علی شیرازی در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه تمامی قطعات مستند «فرخی یزدی» بر اساس سرودههای این شاعر اجرا شده است، توضیح داد: در سومین حضور سینماییام كه دومین همكاری من با هومن ظریف محسوب میشود این اشعار را خواندهام تا كارگردان در فواصل فیلم و به فراخور صحنهها و پیشبرد زندگی فرخی یزدی از آنها استفاده كند. البته این هشت قطعه آوازی و ضربی كه بر پایه ردیف موسیقی ملی خوانده شده، متفاوت با موسیقی تیتراژ ابتدایی مستند فرخی یزدی است كه قبلاً گروه موسیقی «خورشید سیاه» آن را به طور جداگانه اجرا کرده است.
وی افزود: من و هومن ظریف در مستند «نغمهسرای كودكان» هم با یكدیگر همكاری هایی داشتیم و در آن فیلم كه به زندگی عباس یمینی شریف پرداخته بود من در نقش داود، خوانندگی شعری از فرخی یزدی را كه در زمان كودكی یمینی شریف در باغ خانوادگی آنها ساكن بوده بر عهده داشتم. به هر ترتیب بازیگری برایم مقولهای جدی نیست و آن نقش نیز چون با اجرای آواز در مقابل دوربین همراه بود برایم جذابیت پیدا كرد.
نگارش کتاب «صدای معیار»
مدیر سابق ویژه برنامه های شب آواز ایرانی با اشاره فعالیت های خود در عرصه موسیقی گفت: مدتی است كار نگارش و تكمیل كتاب «صدای معیار» را انجام می دهم كه به زندگی و هنر ایرج خواجه امیری میپردازد. نام كتاب در واقع برگرفته از مقالهای با عنوان «صدایی با جاذبههای سینمایی» است که چندی پیش در ماهنامه سینمایی فیلمِ نوروز ۱۳۹۲ منتشر شد.
این خواننده موسیقی ایرانی در بخش دیگری از صحبتهای خود با انتقاد ازآهنگسازان فیلم ها و مجموعه های تلویزیونی تصریح کرد: خوب به یاد دارم سالها پیش یك صاحبنظر درباره استفاده آهنگسازان ایرانی در موسیقی پاپ از ملودیهای افغانستانی، تركی، هندی، فرنگی و عربی گفت «مگر ما خودمان در موسیقی دستگاهی كم ملودی داریم كه شما به موسیقی كشورهای مجاور پناه بردهاید؟» حالا حكایت آهنگسازان فیلم و سریال در این روزگار دیار ما نیز چنین است.
نازل شدن سطح موسیقی فیلم ها و سریالها
شیرازی بیان کرد: در حالی كه چه در سینمای قبل از انقلاب با فیلمهایی مثل سوتهدلان اثر زندهیاد علی حاتمی و چه پس از انقلاب با آثاری مانند دلشدگان، موسیقیفیلمهای خوبی با استفاده از آواز ایرانی به یادگار گذاشته شد اما میبینیم كه روز به روز به مانند دیگر هنرمندان و رسانهها، سازندگان موسیقی فیلم و سریال در كشورمان نهایت بیتوجهی و كمتوجهی را به آواز ملی ما میكنند. در حالی كه با استفاده از گنجینه ردیف موسیقی و آواز ایرانی میتوان موسیقیفیلمهای خوبی به یادگار گذاشت و سبكی ویژه و بومی در هنر موسیقی فیلم و سریال پدید آورد.
وی در پایان گفت: روزگاری آواز در تمامی اركان و شئون زندگی ایرانی جاری بود. حالا با تغییر تدریجی سبك و روش زندگی میبینیم كه روز به روز این هنر ملی و بومی كه هم حافظ گنجینه پربار ملودیهای موسیقی ما و هم رواج دهنده شعر و ادبیات والایمان است بیشتر به حاشیه رانده میشود. البته خوب كه فكرش را میكنم میبینم كه آواز را كنار گذاشته و به جایش چیزهای پستتری را جایگزین كردهایم. یك نفر شب و روز پای تلویزیون شبكههای ماهوارهای را این طرف و آن طرف میكند، دیگری مدام با گوشی موبایلش در شبكههای اجتماعی فعالیت میكند و بقیه هم به كارهایی نظیر اینها مشغول هستند. در این میان وظایف نهادهایی چون میراث فرهنگی، وزارت ارشاد و رادیو و تلویزیون كه توجه چندان و درخوری به مقوله آواز ندارند چه میشود؟ به این ترتیب آیا بیست سال دیگر اگر هم بخواهیم میتوانیم از موقعیتی كه بسیار پایینتر از امروز خواهد بود شروع به احیای این هنر كنیم.
نظر شما