچ رویش متجددانهای در جامعه رخ نداده است. این رمان از این زاویه دید، نمایشگر برزخ فضای حاکم بر روابط انسانی در عصر چخوف است.
وی در این رمان سعی کرده نشان دهد که تنهایی، یاس، فروپاشی باورها و اعتقادات دیرینه شخصیتهای این داستان همگی برآمده از زندگی در چنین برزخی است.
رمان سه سال پس از انتشار به زبان روسی برای سه نوبت در سالهای 1965،1950 و2001 به زبان انگلیسی و در سالهای 1958 و 1976 به زبان آلمانی ترجمه شده است. نخستین ترجمه فاسی از این رمان در سال 1386 توسط هنگامه ایرانی صورت گرفت اما وی پس از مقایسه ترجمه انگلیسی با آلمانی و دیدن اختلافهای زیاد در دو متن به سراغ متن روسی برای ترجمه تطابق با ترجمه فارسی آن رفت که حاصل آن این ترجمه است.
در بخشی از این رمان میخوانیم:
به گفتگوهای درازشان در مسکو میاندیشید که کمی پیشتر خودش هم در آنها شرکت داشت، گفتگوهایی درباه اینکه انسان بدون عشق میتواند زندگی کند، که عشقهای پرشور با نوعی جنون همراه است و اینکه در نهایت عشقی وجود ندارد، بلکه تنها نوعی جاذبه بین دو جنس است یا چیزی شبیه آن.
همه اینها را به خاطر میآورد و با اندوه میاندیشید که چنانچه از او اکنون بپرسند عشق چیست، پاسخی نخواهد داشت.
مراسم دعا تمام شده بود و مردم داشتند بر میگشتند. لاپتف به دشواری پیکرهای سایهوار مردم را برانداز میکرد. اسقف در مالسکه از جلویش گذشته بود، زنگهای کلیسا آرام گرفته و در برج ناقوس نورهای سرخ و سبز یکی پس از دیگری، خاموش میشدند. به مناسبت عید مذهبی همهجا چراغانی بود، مردم از راه میرسیدند و سرفرصت با هم اختلاط میکردند، زیر پنجرهها میایستادند و گپ میزدند. سرانجام لاپتف آن صدای آشنا را شنید. قلبش به تندی شروع به تپیدن کرد و پریشانی بر او چیره شد، چرا که یولیا سرگیونا تنها نبود، بلکه دو خانم نیز همراهش بودند.
با حسادت با خود زمزمه کرد: افتضاح است، این دیگر واقعا افتضاح است.
نشر افراز این ترجمه را در 134 صفحه و با قیمت 7700 تومان منتشر کرده است.
نظر شما