محمدتقی فهیم در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به فیلم و سریال ها و برنامه هایی که این روزها از شبکه های مختلف سیما به پخش می رسد و ارزیابی خود از آنها گفت: بسیاری از برنامه ها و سریال های تلویزیونی از قصه برخوردار نیستند. البته به نظر می رسد آنچه که اصل قرار می گیرد داستان است اما داستان ها گاهی سطحی و پیش پا افتاده اجرا می شود.
وی ادامه داد: معمولا قصه است که مخاطب را به خود جذب می کند و داستان اگر فراز و فرود و قصه های فرعی تر داشته باشد می تواند مورد استقبال قرار بگیرد اما سریال های ما چندان از داستان های خوب و پرکشش بهره نگرفته اند.
فهیم با تاکید بر اینکه در یک اثر نمایشی داستان محور و اصل قرار می گیرد، اظهار کرد: سریال ها و آثار نمایشی باید در داستان گویی توفیق داشته باشند و از کشمکش ها و هیجان های لازم بهره بگیرند تا مخاطب را به خود جذب کنند. در این حوزه حتی می توان از کلیشه های رایج داستانی استفاده کرد و لزومی ندارد که داستان با طراوت و تازه باشد.
قصه های فیلم و سریال ها در فضای جعلی ساخته نشوند
این منتقد سینما و تلویزیون با اشاره به المان های آثار جذاب و پرکشش عنوان کرد: در گامی دیگر اثر نمایشی باید از قهرمان و ضد قهرمان استفاه کند آن هم قهرمانی که کاریزماتیک باشد و مخاطب تلویزیون بتواند به او علاقمند شود.
وی با اشاره به سریال «میکائیل» ساخته سیروس مقدم که چندی پیش از سیما به پخش رسید بیان کرد: به نظر من سریال «میکائیل» از این لحاظ امتیاز متوسط و حتی پایین تر را می گیرد چون قهرمان این سریال این ویژگی ها را در حد قابل قبول نداشت اگرچه که کامبیز دیرباز بازیگر خوبی است و سیروس مقدم هم کارگردانی است که بستر مناسبی را برای روایت های خود انتخاب می کند اما ویژگی های قهرمان این سریال چندان بومی نبود.
فهیم با تاکید بر اینکه سریال های رئال باید در موقعیتی واقعی به تصویر کشیده شوند و از شخصیت های واقعی بهره ببرند، گفت: به نظرم این نوعی محافظه کاری است که در کار رئال به سراغ فضاها، مکان ها و لوکیشن های جعلی و بدون نام و نشان برویم. این تمهیدی محافظه کارانه است چراکه ما قرار است جامعه را نقد کنیم و به تخلفات سطح جامعه بپردازیم اما اگر قصه در جایی روایت شود که شناسا نیست نقد تاثیر خود را از دست می دهد. قصه ما میتواند حتی در خارج از کشور باشد اما لازم است که عناصر و شخصیت های داستانی باورپذیر باشند. به طور مثال قصه هایی که مختص خلافکاران ایران و یا پلیس ایرانی است باید ویژگی های بومی این جامعه را داشته باشد.
وی با اشاره به نمایش موضوع ایثار در سریالهای تلویزیونی، گفت: نمایش «ایثار» از طرف شخصیت قهرمان در عین اینکه باید دست یافتنی باشد، باید قدرتمند و تاثیرگذار هم باشد تا یک مخاطب عادی با خود احساس کند که چه کارهای قهرمانانهای از شخصیت داستان سر میزند.
رسانه ها با سریال های ۲۰۰ قسمتی مخاطب را پای خود نگه می دارد
فهیم شهادت را بالاترین اقدام ایثارگرانه خواند و گفت: ایثار وجوه دیگری از قبیل عشق مادر، عشق همسر و... دارد که باید در آثار سینمایی و تلویزیونی به شکل قدرتمندی ترسیم شود تا این اقدام مهم سطحی و شعاری جلوه نکند. از طرف دیگر حتی به تصویر کشیدن شخصیتهای منفی سریالها و فیلمها نیز باید با باورپذیری همراه باشد. به طور مثال باید ما شخصیت «آقاخان» را در سریال «میکائیل» باور کنیم. باید ببینیم که چقدر میتوانیم مصداقهای این شخصیت را در سطح جامعه پیدا کرد. این بسیار اهمیت دارد که در کارهای رئالیستی افراد نباید از مصداقهای جامعه دور باشند. وقتی از مواد مخدر و قاچاق صحبت میشود باید ما به ازای آن افراد هم در سطح جامعه قابل رصد باشد. در سریال «میکائیل» شخصیت «رشید» نسبت به «میکائیل» و حتی سایر شخصیتها ویژگیهای جذابتری داشت و باید بتوان این جذابیت را در شخصیت قهرمان هم به تصویر کشید.
این منتقد سینما و تلویزیون اضافه کرد: آثاری مثل «پدر سالار» و «یوسف پیامبر» با توجه به المان های عام در تلویزیون ماندگار میشوند و ما باید توجه داشته باشیم که در تلویزیون بتوانیم مخاطب عام را جذب کنیم. نباید از سریالها انتظار ساختارهای هنری را داشت، بلکه انتظار این است که قصه خود را به شکل جذابی برای مخاطب روایت کنند. امروزه در دنیا فیلمسازان و تهیهکنندگان دریافتهاند که باید با داستان، مردم را جذب کنند و بعد با تعداد قسمتهای بالا در یک سریال، مخاطب را پای رسانه خود نگه دارند. هرچقدر تعداد قسمتهای اثری بیشتر باشد، تلویزیون مخاطبان بیشتری را جذب میکند. در این سریالهای ۲۰۰ قسمتی ممکن است در بسیاری از قسمتها، تکرارهایی از موقعیتها را هم ببینیم اما چون اثر، داستانمحور است، مخاطب آن را دنبال میکند. درواقع اصلا نباید بترسید که قصهای تکراری باشد چرا که اگر پرداخت خوبی داشته باشید، مخاطب جذب میشود.
بعضی از نویسنده ها خودسانسوری می کنند
فهیم با اشاره به فعالیت تلویزیون در حوزه آثار طنز، عنوان کرد: ما در بحث کمدی و طنز هنوز مشکل داریم چون آثارمان باید از ظرافتهای سنجیدهتری برخوردار باشد و ما در این زمینه هنوز عقب هستیم. ما در موضوعات زیادی از جمله نقد قدرت، نقد مسئولان و نقد اختلاسها، ضعیف هستیم و این برخلاف آنچه که گفته میشود، به دلیل محدودیتهای ایجاد شده نیست بلکه خلاقیتهای ما کم است.
وی ادامه داد: به طور مثال در سریال «شمعدونی» با وزیر امورخارجه نیز شوخی میشود. اگرچه در بعضی موارد سریالهای طنز با مواجهه اصناف روبرو بودهاند، با این حال باید راه خلاقیتها را باز گذاشت. زمانی من عضو شورای سیما فیلم بودم. آن زمان برنامههایی طراحی شد که درباره لقمه حرام، ربا و امور خیریه، فیلم و سریال ساخته شود اما طرح و فیلمنامهای به دست ما نرسید.
این منتقد و روزنامه نگار در پایان یادآور شد: بعضی از نویسنده های ما خودسانسوری می کنند درحالیکه نباید اینچنین باشد و نویسندگان باید به مسایل مهم جامعه بپردازند که چالش می آفریند و جای نقد جدی دارد.
نظر شما