به گزارش خبرنگار مهر، به مناسبت فرارسیدن شهادت امام جواد (ع) و آشنایی با این سرچشمه نور و علم و تقوا، به بررسی زوایایی از زندگی و مشی جوادالائمه (ع) میپردازیم.
مختصری از زندگینامه تا امامت
امام محمد بن علی التقی (ع)، نهمين پيشوای شيعيان است که حضوری سراسر خیر و برکت برای تشیع داشته است. كلينی، شيخ طوسی و شيخ مفيد تولد آن حضرت را در ماه رمضان دانستهاند. شيخ مفيد پانزدهم رمضان و تعدادی ديگر از مورخان نوزدهم رمضان را ذکر کردهاند. تولد آن حضرت بدون ترديد در سال 195 هجری در شهر مدینه است. رحلت آن حضرت، به نقل شيخ طوسی و كلينی و نوبختی، در آخر ذیالقعده سال 220 هجری است. مسعودی رحلت ایشان را در پنجم ذیالحجه ذکر کرده و برخی منابع دیگر ششم ذیالحجه را نقل كردهاند.
مادر آن حضرت سبيكه (سكينه) نوبيه و به روايتی خیزران بوده كه او را از خاندان ماريه قبطيه، همسر پيامبر اسلام دانستهاند. نام مادر ایشان، ريحانه نيز ذكر شده و به نوشته نوبختی نام مادر حضرت، دره بوده كه بعدها او را خيزران خواندند. این بانوی گرامی از نظر فضائل اخلاقي در درجه والايی قرار داشت و برترين زنان زمان خود بود. امام رضا (ع) از ایشان به عنوان بانويی منزه و پاكدامن و با فضيلت ياد میكرد.
نام این امام نهم شیعیان، «محمد» ومشهورترين لقب امام نهم (ع) ، «جواد» است و القابی مانند: زكی، مرتضی، رضی، قانع، مختار، متوكل، منتجب نيز برای آن حضرت ذکر شده است. كنيه امام جواد (ع) ابوجعفر است كه معمولا در روايات تاريخی، ابوجعفر ثانی ذكر میشود تا با ابوجعفر اول (امام باقر) (ع) اشتباه نشود..
مولودی پرخير و بركت
در مذهب شيعه، از حضرت جواد (ع) به عنوان مولودی پرخير و بركت ياد شده است. ابو يحيای صنعانی میگويد: روزی در محضر امام رضا (ع) بودیم و فرزندش ابو جعفر را كه خردسال بود، آوردند. امام فرمود:«اين مولودی است كه برای شيعيان ما، با بركت تر از او زاده نشده است».
دلیل گفته حضرت رضا (ع) این است که عصر ایشان عصر حساسی بود و حضرت در تعيين جانشين خود و معرفی امام بعدی، با مشكلات زیادی مواجه شد كه در عصر امامان قبلی بی سابقه بود. از يک سو پس از شهادت امام كاظم (ع) گروهی براساس انگيزه های مادی، امامت امام رضا (ع) را انكار كردند و از سوی ديگر امام رضا (ع) تا حدود چهل و هفت سالگی دارای فرزند نشدند و چون احاديث رسيده از پيامبر حاكی از آن بود كه امامان دوازده نفرند و نه نفر آنان از نسل امام حسين (ع) خواهند بود، فقدان فرزند برای امام رضا (ع) هم امامت آن حضرت و هم ادامه امامت را زير سؤال میبرد و واقفيه اين موضوع را دستاويز قرار داد و امامت امام رضا (ع) را انكار میكرد.
به عنوان نمونه ابن قياما كه از سران واقفيه بود، طی نامه ای به امام رضا (ع) اعتراض کرده و ایشان را به عقيمی متهم كرده و نوشته: چگونه ممكن است امام باشی در صورتی كه فرزندی نداری؟ امام در پاسخ مینویسد: از كجا میدانی كه من دارای فرزند نخواهم بود؟ سوگند به خدا بيش از چند روز نمیگذرد كه خداوند پسری به من عطا میكند كه حق را از باطل جدا میسازد.
این صحبتها در موارد گوناگون تكرار میشده و امام رضا (ع) همواره سخنان آنان را رد میکرده تا آنكه تولد حضرت جواد (ع) به اين سمپاشیها خاتمه داد و موضع امام و شيعيان كه از اين نظر در تنگنا قرار گرفته بودند، تقويت شد و وجهه تشيّع بالا رفت. عمر پر برکت آن حضرت 25 سال بوده و پس از شهادت پدر بزرگوارشان، امام رضا (ع) در سال 203 تا 220 امامت شيعه را بر عهده داشته اند.
پاسخگویی به شبهات/ مناظرات امام
مسئله بعدی که شیعیان را دچار چالش میکرد، کم بودن سن امام جواد (ع) در هنگام رسیدن به امامت بود. با این وجود، بيشتر شيعيان امامت امام جواد (ع) را پذیرفتند. شيعيان امامی امامت را از جانب خدا میدانستند و به همین دلیل كمی سن امام نمیتوانست خللی در عقيده آنها ایجاد کند. شيعيان برای اثبات امامت سوالاتی را مطرح میکردند و با دریافت پاسخهای محکم از ایشان به درک روشنی میرسیدند که جلوی بسیاری از شبهات را میگرفت.
به این شبهه که مگر میشود امامی در سن خردسالی به امامت منسوب شود، هم امام رضا و هم خود امام جواد علیهمالسلام با استناد به آیات قرآن پاسخهایی دادند که معروف ترین آن استناد به آیاتی است که خداوند در آن میفرماید: ما به یحیی در سنین خردسالی حکم را واگذار کردیم. که حکم به معنای حکمت و هم منسب پیامبری است و یا آیاتی که اشاره میکند به حضرت عیسی (ع) که ایشان در حالی به مقام پیامبری مبعوث شد که در آغوش مادر بود و لب به سخن گشوده به مردمی که دور حضرت مریم جمع شده بودند فرمود: من بنده خدا هستم و خداوند به من حکمت داده و مرا به عنوان پیامبر برگزیده است.
این استنادات تاریخی و قرآنی و از جهت دیگر ابراز وجاهت و توان علمی امام جواد (ع)، در مناظراتی که دستگاه خلافت عباسی به عمد برای شکست امام جواد (ع) و در واقع شکست مکتب تشیع ترتیب میداد، حقانیت امام را به اثبات میرساند.
امام جواد (ع) در شرایطی بار مسئولیت را پذیرفتند که امام رضا (ع) به شهادت رسیده بود وبر اثر ریا کاری و فریب و نفاقی که مأمون خلیفه عباسی به وجود آورده بود شرایط بسیار حساس بود . ایشان در سن کودکی عهده دار منسب امامت شد. همین نکته منشأ سوالات فراوانی در این خصوص بود. تا قبل از امام جواد (ع) ائمه ما در سنین بالا عهده دار این وظیفه شده بودند ولی این موضوع باعث ایجاد تردیدها و شبهاتی هم در بین شیعیان و هم در بین مخالفان شده بود.
دوستان و دشمنان دست به اقداماتی در این راستا زدند. دشمنان حضرت با انگیزه تخریب شخصیت ایشان و غیر صحیح جلوه دادن امامت ایشان و برخی دوستان و شیعیان حضرت با انگیزه اطمینان قلب و دستیابی به یک آرامش باطن، امام جواد (ع) را در معرض آزمایشهای مختلف علمی قرار دادند و مناظرات علمی فراوانی که در تاریخ برپا کردند شاهد و معروف است.مناظرات بیشتر توسط دشمن بوجود میآمد و در تاریخ ماندگار شد.
به عنوان مثال در یکی از این مناظرات، فردی از معتصم سوالی در خصوص قطع دست یک دزد پرسید. معتصم پاسخ را به فقهای عباسی واگذار کرد و فقهای عباسی که در جلسه حضور داشتند هرکدام بر اساس استنباط خود حکمی دادند. وقتی معتصم صحبت تک تک فقها را شنید، از امام جواد (ع)، پاسخ خواست. حضرت فرمودند که مرا از پاسخ دادن معذور بدار. معتصم اصرار کرد و حضرت پاسخی فرمودند که آن پاسخ هم منطقیتر و مستدلتر بود و هم مستند به قرآن و سنت پیامبر (ص) بود و معتصم که در مقابل پاسخ علمی و محکم حضرت قرار گرفت، در ظاهر ابراز خوشحالی کرد و دستور داد حکم براساس نظر امام جواد(ع) اجرا شود و تمام فقهای ریش سفید و پر سابقه دستگاه عباسی ناراحت و عصبانی شدند.
در تاریخ داریم غلبه امام جواد (ع) بر مخالفان و دانشمندانی که بعضا در مناسب فقهی و قضایی و یا در مقام مشاوره معتصم بودند باعث شد کینه حضرت را به دل بگیرند و به تحریک معتصم بپردازند و در بسیاری از نقلهای تاریخی آمده که همین تحریکات باعث ایجاد ترس و وحشت معتصم از امام شد و دستور به مسموم کردن امام جواد (ع) صادر کرد.
پاسخ به یک شبهه
در روایات آمده است امام جواد(ع) در یک جلسه 30 هزار مسأله را پاسخ دادند. بعضی گفتهاند اگر هر سؤال و جواب به اندازه یک سطر باشد، 30 هزار سؤال و جواب به اندازه 3 ختم قرآن میشود و برخی گفتهاند 30 هزار مسأله را در یک جلسه نمیتوان مطرح کرد تا چه رسد به جواب دادن و این موضوع چگونه در یک جلسه امکان پذیر است؟
مأمون برای آنکه شخصیت علمی امام را به اطرافیان خود نشان دهد، یحیی بن اکثم را نزد امام فرستاد و تا چند سوال مشکل فقهی را از امام بپرسد. یحیی بن اکثم از امام سؤال کرد اگر مُحرِم صید را بکشد چه حکمی دارد؟ امام جواد(ع) در پاسخ فرمود: محرمی که شکار کرده در حرم بوده یا خارج حرم؟ در هر دو صورت آیا عالم بوده یا جاهل؟ و در هر دو صورت از روی عمد بوده یا غیر عمد؟ و در همه صورتها آیا عبد بوده یا آزاد؟ صغیر بوده یا کبیر؟ دفعه اول بوده یا مکرر؟ از کار خود پشیمان شده یا خیر؟ در شب بوده یا روز؟ علنی بوده یا مخفی؟ در حج بوده یا عمره؟ توانگر بوده یا فقیر؟ کفاره را دارد یا خیر؟ شکار را کشته است یا فقط آن را گرفته و یا فقط راهنمایی به آن کرده؟ شکار، شکار بزرگ بوده یا خیر؟ به عبارت دیگر شکار تخم پرنده بوده یا جوجه یا کبوتر یا شترمرغ یا روباه یا آهو یا گاو و یا الاغ بوده است؟ شکار اهلی بوده یا وحشی؟ این چنین است که اگر حساب کنیم، مجموعه صورتهای مسأله حدود 32 هزار فرض میشود.
و امام جواد (ع) در ادامه حکم آنها را نیز میفرماید: اگر محرِم صید را در بیرون حرم بکشد و آن صید از پرندگان بزرگ باشد، کفاره آن یک گوسفند است و اگر در حرم باشد کفاره آن مضاف است. اگر جوجهای را بیرون حرم صید کند کفاره آن شتر است و اگر در حرم بوده علاوه بر آن قیمت جوجه را نیز باید بدهد. اگر حیوان وحشی یا شتر مرغ را شکار کند باید شتر بدهد و اگر نتوانست باید 60 فقیر را اطعام دهد وگرنه 18 روز روزه بگیرد.
اگر شکار گاو باشد باید یک گاو به عنوان کفاره دهد و اگر نتوانست باید 30 فقیر را اطعام داده وگرنه 19 روز روزه بگیرد. اگر آهویی یا روباهی شکار کند باید یک گوسفند بدهد و اگر در حرم بوده باید قیمت آن را نیز بدهد. اگر کبوتری را شکار کرد باید یک درهم صدقه دهد و اگر جوجهای را شکار کرد نصف درهم و اگر تخم پرندهای را شکار کرد ربع درهم بدهد. در تمام موارد فوق اگر جاهل بود چیزی به عهده او نیست و گناه نکرده ولی در بحث شکار کفاره وجود دارد گرچه جاهل باشد یا عالم و فرقی نمی کند خطا باشد یا عمد و کفاره عبد بر عهده مولای اوست.
کفارهای بر طفل صغیر نیست. کسی که برای دفعه دوم شکار کند کفاره نداشته و در آخرت عذاب میبیند. کسی که خودش شکار نکرده و تنها راهنمایی بر آن کرده باید فدیه دهد. کسی که اصرار بر کار خود دارد علاوه بر کفاره، عقوبت اخروی دارد، ولی اگر پشیمان شود عقاب ندارد. اگر در شب از روی خطا پرندهای را بکشد کفاره ندارد مگر آنکه تعمد داشته باشد که در این صورت شب یا روز بودن تفاوتی ندارد. در همه این صورتها اگر در احرام حج بوده باید کفاره را در منی ذبح کند و اگر در احرام عمره بوده باید آن را در مکه ذبح کند. آنچه ذکر شد مجموع 32 هزار سؤال با پاسخ آنها بود که امام جواد (ع) در یک مجلس جواب داده است.
فضای اختناق در عصر امام جواد (ع)
وجود امام جواد (ع) به لحاظ معنوی، سیاسی و اجتماعی در آن مقطع حساس که دوران اوج اقتدار و گسترش فکری معتزله بود بسیار مبارک بود. معتزله عقل گرایانی بودند که به عنوان یک شعبه در اسلام به وجود آمدند و مأمون آنان را پر و بال داد. معتزله سعی میکردتند همه چیز را با ترازوی عقل بسنجند. آن هم عقل ناقصی که به کمال لازم نرسیده بود ولی رویکرد علمی امام جواد (ع) و غلبهای که در مناظرات داشتند باعث شد موج سنگین جریان معتزله کمرنگ شود و همچنان حقانیت مکتب شیعه و اهل بیت به عنوان مکتب راستین و انسان ساز در دنیا جلوه کند.
از دوره امام جواد تا امام عسكری عليهمالسلام به دليل فشارهای سياسی و كنترل شديد از طرف دربار خلافت، شعاع فعاليت ایشان بسيار محدود بود و از اين نظر تعداد راويان و پرورش يافتگان مكتب آنان نسبت به زمان حضرت صادق(ع) كاهش بسياری داشت. تعداد راويان و اصحاب حضرت جواد(ع) حدود صد و ده نفر بوده و جمعا 250 حديث از آن حضرت نقل شده است. چون آن حضرت بسیار تحت كنترل بود و همچنین زود به شهادت رسيد و بيش از بيست و پنج سال عمر نكرد.
در ميان همين تعداد محدود اصحاب و راويان حضرت، چهرههای درخشان و برجستهای مانند: علی بن مهزيار، زكريا بن آدم، احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی، محمد بن اسماعيل بن بزيع، حسين بن سعيد اهوازي، احمد بن محمد بن خالد برقی بودند كه هر كدام در صحنه علمی و فقهی وزنه سنگینی به شمار میآیند و بعضا دارای تاليفات متعدد هستند.
راويان احاديث امام جواد(ع) تنها در محدثان شيعه خلاصه نمیشوند. محدثان اهل تسنن نيز معارف و حقايقی از اسلام را از آن حضرت نقل كردهاند. مثلا «خطيب بغدادی» احاديثی با سند خود از آن حضرت نقل كرده است. همچنين «عبد العزيز بن اخضر جنابذی» در كتاب «معالم العتره الطاهره» و مولفانی چون: ابوبكر احمد بن ثابت، ابو اسحاق ثعلبی و محمد بن منده بن مهربذ در كتب تاريخ و تفسير خود رواياتی از امام جواد (ع) نقل كرده اند.
فرزندان امام جواد (ع)
همسر حضرت جواد (ع) امالفضل دختر مأمون بود ولی حضرت جواد (ع) از امالفضل فرزندی نداشت. حضرت امام محمد تقی زوجه ديگری به نام سمانه مغربيه مشهور به ام ولد داشت. فرزندان آن حضرت را 4 پسر و 4 دختر به نامهای: 1- حضرت ابوالحسن امام علی النقی هادی (ع) 2 - ابواحمد موسی مبرقع 3 - ابواحمد حسين 4 - ابوموسی عمران 5 - فاطمه 6 - خديجه 7 - ام کلثوم 8 - حکيمه نوشتهاند.
شهادت امام جواد (ع)
دوره امامت امام جواد (ع)، 17 سال بود. معتصم همواره در این انديشه شوم بود که مبادا خلافت از بنی عباس به علويان منتقل شود و نقشه مسموم کردن امام جواد(ع) را کشید. سرانجام این امام همام در اوج جوانی و در سن 25 سالگی توسط تحریک معتصم عموی امالفضل و جعفر برادر امالفضل، به دست همسر خود، امالفضل به شهادت رسید. امالفضل که از امام فرزندی نداشت حس حسادتش نسبت به همسر دیگر امام که مادر بزرگوار امام هادی(ع) بود، برانگیخته شد. معتصم و جعفر انگورهایی را که به آن سم تزریق کرده بودند برای امالفضل فرستادند و او به امام داد و چیزی نگذشت که امام جواد(ع) آثار سم را در وجود خود احساس کرد و درد و رنج شديدی بر آن حضرت عارض شد. امالفضل سيه کار با ديدن آن حالت دردناک در امام، پشيمان و گريان شد. امام جواد(ع) فرمود: چرا گريه میکنی؟ اکنون که مرا کشتی گريه تو سودی ندارد. بدان که خداوند متعال در اين چند روز دنيا تو را به دردی مبتلا میکند و به روزگاری بيفتی که نتوانی از آن نجات يابی.
امام جواد(ع) در آخر ماه ذيقعده سال 220 هجری قمری به شهادت رسید. قبر مطهرش در کاظميه يا کاظمين در کنار قبر منور جدش حضرت موسی بن جعفر(ع)، زيارتگاه شيعيان و محبان اهل بیت (ع) است.
نظر شما