به گزارش خبرنگار مهر، کارشناسان می گویند ترکیب جمعیتی جامعه ایران جوان است و تا سالها نیز جوانان بزرگترین گروه جمعیتی کشور خواهند ماند. افزایش یکباره تولدها در دهه ۶۰، سپس انفجار تحصیلی و ورود صدها هزار نفر به دانشگاه ها، رواج تحصیلات عالی و گرایش به مشاغل پشت میزنشینی و لوکس، امروز بازار کار ایران را در شرایط کاملا بحرانی و ویژه قرار داده است.
سالهاست بیکاری به معضل اول اغلب خانواده های ایرانی تبدیل شده و از این بابت بسیاری از پدر و مادرها درباره آینده فرزندان خود دغدغه های جدی دارند. سن ازدواج بالا رفته و جوانان بی پول و بیکار تن به ازدواج نمی دهند. بسیاری ماه ها و سال هاست پشت درهای بازار کار مانده اند و موفق به دریافت یک پذیرش شغلی نمی شوند.
بسیاری تلاش کرده اند میزان تحصیلات خود را بالاتر ببرند به این امید که شرایط برای پذیرش آنها در بازار کار فراهم تر شود و گزینه های بهتری پیش روی آنها قرار بگیرد؛ اما حالا آمارها نشان می دهند حتی اگر تحصیلات دکترا هم داشته باشید ممکن است بیکار بمانید و نتوانید شغلی مناسب پیدا کنید.
با دکترا هم شاید بیکار بمانید
شغل جوانان امروز برای بسیاری از خانواده ها به یک آرزوی محال و دست نیافتنی تبدیل شده و بنگاه های دولتی نیز در طول یکی دو دهه اخیر محدودیت های شدیدی برای جذب نیروی جدید اعمال کرده اند. بخش خصوصی نیز با وجود اینکه بیش از ۸۵ درصد کل اشتغال کشور را در خود جای داده است، اما نه توان بیشتری برای ایجاد مشاغل جدید دارد و نه رمقی در این بخش برای ارتقاء سطح امنیت شغلی و آینده نیروی کار مانده است.
سرمایه گذاران و کارفرمایان می گویند وقتی خودمان برای ادامه فعالیت امنیت نداریم چگونه می توانیم برای اشتغال و آینده جوانان امنیت ایجاد کنیم؟ آنها اغلب از افزایش یکباره هزینه های تولید، ورود بی حساب و کتاب تولیدات خارجی به بازار، تصمیمات خلق الساعه دولت ها، افزایش هزینه های مصرف انرژی و وجود فضاهای پنهان در اقتصاد ایران گلایه مند هستند و معتقدند چون نمی توانند آینده را به روشنی ببینند بنابراین قادر به امضای قرارداد بالاتر از یکماه و نهایتا یک فصل با نیروی کار نخواهند بود.
در چنین شرایطی هر دولتی که بر سر کار می آید می گوید تصمیمات جدیدی برای حل معضل بیکاری و سرمایه گذاری در اقتصاد ایران اتخاذ خواهد کرد و حتی وعده می دهند در دوره فعالیتشان مشکل بیکاری جوانان حل خواهد شد. برخی می گفتند بیکاری در پایان دوره فعالیتشان ریشه کن می شود و برخی دیگر نیز معتقدند تا سرمایه گذاری نشود، اشتغال شکل نمی گیرد.
این موارد و وجود آزمایش و خطا در بازار کار و اقتصاد ایران به جای پیش بینی برنامه های روشن و موثر برای شکوفایی و رونق اقتصادی واقعی باعث شده تا بیکاری در ایران میلیونی شود. صدها هزار جوان هر ساله در دانشگاه ها مدرک می گیرند و راهی بازار کار می شوند ولی تنها بخشی از آنها امکان عبور از دیوار بلند بیکاری را می یابند و بقیه مجبور می شوند در لیست بیکاران قرار بگیرند و شرایط تلخ خود را بپذیرند.
دیوار بیکاری بلندتر شد
این گزارش قصد سوزناک کردن موضوع بیکاری جوانان را ندارد ولی واقعیتها را در این باره نمی توان نادیده گرفت. نمی توان از بازار کار ایران حرف زد و بیکاری هزاران جوان تحصیل کرده دانشگاهی را نادیده گرفت. همچنین نمی توان از بیکاری حرف زد و ناکامی دولت ها را در حل معضل بیکاری نادیده گرفت؛ نمی توان از کنار بیکاری جوانان گذشت و نسبت به اینکه همیشه به عنوان یک سوژه تبلیغاتی برای دولت ها مورد استفاده قرار می گیرند، بی تفاوت بود.
نگاهی به آمارهای رسمی منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران درباره اوضاع بازار کار کشور در فاصله سال های ۹۲ تا پایان سال ۹۴ نشان می دهد که نه تنها در این دوره باری از دوش بازار کار ایران برداشته نشده و بیکاری جوانان کمتر نشده، بلکه هم بر تعداد بیکاران افزوده شده و هم تعداد بیشتری از شاغلان در آستانه از دست دادن شغل خود قرار گرفته اند؛ در واقع بیکاری در دو سال گذشته تشدید شده است.
تعداد بیکاران مطلق کشور در سال ۹۲ به میزان ۲ میلیون و ۴۸۸ هزار نفر بوده که این میزان در سال ۹۳ با ۲۵ هزار نفر افزایش به ۲ میلیون و ۵۱۴ هزار نفر افزایش یافت. روند افزایش تعداد بیکاران پس از آن نیز ادامه یافت و در سال ۹۴ نیز تعداد بیکاران نسبت به سال ۹۳ به میزان ۲۱۴ هزار نفر بیشتر شد و در نهایت نیز تعداد بیکاران سال ۹۴ نسبت به سال ۹۲ به میزان ۲۴۰ هزار نفر افزایش نشان می دهد.
همچنین باید به این موضوع نیز اشاره کرد که در دوره مورد بررسی بر تعداد جمعیت فعال (بیکار و شاغل) کشورافزوده شده است به نحوی که جمعیت فعال کشور از ۲۳ میلیون و ۸۳۴ هزار نفر در سال ۹۲ به ۲۳ میلیون و ۸۱۸ هزار نفر در سال ۹۳ و پس از آن نیز به ۲۴ میلیون و ۷۰۱ هزار نفر در سال گذشته بالغ شد.
کارشناسان می گویند هرچند افزایش جمعیت فعال کشور می تواند به دلیل افزایش امید به یافتن کار نیز باشد، ولی دلایل پنهان و واقعی آن فشار هزینه های زندگی، تلاش میلیونی فارغ التحصیلان برای ورود به بازار کار، پاسخگو نبودن تک شاغلی در خانواده ها و در نتیجه ورود فرد دوم و سوم خانواده ها به جستجوی کار و مواردی از این دست است.
آمارهای جدید از بیکاری
افت شدید نرخ رشد اقتصادی کشور و منفی شدن آن در سال های گذشته نشان می دهد بیشتر از آنکه جوانان جویای کار موفق به ورود به بازار کار شده باشند در صف بیکاری قرار گرفته اند و تنها صف های طولانی تری از بیکاری در بازار کار ایران شکل گرفته است. بنابراین تقاضای کار تازه واردها به بازار اشتغال ایران، چندان با موفقیت همراه نبوده است. با این تفاسیر، تعداد جمعیت شاغل و بیکار کشور در سال ۹۳ نسبت به سال قبل تر از آن به میزان ۱۶ هزار نفر کمتر شده است!
آمارها نشان می دهند در سال ۹۴ به یکباره جمعیت شاغل و بیکار کشور نسبت به سال ۹۲ به میزان ۸۶۶ هزار نفر بیشتر شده که دولت مدعی است آنها شاغل شده اند، اما مشخص نیست وقتی رشد اقتصادی در دو سال مورد بررسی ۳.۷ درصد بوده، چگونه می توان بیش از دو برابر نرخ رشد اقتصادی شغل ایجاد کرد؟
رئیس جمهور می گوید در دو سال گذشته حدود ۱.۲ میلیون شغل ایجاد شده است ولی بیکاری سال ۹۴ بیشتر از سال ۹۳ است و این موضوع نمی تواند نشان دهنده ایجاد اشتغال میلیونی در بازار کار ایران باشد. مهم تر اینکه اقتصاد با کمتر از ۴ درصد رشد اقتصادی نمی تواند اشتغال زایی میلیونی داشته باشد در حالی که اقتصاد در رکود شدید قرار گرفته و این مسئله باعث منفی شدن عملکرد بخش صنعت در بازار کار نیز شده است.
نظرات مخالف ربیعی و روحانی درباره اشتغال!
چگونه می توان بین نظر رئیس جمهور برای ایجاد اشتغال میلیونی و نظر وزیر کار در این باره ارتباطی پیدا کرد. رئیس جمهور معتقد است بازار کار اشتغال زایی داشته است و احتمالا بدون رشد اقتصادی و یا رشد به میزان ۳.۷ درصد چنین دستاوردی حاصل شده است، اما وزیر کار می گوید با پدیده رشد اقتصادی بدون اشتغال مواجه هستیم و ممکن است در این شرایط اقتصاد رشد کند، ولی شغلی ایجاد نشود. یعنی به نظر وزیر کار حتی اگر اقتصاد رشد هم داشته باشد شاید شغلی ایجاد نشود؛ بنابراین پذیرش ۱.۲ میلیون شغل سخت تر می شود.
همچنین مقامات دولتی می گویند درآمد نفتی کشور در یکی دو سال اخیر نسبت به دوره های گذشته به یک پنجم کاهش یافته است و کشور زمانی ۱۲۰ میلیارد دلار درآمد نفتی داشته ولی اشتغال صفر بوده است، حال چگونه با ۲۰ میلیارد دلار درآمد نفتی می توان ۱.۲ میلیون شغل ایجاد کرد در حالی که دولت دلیل عمده ناکامی در مهار بحران بیکاری و رشد ناچیز اقتصاد را عدم اجرای پروژه های عمرانی و کسری بودجه در نتیجه افت شدید درآمد نفتی می دانند؟
یک شاخص پنهان درباره وضعیت بازار کار، بررسی اوضاع اشتغال ناقص است. به بیان ساده تر، اشتغال ناقص می گوید افرادی را داریم که در حال کار هستند ولی ساعت اشتغال انها در هفته کمتر از استاندارد بوده و بنابراین اشتغال آنها نمی تواند تامین کننده مخارج باشد و اصلا خیلی هم نمی توان آن را شغل دانست و بیشتر شبیه سرگرمی تا یافتن یک کار مناسب است.
در عین حال، تعداد افراد دارای اشتغال ناقص در سال ۹۲ در کل کشور یک میلیون و ۹۰۰ هزار نفر بود که این تعداد در سال ۹۳ دوباره با افزایش به ۲ میلیون و ۴۵ هزار نفر رسید و در سال ۹۴ نیزدوباره افزایش یافته و به ۲ میلیون و ۱۵۳ هزار نفر بالغ شد. بنابراین در حال حاضر، بیش از ۲ میلیون نفر شاغل داریم که هر لحظه در خطر بیکاری قرار داشته و مشاغل آنها با احتمال نابودی مواجه است.
بنابراین از مشاغلی که دولت مدعی ایجاد آنها است، ۲۵۳ هزار نفر (تعداد افزایش اشتغال ناقص از سال ۹۲ تا ۹۴) در این بخش قابل ردیابی بوده و ۲۴۰ هزار نفر از جمعیت فعال نیز در افزایش تعداد بیکاران مطلق قابل جستجو است که تاکنون حتی به اندازه یک ساعت نیز تجربه کار را نیافته اند. حال که تکلیف حدود ۵۰۰ هزار نفر از ۸۶۶ هزار نفری که به جمعیت فعال کشور اضافه شده اند روشن است، اشتغال ۳۶۶ هزار نفر را می توان منطبق بر ۳.۷ درصد رشد اقتصادی سال های ۹۳ و ۹۴ دانست.
نظر شما