خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ: قسمتهای اول و دوم گفتگوی مشروح با علیرضا مختارپور دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور در ایام تعطیلات نوروز بر خروجی خبرگزاری مهر قرار گرفتند که در آنها مسائل مالی و تامین بودجه نهاد در کنار چگونگی خرید و تامین منابع کتابخانهای نهاد مطرح شد. بخش دوم در انتهای راه خود به موضوع خرید مجلات برای کتابخانهها رسید و شروع بخش سوم و پایانی این گفتگو با سوالی در این باره همراه است.
در قسمت پایانی این گفتگو، کمتر به مسائل اداری و بیشتر به دغدغههای مطالعاتی و شخصی دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور در حوزه کتابخوانی پرداختهایم.
* ساز و کار خرید مجلات برای کتابخانهها به چه صورت است؟
برای سال ۹۴ مجلات را براساس نظرسنجی از کتابداران خریدیم.
* این راه هم برای خود مشکلاتی دارد، از جمله این که ممکن است کتابداران نظر شخصی خود را اولویت داده و بر مسائل دیگر ارجحیت بدهند.
این مساله را مد نظر داشتیم و راه حلی برایش در نظر گرفتیم. طبیعی است که نمیتوانیم از ۲ و نیم میلیون عضو کتابخانهها نظرسنجی کنیم و بپرسیم چه مجلاتی را میخواهند. در سال ۹۴ اولین مرحله نظرسنجی را انجام دادیم. اتفاقی که افتاد این بود که بسیاری از کتابدارها گفتند بسیاری از مجلات را نمیشناسیم. در حال حاضر نظرسنجی برای خرید مجلات در سال ۹۵ روی پرتال نهاد آغاز شده است.
در حال حاضر تعداد مجلاتی که در کشور منتشر می شوند، بسیار زیاد است. حتی ممکن است کتابدار چند نام اول لیست را انتخاب کند و کاری به ادامه نامها نداشته باشد. این جاست که مساله ارتقای سطح کتابدار مطرح میشود. در طول یک سال و نیم گذشته، بیش از هزار و ۱۰۰ کتابدار را در دورههای مشاوره کتابدار شرکت دادیم، مدرسه اینترنتی خواندن را کلید زدیم و دورههای مهارت مقدماتی و پیشرفته قصهگویی را برای آنها برگزار کردیم که مدرس اش استاد مصطفی رحماندوست بود. به این ترتیب قصد داریم به کتابدارها بیاموزیم که چگونه باید انتخاب کنند. این راه تا جایی ادامه خواهد داشت که کتابداران ما تبدیل به آن مشاور امینی بشوند که مورد نظر مقام معظم رهبری است.
این نکته هم یکی از موارد مهم است که سعی داریم به کتابدار بیاموزیم که چگونه بدون آن که تمام کتاب را بخواند، بتواند آن را به خوبی معرفی کند. این رویه در همه کشورهای دنیا پذیرفته و تثبیت شده است.
* به عبارتی ریویو ارائه کند.
دقیقا. با همین رویکرد جزواتی را آماده کردهایم که هم به صورت چاپی و هم مجازی در اختیار کتابدارها قرار میگیرند. اسم این جزوهها «نورسیدهها» است. مثلا در اولین جزوه نورسیدهها کتاب هایی مثل «پرواز شبانه» اثر آنتوان دوسنت اگزوپری با تعدادی کلیدواژه معرفی شده بود.
* نشستهای کتابخوان چطور؟ یکی از فعالیتهای ترویجی نهاد برگزاری این نشستهاست. آیا قرار است این طرح با همین رویکرد ادامه داشته باشد؟
نشستهای کتابخوان که امیدواریم تا پایان سال (۹۴) تعدادشان به هزار برنامه برسد، برای گروههای مختلف و در دو گونه عمومی و اختصاصی برگزار شده است. سال آینده، با اعمال یک تغییرات، این رویه ادامه پیدا خواهد کرد. یک بخش از این تغییرات، نشستهای کتابخوان تخصصی هستند. یعنی گفته میشود فلان نشست کتابخوان، فقط نشست فلسفه غرب است و در آن کتابهایی که در این حوزه خوانده شده، معرفی می شود. در این بخش امیدهایی بستهایم و توافقهایی هم با دانشگاهها داشتهایم که این نشستها با همکاری دانشگاهها و در محل دانشکده ها برگزار شود.
بنابراین نشست های کتابخوان از جهاتی که یک جهت آن نشستهای تخصصی است، ادامه پیدا خواهد کرد.
به غیر از این مساله، نشستهای کتابخوان در برخی مجلات و مطبوعات تبلیغ شدهاند و صفحاتی به آن ها اختصاص پیدا کرده است.
* کمی سوالات را از حیطه مسائل اجرایی و نهادی بیرون بیریم. برای عید، مطالعه چه کتابهایی را در دستور کارتان داشتید؟
چند کتاب در دست مطالعه داشتم. کلا چند کتابی هستم و همیشه چند کتاب را با هم پیش میبرم. در روزهای پیش از عید و همچنین ایام تعطیلات، کتاب باباطاهرِ آقای پورجوادی را خواندم. «آیین و قواعد رزم سون تزو» کتاب مهم دیگری است که مشغول خواندنش هستم.
سون تزو کتابی مشهور به «هنر جنگ» دارد. سانتزو یک فرمانده نظامی بوده که مربوط به ۲۵ قرن پیش و دوران چین باستان است. قواعد رزم در این کتاب، ۱۳ فصل است و مطالبش به ظاهر درباره جنگ است اما این روزها در دانشگاههای جهان، برای دانشجویان مدیریت تدریس میشود. مترجم کتاب هم پاورقیهای مفصلی ارائه داده و مطالب را قابل فهمتر کرده است. «نیست انگاری در شعر معاصر» آقای میرشکاک هم کتابی است که مشغول خواندنش بودم.
یک سری مطالعات پراکنده هم دارم که دائما هستند و حضور دارند. مثلا هر روز چند قطعه شعر می خوانم.
* داستان چطور؟
بله. داستان و رمان را حتما میخوانم. اما بگذارید یک کتاب دیگر را هم که اخیرا خواندم، نام ببرم. این کتاب دو ترجمه با نامهای «کم عمقها» یا «اینترنت با مغز ما چه میکند» اثر نیکلاس کار دارد که یک ترجمه را خواندهام و میخواهم مطالعه ترجمه دوم را شروع کنم. نویسنده کتاب ثابت میکند که اینترنت، نوع اندیشیدن را عوض میکند نه ماده فکر کردن را. امیدوارم مطالعه ترجمه دوم این کتاب را هم به زودی شروع کنم. اخیرا «داستانهای یک دقیقهای» خانم فریبا کلهر را هم تمام کردم که در برنامه تلویزیونی معرفی اش کردم.
*پس در انتهای این گفتگو یک نشست کتابخوان هم برگزار کردیم.
بله. من خیلی کتاب میبینم. ورق زدن و تورق که الی ماشاالله است. تا پیش از دبیرکلی نهاد، هر هفته به کتابفروشیها می رفتم. از سال گذشته این هفتهای یک بار، تبدیل به دو یا سه هفته یک بار شده است.
* خیابانهای انقلاب و کریم خان؟
نه. فقط به این دو خیابان نمیروم. به کتابفروشی دیگر ناشرها هم سر میزنم. گاهی به فروشگاههای شهرکتاب میروم. قدیمها هفته ای ۲ و ۳ ساعت به این کار اختصاص داشت اما این روزها دیگر چند هفته یک بار و به مدت یک ساعت و نیم. یک زحمتی هم که دوستانم در نهاد در هنگام برگزاری نمایشگاه کتاب میکشند، این است که بروشور تمام ناشران حاضر در نمایشگاه را تهیه کرده و برایم می آورند. از نمایشگاه کتاب هم هر سال حداقل ۲ بار بازدید می کنم.
گفتگو: صادق وفایی
نظر شما