به گزارش خبرنگار مهر، سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر شامگاه 18 مردادماه میزبان هنرمندان تئاتر و علاقهمندانی بود که برای تماشای نمایش «شادی حقیقی آرام و بیصداست» به این سالن تئاتری آمده بودند. در این نمایش که باران کوثری، آرزو افشار، کامبیز بنان به همراه بهرام ریحانی به ایفای نقش میپرداختند.
اما بهانه اصلی برای تماشای این اثر، حضور بهرام ریحانی پانتومیمکار جوانی بود که در روزهای پایانی اسفندماه سال 92 باخبر شد که مبتلا به سرطان کبد است. وی چند ماه گذشته را در بستر بیماری و گذراندن مراحل شیمیدرمانی گذراند و حتی نامه از کارافتادگی خود را هم از کمیسیون پزشکی دریافت کرد. اما هیچکدام این مشکلات باعث نشد که او از تئاتر فاصله بگیرد و همین عشق به تئاتر باعث شد تا خیال روی صحنه تئاتر رفتن، تنها مسکن تخفیف دهنده دردهای او باشد.
شامگاه 18 مردادماه با وجود اینکه روز شنبه و روز تعطیلی تئاتر بود اما سالن اصلی میزبان مخاطبان بسیاری بود.
«تنها اوست که میخنداند و میگریاند! شنبهها، جمعه تئاتر است و امروز اینجا صحنه نمایشی بیکلام، پس روز بازی من در تئاتر نیست. تلویزیون هم در این ساعت چیزی پخش نمیکند، یا اخبار، یا تکراری از گذشته و سینما هم که چرا کساد نباشد؟ شنبه شب، نه من بازیگر تئاترم، نه نویسنده این صفحهها نمایشنامه نویس؛ مجریام.» اینها جملاتی بودند که امیر جعفری روی صحنه سالن اصلی تئاتر شهر بعد از اجرای نمایش «شادی حقیقی آرام و بیصداست» از متن علیرضا نادری قرائت کرد.
نمایشی که در حین اجرا شدن بهرام ریحانی بر صحنه سالن اصلی تئاتر شهر بیماری سرطان را تحقیر کرد و با تمام وجود به اجرای قطعات پانتومیم پرداخت. با وجود اینکه ریحانی با تمام توان روی صحنه حضور پیدا کرده بود اما میشد در لحظاتی درد را در وجودش احساس کرد اما این درد و ناتوانی جسمی نتوانست مانعی برای حضور او بر صحنه سالن اصلی شود.
تشویق حاضران بعد از پایان نمایش دقایقی در سالن اصلی تئاتر شهر ادامه پیدا کرد و همه مخاطبان به احترام حضور هنرمندانه بهرام ریحانی بر صحنه تئاتر از روی صندلیهای خود برخواستند و ایستاده وی را تشویق کردند. در کنار بهرام ریحانی کودکانی نیز روی صحنه سالن اصلی حضور پیدا کردند که با وجود سن کمشان، مبارزه با بیماری سرطان را آغاز کرده بودند. شاخه گل سرخی به این کودکان از سوی جامعه تئاتری، آنها را به سوی فردای زندگیشان و گذراندن مراحل شیمیدرمانی و مبارزه با بیماری سرطان بدرقه کرد.
بهرام ریحانی نیز که بعد از اجرا به ایراد سخنانی پرداخت، کلیه عواید فروش اجرای «شادی حقیقی آرام و بیصداست» را برای حمایت از کودکان مبتلا به سرطان اختصاص داد. پیش از اینکه ریحانی روی صحنه سالن اصلی حضور پیدا کند، امیر جعفری مجری مراسم مکتوب دیگری را به این شرح قرائت کرد:
«بهرام ریحانی کیست؟ او 3 نمایش بزرگ اجرا کرده که در ایران کمتر کسی، بخصوص مسئولان این را میداند: الف- با طنابی فرضی در سال 2006 که اصفهان پایتخت جهان اسلام شد، میدان آزادی را به پل معروف اصفهان گره زد. در این مسیر صدها نفر از مردم، رانندهها، قهوهچیهای جادهها، چوپانها و مسافران این طناب را کشیدند و بهرام با پاهای تاول زده به اصفهان رسید و آب زاینده رود برای دیدناش، سی و سه چشم گشود.
ب- بر بالای دماوند بلندترین نقطه ایران و خاورمیانه، گنبد گیتی، نمایش بیصدا و فقط برای خداوند و به نفع کودکان خیابان اجرا کرد.
ج- و بر خلیج همیشه پارس هم نمایش بزرگ اجرا کرد. آخرین آرزویاش، پانتومیم عبور از آتش بود که به تب دچار شد و حالا با عقرب در افتاده.»
بعد از قرائت این مکتوب، جعفری از بهرام ریحانی دعوت کرد که روی صحنه سالن اصلی برود. ریحانی با اشاره به روند مطلع شدن خود از ابتلا به بیماری سرطان، خطاب به حاضران در سالن اصلی گفت: معجزه خود شما هستید که هر کدام با یک تماس تلفنی یا پیگیر بودن از احوال من، به من عشق دادید.
وی در پایان سخنان خود یادآور شد: من از 15 سالگی با استادی آشنا شدم که نه تنها در کلاس درس بلکه در خیابان هم با رفتار و منش خود، برایم استاد بود. حضور و وجود او باعث وزن پیدا کردن این اجرا شد و من از او که علیرضای نادری است، سپاسگذارم.
امیر جعفری در بخش دیگری از این مراسم که در آن حسین هدایتی مدیرعامل شرکت هلدینگ استیل آذین ایرانیان مبلغ 100 میلیون تومان از کودکان مبتلا به سرطان حمایت کرد، از یکی از حاضران در سالن اصلی تئاتر شهر خواست تا دفترچه بیمه خود را به دست گرفته و بالا نگه دارد تا همه آن را ببینند.
وی در ادامه این مکتوب را قرائت کرد:
«بیماری چیست؟ بیم و ترس دارد؟ چرا ما بیمار میشویم؟ و آیا در همه جای دنیا بیمار به دنبال سلامتی خود میگردد؟ آیا در جمع ما کسی هست که یک سیستم درمانی در جهان بشناسد که بیمار به دنبال دارو بگردد؟ روی دفترچههای بیمه نوشته شده است که: برای بیمار و خانوادهاش تنها رنج بیماری کافیست. همه کسانی که به فرمانهای «من در آوردی» جلسات میگذارند، این سند نوشته شده را نمیبینند؟»
مجید بهرامی دیگر هنرمند مبتلا به سرطان که طی 4 سال اخیر با این بیماری مبارزه میکند نیز روی صحنه سالن اصلی حضور پیدا کرد و خطاب به حاضران گفت: من در زمینه بیماری سرطان دیگر پیشکسوت شدهام. زمانی تصمیم گرفتم که با بیماری سرطان مبارزه کنم، زمانی هم تصمیم گرفتم که با او تئاتر بازی کنم، در تمام این روند متوجه شدم که تنها عامل عصبانیت سرطان، شما هستید. شما با حمایتی که از من کردید باعث شدید که همیشه احساس کنم انسان بسیار خوششانس و خوشبختی هستم.
وی یادآور شد: وقتی متوجه شدم که سرطان دارم، این احساس را داشتم که در مقابل مایک تایسون قهرمان بوکس حرفهای جهان قرار گرفتهام. همان موقع تصمیم گرفتم که در مقابل این حریف قوی و تنومند باید مانند چارلی چاپلین عمل کنم زیرا تنها او بود که با جثهای کوچک اما با خنده میتوانست دستاش را به عنوان برنده در مقابل حریفان بزرگتر از خود بالا ببرد.
در پایان این مراسم نیز پزشکی که خود مبتلا به سرطان ریه بود و پزشکان دیگر از زنده ماندن او قطع امید کرده بودند، اما به خوددرمانی پرداخته بود، روی صحنه سالن اصلی حضور پیدا کرد و با حاضران در سالن درباره اینکه چگونه میتوان با بیماری سرطان مبارزه کرد، صحبت کرد. سپس هنرمندان و مهمانان اجرای «شادی حقیقی آرام و بیصداست» روی صحنه سالن اصلی حضور پیدا کرده و عکس یادگاری گرفتند. در نهایت فروش 10 میلیون تومانی این اجرا و مبلغ 100 میلیون حمایت انجام شده، به حمایت از کودکان سرطانی اختصاص پیدا کرد.
نظر شما