علی مغازه ای پژوهشگر موسیقی نواحی و مدیر اجرایی دو دوره از فستیوال موسیقی نواحی «آینه دار» و دبیر هنری پروژه «شب های موسیقی نواحی ایران» در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به وضعیت نابسامان فعالیت های مرتبط با موسیقی نواحی از کم لطفی برخی از هنرمندان برای استفاده کاربردی و کارکردی از نغمات و ملودی موسیقی اقوام ایران انتقاد کرده و فقر«فرهنگ شنیداری» را یکی از مهم ترین ضعف های موجود در این حوزه ارزیابی کرد.
وی در ابتدای این بحث گفت: اصولا فرهنگ شنیداری، مقوله تلفیق در موسیقی و شناخت کاربردها و کارکردهای موسیقی های اقوام و نواحی یکی از مهم ترین مباحث حوزه اتنوموزیکولوژی است که با یک گفتگوی کوتاه رسانه ای نمی توان به آن پرداخت چراکه این موضوع به قدری مهم و دارای ارزش های علمی است که لازم است فارغ از کلیشه ها و شعارهای موجود در زمینه حمایت از موسیقی نواحی بیشتر به آن پرداخته شود؛ موضوعی که متاسفانه تا به امروز از آن غافل شده ایم و غیر از مواردی استثنایی فقط به این موضوع اشاره کرده ایم که اگر دولت حمایت جدی از موسیقی نواحی نکند ماجرا تمام است، در حالیکه خود ما دست روی دست گذاشتیم و کار چندانی برای حیات این جریان ارزشمند موسیقی انجام ندادیم و البته چشم به حمایت مسئولانی دوخته ایم که می دانیم شاید کاری از آنها ساخته نباشد. اتفاقا این هنرمندان هستند که باید «فرهنگ شنیدن» موسیقی نواحی را در بین مردم رواج دهند.
موسیقی تلفیقی «من در آوردی» و یک نگاه دوباره
این پژوهشگر افزود: مگر نه این است که هنرمندانی چون حسین علیزاده در تعدادی از آثار خود با استفاده و تلفیق به جا و درست از نغمات موسیقایی اقوام ایرانی بهره برداری مناسبی از این فضای موسیقایی کرده و این جریان پر ظرفیت را به مخاطبان معرفی کرده اند؟ اینها ملاحظاتی است که اگر با واکاوی دقیق تر در حوزه های کاربردی و کارکردی به آن بپردازیم می تواند سرمنشا خدمات و بهره برداری های بسیار ارزشمندی از موسیقی نواحی که منتج به شنیدن موسیقی توسط مخاطبان می شود، باشد. به نظر من دیگر وقت آن رسیده که به موضوع «موسیقی تلفیقیِ» درست و موسیقی تلفیقی «من درآوردی» و بدون پشتوانه علمی که این سال ها رواج زیادی پیدا کرده، نگاه دوباره ای کنیم و متوجه این موضوع باشیم که موسیقی نواحی خودمان به دور از هرگونه شعار و حرف اضافه ای می تواند در درون همین فضا جایگذاری و در گوش مخاطب ایرانی شنیدنی شود.
دبیر اجرایی دو دوره فستیوال موسیقی نواحی «آینه دار» بیان کرد: «شنیدن» اساسا موضوع مغفولی در موسیقی نواحی است که متاسفانه در این سال ها به شدت از آن غافل شده ایم و دائما به موضوع آسیب شناسی جشنواره و کمبود حمایت های مادی و امثال اینها بسنده کرده ایم. در حالیکه اگر فقط این سوال را مطرح کنیم که خودمان برای بهره برداری اصولی و گسترش فرهنگ شنیداری موسیقی نواحی چه کارهایی کرده ایم، آن وقت متوجه می شویم که خودمان بیشتر از مجموعه های دولتی در حمایت از موسیقی اقوام یا موسیقی نواحی در غفلت و رخوت بوده ایم. اگر چه بنده به طور کلی تمایل ندارم که بگویم هیچ کس در این فضا قدمی برنداشته که قطعاً اگر چنین بود همین چند نفری هم که در زندگی روزانه خود دوست دارند به نغمات موسیقی نواحی گوش دهند نیز وجود نداشت، اما باید بپذیریم که غیر از ضبط و انتشار تعدادی آلبوم و استفاده های بسیار محدود برخی هنرمندان از موتیف ها و مقام های مرتبط با موسیقی نواحی، کار چندانی در جهت بهره برداری اصولی موسیقی اقوام انجام نگرفته است.
آیا سیستم دانشگاهی حاضر است از موسیقی نواحی حمایت کند
وی افزود: موضوع توجه به موسیقی نواحی قطع به یقین یکی از مهم ترین موضوعات آسیب پذیر و البته ارزشمند فعالیت های موسیقایی در کشورمان است. آیا ما هنوز به این مرحله نرسیده ایم که مانند بسیاری از کشورهای صاحب موسیقی به سمت طبقه بندی علمی و تعریف اصولی این جریان قدم برداریم؟ آیا ما نمی توانیم اجراهای قوی و مستمر و مخاطب پسندی از رپرتوارهای این گونه موسیقی ها برگزار کنیم؟ باید در پاسخ گفت قطعا می توانیم. اما نکته اینجاست برای رسیدن به چنین هدفی باید چه فرآیندی طی شود؟ آیا سیستم دانشگاهی حاضر است امکانات پشتیبانی خود را در اختیار این جریان بگذارد؟ آیا اگر این فرض را داشته باشیم که آهنگسازی حاضر است در این جریان قدم بگذارد، ناشری داریم که امکانات خود را در اختیار این آهنگساز بگذارد؟ و اگر هم ناشری وجود دارد سیستم توزیع و فروش در جریانی قرار دارد که توده مخاطبان تمایلی برای خرید این آثار داشته باشند؟
مغازه ای با تاکید بر اینکه البته تا به امروز نمونه های درخشانی با این رویکرد به موسیقی اقوام و نواحی و ارایه آن به صورت گسترده ملی یا همان شکل کلاسیک موسیقی با همت هنرمندانی چون زنده یاد فرامرز پایور، حسین علیزاده ، احمد پژمان و محمد رضا درویشی به بازار موسیقی ارائه شده است، بیان کرد: این آثار اتفاقاً با استقبال خوبی از سوی مخاطبان نیز مواجه شده است اما آیا می توانیم باور داشته باشیم که چنین فعالیت های ارزشمندی توانسته فرهنگ بهره برداری از موسیقی نواحی را در بین توده مردم ثبت کند؟ متاسفانه باید بگوییم خیر. و این همان موضوعی است که باید به آن بپردازیم و پاسخ قطعی به آن بدهیم که چرا توده مردم موسیقی نواحی را گوش نمی کنند اما حاضرند برای شنیدن موسیقی پاپ که من اصلاً قصد نفی آن را ندارم، مبالغ زیادی از بودجه خود را خرج کند و به شکل های مختلف به تماشای آن بنشیند؛ موضوعی که به طور حتم در کشورهای صاحب موسیقی هم وجود دارد اما در سبد شنیداری آنها فقط موسیقی پاپ قرار نمی گیرد و حرف اول و آخر را نمی زند.
یک پیشنهاد به وزارت ارشاد
این پژوهشگر در بخش دیگری از صحبت های خود با اشاره به حضور موثر و کاربری نهادهای دانشگاهی در جریان معرفی موسیقی نواحی به مخاطب تصریح کرد: به طور حتم دولت نقش بسیار مهمی در جهت معرفی گونه های ملی موسیقی یک کشور را دارد که نه تنها نباید از آنها غافل باشد بلکه باید هر روز بیشتر از روز قبل حمایت های خود را از این جریان انجام دهد، اما این حمایت ها فقط برگزاری فستیوال و جشنواره نیست. بنده معتقدم مجموعه دولتی می تواند با نگاه ریزبینانه تر و کاربردی تر ماجرا را به شکل دیگری حمایت و اداره کند.
مغازه ای در پایان گفت: وقتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولی دولتی فرهنگ و هنر می آید و به نشر کتاب و مطبوعات سوبسید می دهد پس می تواند در حوزه موسیقی نواحی به عنوان مهمترین ابزار انتقال فرهنگ و هویت کشور نیز یارانه هایی را به تولیدکنندگان اختصاص دهد. وزارت ارشاد می تواند ناشران را موظف کند که هر یک در هر سال آثار با کیفیتی را در حوزه موسیقی نواحی تولید کنند، اما به این شرط که بعد از تولید این آثار حداقل نیمی از این آلبوم ها را خریداری کند و این آثار را مانند کتاب هایی که خریداری می کند با یک مکانیزم تعریف شده و اصولی میان مخاطبان توزیع کند. موضوعی که به طور حتم می تواند در ارتقا و پیدا شدن عنصر «شنیدن»، همان گمشده بزرگ در جریان موسیقی نواحی ایران کمک قابل توجهی کند.
نظر شما