به گزارش خبرنگار مهر، «چرا فقط در هفته دفاع مقدس سراغ ما میآیید و از شهدا یاد میکنید؟ مگر شهدا برای جبهه رفتن و شهید شدن، هفته و روز خاصی مقرر میکردند؟» این گلایه یکی از جانبازان دوران دفاع مقدس از رسانهها است. گلایههایی که نه جوابی دارد و نه توجیهی.
حجت الاسلام علی اصغر قربانی سال 62 از طرف حوزه علمیه قم در سمت روحانی به جبهه اعزام شد. در عملیات والفجر 3 که در منطقه مهران به منظور آزادسازی ارتفاعات آن اجرا شد، دست و پای راستش را از دست داد.
لحظه مجروح شدنش را هیچ وقت فراموش نمیکند: «داخل سنگر بودم که در فاصله دو متری یک خمپاره منفجر شد. دست چپ، پای چپ و سرم پشت کیسهها محفوظ ماند اما دست راست و پای راست هزار تکه شد. وقتی به خودم آدم و وضعیتم را دیدم، یقین کردم که شهادتم قطعی است. تمام 24 سال زندگیام مانند فیلم ضبط شده در مقابل چشمانم مرور شد. نیکی و بدی... شکست و پیروزی ... غرور و تواضع... هیچ چیز در آن لحظه از نظرم مخفی نماند...»
مرحله سختی است. یک پا در این دنیا و پای دیگر در جهانی دیگر. خودش میگوید حس غریب آن لحظه را با کلمات نمیتوان بیان کرد: « از یک طرف خود را میدیدم که باید وارد یک دنیای جدید شده و در محضر فرشتگان حاضر شوم که این واهمهای در من ایجاد کرده بود و از طرف دیگر زرق و برق این دنیا و علاقه به خانواده مرا به خود جذب میکرد. سرگردان بودن میان دو دنیا، موضوع دیگری را هم برای من روشن کرد. در روایات شنیده بودم که معصومین(ع) صحبت از ایمان مستقر و ایمان مستودع به میان آورده بودند. تفاوت این دو را آن لحظه خوب فهمیدم.»
ایمان مستقر و ایمان مستودع
ایمان مستقر یک ایمان راسخ است. ایمانی از عمق دل و جان. ایمان مستودع اما عاریهای و ظاهری است. در عمق قلب نفوذ نکرده. تفاوت این دو در لحظه مرگ مشخص میشود.
برای کسانی که ایمان مستقر دارند، لحظه مرگ زیبا و دلپذیر است اما دیگران در آن لحظه شرایط هولناکی را تجربه میکنند. قربانی میگوید در آن لحظه بی ایمان نبوده و ذکر خدا بر زبانش جاری بوده اما احساس میکرده دستش خالی است و برای چنین سفر بزرگی آمادگی ندارد.
شاید به همین خاطر پس از رفتن تا پای معامله با مرگ به زندگی بازگشته. شاید هم بازگشته تا کارهای عقب مانده را انجام دهد و این بار در عرصه دیگری به مبارزه بپردازد.
«وقتی از بیمارستان مرخص شدم بلافاصله به زندگی عادی بازگشتم. معلولیت سخت است و در زندگی شخصی مشکلاتی برای انسان ایجاد میکند اما هیچ گاه نگذاشتم جانباز بودن موجب ناتوانی من شود. با همان انگیزه قبل از رفتن به جبهه و حتی محکمتر از آن به حوزه علمیه بازگشتم. از دست دادن یک دست و یک پا هیچ گاه موجب نشد زندگیام فلج شود. »
تدریس، پژوهش، تبلیغ، فعالیتهای اجتماعی، مدیریت خانواده و... اقداماتی که این جانباز دفاع مقدس این روزها انجام میدهد، بیشتر نباشد، کمتر از یک فرد سالم هم نیست. حتی هر هفته استخر رفتن و شنا به صورت حرفهای هم از زندگی این جانباز حذف نشده است.
تبلیغ برای شهدا، آسانترین نوع تبلیغها
حجتالاسلام قربانی در حال حاضر یک پژوهشگر و استاد حوزه علمیه است. بخشی از پژوهشهایش در حوزه ایثار و شهادت است. با جوانها هم زیاد سر و کار دارد. میگوید اکثر جوانهای کشور ارادت قلبی نسبت به شهدا دارند. حتی اگر در ظاهر جور دیگری به نظر بیاید. برخی هم که کمی بیتوجه هستند، شناخت درستی ندارند.
به عقیده او صدا و سیما و سینما و دیگر هنرها باید بیش از این به زندگی شهدا و تبیین سیره آنها بپردازند. « نباید شهید را برای جوان دستنیافتنی جلوه داد. شهدا هم انسانهای عادی بودند. هر جوانی اگر بخواهد میتواند به آن مرتبه برسد. دشمن را هم نباید بیش از اندازه ضعیف نشان داد. باید با بیان هنرمندانه به جوان بگوییم در هشت سال دفاع مقدس این سرزمین چه اتفاقاتی افتاد و چه تحولاتی در جوانان این مرز و بوم به وجود آمد. »
او خود را مبلغ شهدا میداند. میگوید با هر جوان طوری از شهدا حرف میزند که برایش ملموستر باشد. اگر جوان اهل علم است، از شهدای دانشجو و نخبه میگوید. اگر اهل ورزش است از شهدای ورزشکار.
حجتالاسلام قربانی عقیده دارد یاد شهدا خاصیتی دارد که بی اختیار دل انسان را نرم میکند. به همین خاطر تبلیغ برای شهدا آسانترین انواع تبلیغ ارزشها است.
شهادت محصور زمان نیست
این جانباز دوران دفاع مقدس مانند خیلیهای دیگر معتقد است نسل جوان امروز انگیزهها و ظرفیتهای قوی و محکمی برای حرکت در مسیر شهدا دارند. از نظر او جوانانی که وارد عرصه تبلیغ برای شهدا میشوند گاهی از خود رزمندگان مشتاقترند و احساس مسئولیت بیشتری دارند. شهادت محصور زمان نیست. فرزندان همان کسانی که دیروز در جبههها آن حماسه و شور را آفریدند امروز در عرصههای مختلف با همان احساس مسئولیت و معنویت حرکت میکنند.
با این حال او گلایههایی هم از سبک زندگی امروز مردم دارد: «اگر شهدا بودند هیچگاه راضی نمیشدند وضعیت جامعه از نظر ازدواج و طلاق اینگونه باشد. ماهوارههای دشمن تا این اندازه بین خانوادهها جولان دهند. »
مقاومت در برابر دشمنان، حجاب، خودباوری، خداباوری و .... از جمله پیامهایی است که از نظر این جانباز دفاع مقدس، شهدا برای جامعه ما دارند. او معتقد است شهدا اگر امروز حضور داشتند، پا در عرصه مدیریت جهادی گذاشته و رنج و محرومیت را از جامعه دور میکردند.
«هر تلاشی که امروز عزت و شرف جامعه اسلامی را ارتقا دهد، حرکت در مسیر شهدا است؛ چه اقتصادی باشد چه سیاسی و چه فرهنگی ...»
...............................
زینب آخوندی
نظر شما