به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «تفنن و سرگرمیهای مهاجران آلمانی» نوشته یوهان ولفگانگ فون گوته به تازگی با ترجمه سعید پیرمرادی توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شده است.
این کتاب تعدادی از داستانهای کوتاه گوته شاعر بزرگ آلمانی را در بر میگیرد که ابتدای آنها، یادداشت خانم پروفسور کاتارینا ممزن برای ترجمه فارسی آنها نوشته است. گوته شاعر و نویسنده آلمانی است که بیشتر او را به خاطر ترجمه غزلیات حافظ و سرودن دیوان شرقی غربی خود که تحت تاثیر اشعار حافظ سروده شده، میشناسیم. کاتارینا ممزن محقق آلمانی ادبیات است که مسئولیت سردبیری مجموعه بیست جلدی آثار گوته در کالیفرنیا را به عهده دارد.
گوته داستانهای این کتاب را در سن ۴۵ سالگی خود، بین سالهای ۱۷۹۴ تا ۱۷۹۵ نوشته است؛ زمانی که اروپا تحولات سیاسی بزرگی را پشت سر می گذاشته است. پس از انقلاب فرانسه در سال ۱۷۸۹ بسیاری از کشورهای اروپایی، دست خوش آشوبهای سیاسی شدند و عملیات نظامی لرزههای عظیمی بر پیکر این جوامع انداخت. شرکت گوته در اولین جنگ ائتلافی به اتفاق حاکم زاکسن _ انهالت، کارل آگوست، سرآغاز «تفنن و سرگرمیهای مهاجران آلمانی» را ساخته است.
«تفنن و سرگرمی های مهاجران آلمانی»، «آنتونلی آوازه خوان»، «داستان ضربههای اسرارآمیز»، «داستان باسومپیر درباره فروشنده دل ربا»، «داستان باسومپیر درباره روسری»، «حقوق دان»، «فردیناند و اتیلیه» و «افسانه» عناوین داستان هایی هستند که در این مجموعه به چاپ رسیده اند.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
قایق ران پیر پرسید: «چه آوردهاید؟ زن جواب داد، همان سبزیجاتی که نورهای جادویی به شما مقروض هستند.» و بار خود را نشان داد. مرد وقتی از هر نوع سبزی فقط دو دانه دید دلخور شد و مصرانه گفت که قادر به قبول آن ها نیست. زن ملتماسانه خواهش کرد و گفت: «دیگر نای رفتن به خانه ندارم، و سنگینی باری که هنوز باید به دوش کشم، تتمه رمقم را خواهد ربود.»
پیرمرد بر جواب رد خود پافشاری کرد و به او اطمینان خاطر داد که حتا خودش هم در این تصمیم گیری نقشی ندارد. او گفت: « من باید سهم خودم را نه ساعت در کنار هم قرار دهم و اجازه ندارم قبل از آن که یک سوم آن را به رودخانه تحویل داده باشم، چیزی را قبول کنم.» پس از چک و چانه های فراوان، پیرمرد گفت: «اما یک راه وجود دارد: اگر شما در حضور رودخانه ضمانت و قبول کنید که بدهکارید، من آن شش دانه را بر خواهم داشت، البته این کار مخاطراتی هم دارد.» پیرزن گفت: «اگر به قول خودم وفا کنم، خطری که متوجه من نخواهد شد؟» پیرمرد جواب داد: «نه، ابدا و اصلا.» و ادامه داد: «دست خود را در رودخانه فرو کرده و عهد ببندید که در عرض بیست و چهار ساعت دین خود را ادا کنید.»
این کتاب با ۱۷۰ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۲۰ هزار ریال منتشر شده است.
نظر شما