به گزارش خبرنگار مهر، در پی تصمیم رژیم آلخلیفه برای لغو تابعیت آیتالله شیخ عیسی قاسم، از رهبران و روحانیون کشور بحرین، حجتالاسلام والمسلمین شیخ عبدالله الدقاق، نماینده وی در ایران با حضور در نشستی خبری در خبرگزاری تسنیم به تشریح آخرین تحولات بیداری اسلامی در این کشور پرداخت.
مشروح سخنان شیخ عبدالله الدقاق در این نشست به شرح زیر است:
در ۱۴ ماه جاری میلادی کمیتهای متشکل از سرویس ملی گارد ملی گردهم آمده و اعلام کردند ما امروز توانستیم مرحلهای را به پایان برسانیم و آغاز گر مرحله جدیدی باشیم. ۱۴ فوریه ۲۰۱۱ انقلاب کرامت بحرین بود و آنها اعلام کردند ۱۵ ماه جاری میلادی آغاز سرکوب انقلاب بحرین است.
عملا نیز ما در ۱۵ ماه جاری میلادی شاهد بودیم که دولت و نظام بحرین اقدامات زیر را برضد ملت و گروه های بحرینی انجام داد:
۱. اعلام انحلال جمعیتهای الوفاق و ارساله در بحرین،
۲. تحقیق از افراد برجسته این جنبش،
۳. طرح اتهامات واهی درباره پرونده ۱۰ میلیون دلاری شیخ احمد قاسم،
۴. اتهام نسبت دادن به مقامات بحرینی یا به ایران و عراق.
خلاصه اتهامات نشان میدهد که هدف نظام نسبت دادن اتهاماتی به هواداران شیخ و رهبران گروههای وابسته به جریان انقلاب در بحرین است. آنها همچنین نظام تمام سازمانها و گروههایی که به انقلابیون وابستگی داشتند محاصره و تحریم کردند.
سپس اقدام دیگر رژیم علیه انقلاب بحرین صورت گرفت و رویدادی صورت گرفت که ما امروز به خاطر آن گردهم آمده و تشکیل جلسه دادیم: نظام بحرینتابعیت آقای شیخ عیسی قاسم را باطل اعلام کرد. پیش از این موضوع جمعیتها و نهادهای وابسته به شیخ عیسی قاسم را لغو و منحل کرد تا زمینه برای جلوگیری از اعتراض این نهادها نسبت به لغو تابعیت فراهم شود. آنها میخواستند جلوی هرگونه واکنشی را بگیرند.
از همان لحظات اول ملت غیور بحرین منزل ایشان رفته و اعلام کردند که ما کفن پوش هستیم و اجازه نمیدهیم کسی به منزل شیخ برسد، مگر اینکه از روی اجساد ما عبور کنید.
تا همین لحظاتی که من در خدمت شما هستم ملت بحرین از مقابل شیخ عیسی قاسم دور نشدهاند و در مقابل منزل به اعتصاب خود ادامه میدهند شامگاه دیروز با خروج از منزل از جمعیت حاضر خواستند تا از منطقه خارج و متفرق شوند ولی ملت اعلام کردند که ما هرگز شما را تنها نمیگذاریم و آن کاری که با امام حسین انجام شد و ایشان را تنها گذاشتند، انجام نمیدهیم. اجازه نمیدهیم این واقعه تکرار شود و در کنار شما خواهیم بود.
شیخ عبدالله الدقاق در ادامه کنفرانس خبری به سؤالات خبرنگاران رسانههای مختلف داخلی و خارجی پاسخ داد.
بیانیه سردار سلیمانی و تهدید دولت بحرین و حمایتهایی که از شخصیتهای دینی و سیاسی و مذهبی صورت پذیرفته، تا چه اندازه در ایجاد انگیزه برای مردم بحرین و ادامه انقلاب آنها تأثیر دارد؟
پیام سردار قاسم سلیمانی که خداوند ایشان را حفظ کند پیامی شفاف و رسا برای دولت بحرین بود. شیخ عیسی قاسم واقعا در جهان و منطقه و در کشور بحرین از جایگاه بزرگ وبالایی برخوردار است، شخصیتی که تنها به منطقه و بحرین و برخی کشورهای جهان خلاصه نمیشود. از این رو باید گفت که شخصیت عیسی قاسم یک شخصیت بین المللی است و با پیام سردار قاسم سلیمانی مشخص شد که وقتی دانشمندی مورد اهانت و توهین قرار گیرد وظیه این است که در برابر این توهین به پا خیزند و به حق چنین اقدامی را انجام دادند.
اخیرا نامهای در رسانه ها منتشر شده که ظاهرا پادشاه عربستان به رژیم بحرین ارسال کرده و در آن تأکید کرده که برخورد سختی با انقلاب مردم بحرین شود. آیا وجود چنین نامهای را تأیید میکنید؟
در خصوص اصل نامه و صحت و سقم باید بگویم این نامه را اگر بخواهیم به دقت مورد ارزیابی قرار دهیم خواهیم دید به پیش از حوادثی باز می گردد که در بحرین اتفاق افتاده است و مسئله دوم که برخی از کارشناسان به آن رسیدند این است که این نامه با فایل وورد نوشته شده و اصلا صحت ندارد و سرویس اطلاعات بحرین به منظور اینکه خلع مسئولیت کند به این امر اقدام کرده است. این در خصوص اصل ماجرا نامه است.
اما ما عقیده داریم که وجود فشاری از سوی حاکمان آل سعود بر ضد بحرین و نظام بحرین وجود دارد و ما پادشاهان بحرین و عربستان سعودی را مسئول اقداماتی می دانیم که صورت گرفته است. تصمیمات حاکمیت و قدرت در بحرین و نظام آل سعود مسئول سرنوشت عیسی قاسم است.
نقش عربستان را در سلب تابعیت شیخ عیسی قاسم چطور ارزیابی میکنید و اینکه آیا عربستان به صورت مستقیم و غیرمستقیم در این تصمیم دخیل بوده یا این اقدام خودجوش بوده است؟
به عقیده ما عربستان سعودی در قبال شکستی که در فلوجه متحمل شده سعی دارد این شکست را با بدرفتاری با شیعیان در بحرین جبران کند عربستان با پیروزی حشدالشعبی در فلوجه به خشم آمده و خواستند از نماد بزرگ بحرین شیخ عیسی قاسم انتقام بگیرند و پیامی به صورت همزمان برای جمهوری اسلامی ایران و شیعیان عراق ارسال کنند مبنی بر اینکه در قبال این شکستها در عراق می توانیم انتقام بگیریم. شیعیان بحرین مظلومترین افراد هستن و آنها به این وسیله انتقام گرفتند.
در مورد اتفاقاتی اخیر بحرین نگرانیهای شدید در سراسر جهان حتی آمریکا و کشورهای اروپایی ابراز شد. از همه مهمتر در ایران و در همه سطح ها این ابراز نگرانی وجود داشت. نگرانی که مسئولان نظامی شامل سردار قاسم سلیمانی و سپاه و ستاد کل نیروهای مسلح، سردار فیروزآبادی، مطرح کردند جالب توجه بود. آیا ممکن است این ابراز نگرانیها مخصوصا از جانب سپاه علیه خود بحرینیها استفاده شود؟ مشاور پادشاه بحرین بعد از بیانیه سردار سلیمانی مدعی شد که انقلابیون بحرین با خارج در ارتباط هستند.
آنچه فرمودید در گزارشهای العربیه و الجزیره منعکس شده و این رسانهها مدعی شدند که این موضع بیانگر عمق نفوذ ایران در بحرین است. شیخ عیسی قاسم نماد مقاومت است و اگر به ایشان تعرضی صورت گیرد ملت ایران ساکت نخواهند نشست. سردار قاسم سلیمانی در بر گیرنده همین مسئله است، اینکه خواستار بازگشت همه به آرامش هستیم. موضع سردار قاسم سلیمانی در بر گیرنده همین موضع بازگشت به آرامش است که اگر صورت نگیرد و اتفاق و رویدادهایی بیش از این رخ دهد ما متأسفانه می توانیم بگوییم اوضاع ممکن است به مرحله ای برسد که جبران ناپذیر است و شاید عاقبت خوشی برای آن نمی توانیم متصور باشیم.
منظور دقیق از قیام ویرانگر که در ایران پبشبینی شده، و حتی شما نیز گفتید که رویدادهای ممکن است به واکنش تندی ختم شود، چیست و اگر بحرین به مانند زمان سرکوب قیام مسالمت آمیز بحرین توسط عربستان یا شورای همکاری خلیج فارس، اشغال شود، منظور از آن قیام چه خواهد بود؟
انقلاب مردمی و مسالمت آمیز در بحرین ادامه خواهد یافت. شاهد هستیم حاکمیت با اقداماتی مثل توطئه و کشاندن مردم به تفرقه و اختلافات مذهبی تلاش میکند تلاش میکند که انقلاب را سرکوب کند. خواهیم دید که با اندیشهها و انقلاب متمدنانهای که مردم در پیش گرفتهاند توطئه دشمن و نظام را سرکوب خواهند کرد. این ملت غیور ثابت قدم به کار خود ادامه خواهد داد و حقوق حقه خود را بازپس خواهد گفت و در این راه از هیچ اقدامی کوتاهی نخواهند کرد.
چقدر ممکن است جنبش مردم بحرین وارد فاز نظامی شود؟ و ظاهرا آمریکایی ها از سلب تابعیت شیخ عیسی قاسم اظهار نگرانی کردند این معضل را چگونه تعبیر می کنید؟
انتظار نداریم انقلاب ملت بحرین از مسالمت آمیز به خشونت آمیز بدل شود و گردشی در این امر صورت گیرد، مگر اینکه نظام دست به ترور شیخ عیسی قاسم بزند یا به نحوی او را از کنار ملت دور سازد. انقلاب ملت بحرین به مسیر مسالمت آمیز خود ادامه خواهد داد و شیخ عیسی قاسم رهبری و زمام امور را ادامه خواهد داد مگر اینکه اتفاق دیگری بیفتد.
آمریکا می توانست به سادگی مانع این اقدام شود. آن زمان که صلح و ثبات در بحرین حاکم بود با اقدام نظام بحرین جمعیت وفاق ملی منحل شد و شامگاه همان روز از نظام بحرین خواست که حکم انحلال را لغو کند و در ساعت دو نیمه شب خواستار ادامه جمعیت وفاق ملت بحرین شد. ابراز نگرانی مایه نگرانی ما شده است. این ابراز نگرانی های مکرر فایده و سودی ندارد و به جای ابراز نگرانی میبایست کار جدی و اقدام لازم را انجام میدادند.
نقش ارتباط بین آل خلیفه با دولت لندن را با توجه به رابطه خیلی عمیقی که با هم دارند در مسأله حقوق بشر چگونه می بینید؟ ما حمایت انگلیس را از دولت آل خلیفه دیده و شاهد حضور هیأت نظامی انگلستان در بحرین بودهایم. شما این روابط را چگونه ارزیابی میکنید؟
یک تیم امنیتی از دولت انگلیس در بحرین حضور و فعالیت داشته و امور را در این کشور اداره میکند. پادشاه بحرین در راستای خرسند ساختن نظام انگلیس عمل کرده که خواهان پایگاهی دائمی در کشور هستند. به همین دلیل دوستی بین این دو نظام بیشتر شده است. آمریکا به انگلیس چراغ سبز نشان داده تا در مستعمراتی که در گذشته داشته اعمال نفوذ کند. بازگشت مجدد انگلیس در منطقه به وضوح به چشم میخورد. سفارت انگلیس از شیخ علی سلمان خواست تا در انتخابات پارلمانی شرکت کند. اما پس از اینکه دیدند موضع جنبش الوفاق بر شرکت نکردن در انتخابات است، فشارها بر شیخ علی سلمان تشدید شد و محکومیت وی را به ۹ سال افزایش یافت. در همان زمان بود که سفیر انگلیس در منامه اعلام کرده که ما از اصلاحات در بحرین حمایت میکنیم و شیخ علی سلمان نیز میتواند به دادگاه تجدید نظر و استیناف رجوع کند ... زمانی هم که تابعیت آیتالله شیخ عیسی قاسم لغو شد، شاهد هستیم که وزرای دفاع انگلیس و بحرین با یکدیگر دیدار میکنند و این خود نشانی از حمایت دولت انگلیس از اقدام اخیر نظام بحرین است.
با توجه به شرایط کنونی، وضعیت آیتالله شیخ عیسی قاسم چگونه است؟ آیا آیتالله شیخ عیسی قاسم با آزادی با مردم ارتباط دارد و یا اینکه منزل ایشان در محاصره است؟ درصورتی که از طرف نظام آلخلیفه مجبور به کوچ اجباری مجبور شوند، در آن صورت گزینه ملت و انقلابیون بحریم چه خواهد بود؟
از لحظه نخستی که لغو تابعیت آیتالله شیخ عیسی قاسم اعلام شد، ملت بحرین گرداگرد منزل ایشان جمع شدند و تا به این لحظه به این تجمع و اقدام خود ادامه میدهند. مردم بحرین در حمایت از ایشان فریاد هیهات من الذله سر میدهند. ملت به صورت شبانهروز به اعتصاب خود ادامه میدهد و حتی برای برگزاری مراسم و وعدههای افطار و سحری، محل آن را مقابل منزل شیخ اعلام میکنند. روحانیت بحرین نیز در مقابل منزل آیتالله شیخ عیسیقاسم تجمع کرده و با ملت اعلام همبستگی کردند. جناب شیخ عیسی قاسم هماکنون در منزل خود آزاد هستند. اما هر لحظه امکان دارد که نیروهای مزدور بحرین یورش کرده و به مردم حملهور شوند. اگر چنین اتفاقی رخ دهد، حمام خون به راه می افتند. ما نظام آل خلیفه بحرین و آل سعود را از چنین اقدامی برحذر میداریم.
در پاسخ به بخش دیگری از پرسش شما باید بگویم که هر حادثهای زمان مناسب را و سخن خود را می طلبد.
باید به این نکته اشاره کنم که جناب آیتالله شیخ عیسی قاسم میتوانند از منزل خودشان خارج شوند، اما از چنین امری نگرانی داریم، چرا که ممکن است نظام بحرین به ایشان تعدی کرده و ایشان را ترور، ربایش و یا تبعید کنند. هماکنون ملت بحرین و ارادتمندان به جناب شیخ به خاطر نگرانی از حملات و بمبگذاریهای تروریستی، در مقابل منزل ایشان بلوکهای سیمانی بزرگی را قرار دادهاند.
شما بر ادامه مسالمتآمیز بودن انقلاب تأکید کردید مگر در صورتی که شیخ عیسی قاسم در معرض ترور یا تبعید قرار گیرد. آیا در صورت وقوع ترور یا تبعید جناب شیخ، مردم بحرین امکانات لازم برای تغییر مسیر انقلاب از حالت مسالمتآمیز به مقاومت مسلحانه را دارند؟
ملت بحرین مشت گره کرده و فریاد الله اکبر را در اختیار دارد. این فریادها سرنوشت ساز بوده و هستند و انقلاب اسلامی ایران را همین مشتها و فریادها به ثمر رساند. ملت بحرین ینز نیز با همین مشت گره کرده و فریاد الله اکبر در برابر نظام طاغوتی بحرین مسلط بر بحرین ایستادگی میکنند. ما به انقلاب مسالمتآمیز خود ادامه خواهیم داد و هرگز از این انقلاب خود عقبنشینی نخواهیم کرد.
آیا امکان دارد که نظام آلخلیفه در خصوص شیخ علی سلمان (رهبر جنبش الوفاق بحرین) نیز سیاست یکسانی را همانند آنچه درباره شیخ عیسی قاسم اعمال کردند، در پیش بگیرند و تابعیت ایشان را ملغی کنند؟
تمام احتمالات همچنان وارد است و تا زمانی که عربستان حضور دارد، هرچیزی ممکن است. اما بار دیگر اعلام میکنیم که جنبش ما یک جنبش مسالمتآمیز است. ملت بحرین سلاحی ندارد تا از آن استفاده کند. ملت شجاعت بحرین با فریاد و مشت گره خوردهای که در اختیار دارد، با اراده میایستد و اگر این نظامها (آل خلیفه و آل سعود) عقبنشینی نکنند، باید بدانند سرانجام آنها زوال و عقبنشینی است.
در پی اقدام نظام بحرین برای لغو تابعیت شیخ عیسی قاسم، حضور ایشان در بحرین به چه منوال خواهد بود؟ کسی که تابعیت نداشته باشد، یعنی شناسنامه ندارد و محروم است، وضعیت حضورش در بحرین چگونه خواهد بود؟ آیا میتواند در این کشور بماند، آیا اگر در بحرین باقی بمانند، میتوانند حقوق حقه خود را به عنوان شهروند عادی بحرینی داشته باشد؟ و همچنین تکلیف نزدیکان ایشان چطور است و آیا تابعیت آنها نیز ساقط میشود؟
این مسئله مقدمهای برای زندانی کردن و اخراج جناب شیخ عیسی قاسم است؛ کسی که شناسنامه و تابعیت او در بحرین ساقط شود، باید مجوز اقامت بگیرد در غیر این صورت به دلیل اقامت غیرقانونی راهی زندان میشود. و اگر نتواند تدابیر لازم را بیاندیشد از سوی نظام تبعید خواهد شد. این کاری که درباره شیخ عیسی قاسم انجام دادند. در واقع مقدمهای برای اخراج و بازداشت ایشان است. در خصوص همسر و فرزندان جناب شیخ نیز از آنجا که شناسنامه و تابعیت بحرینی داشتهاند، مشمول این شرایط نخواهند داشت. اگر همسر یک فرد بحرینی به تبعیت از وی تابعیت گرفته باشد، در صورت لغو تابعیت همسرش، تابعیت او نیز لغو میشود.
در خصوص شیخ عیسی قاسم تأکید میکنم که در واقع این جناب شیخ عیسی قاسم است که باید به شخصی که به دیگر افراد تابعیت میدهد (آل خلیفه)، تابعیت اعطا کند. سابقه ورود آل خلیفه به بحرین به سال ۱۷۸۳ میلادی، یعنی کمتر از دویست و پنجاه سال پیش بر میگردد. در حالی که پدر بزرگ جناب شیخ عیسی قاسم که ۱۲۰ سال در این دنیا زندگی کرد، ۱۰۳ سال پیش فوت کرد، که تنها سابقه پدربزرگ جناب شیخ عیسی قاسم به ۲۲۳ سال پیش میرسد که فقط در همین دو نسل، به اندازه تمامی خاندان آل خلیفه سابقه حضور در بحرین را دارند. و از آنجا که اصالت ارجحیت دارد، باید به آل خلیفه بگویم که این شیخ عیسی قاسم است که باید در مورد تابعیت شیخ حمد تصمیم بگیرد.
نظام بحرین تلاش دارد به اتباع بیگانه تابعیت بحرینی اعطا کند و از طرف دیگر تابعیت اشخاصی مانند شیخ عیسی قاسم را لغو میکند، آیا این سیاست شباهتی به آنچه که رژیم صهیونیستی وجود ندارد؟
مشترکات بسیاری بین نظام آلخلیفه و رژیم صهیونیستی وجود دارد، هر دو ساکنان این مناطق را تبعید میکنند و به آنها اجازه بازگشت نمیدهند.
باید به این نکته اشاره کنم که در دروان زمامداری صدام حسین در عراق، وی به تبعیدیها اجازه بازگشت میداد، اما آنها را اعدام میک د. اما بحرین اجازه ورود را نمیدهد. من به شخصه ۷ سال است که از بحرین تبعید هستم و در ایران ساکن هستم. زمانی که به بحرین بازگشتم، اجازه ورود ندادند و مرا به دبی بازگرداند.
درباره یکی دیگر از نکات مشترک بین آل خلیفه و رژیم صهیونیستی باید بگویم، رژیم صهیونیستی منازل فلسطینیها را ویران میکند اما تابعیت را لغو نمیکند، اما نظام بحرین تابعیت را لغو میکند که به نوعی یک «اعدام معنوی» است. اقداماتی که هر دو نوع آنها از سوی سازمانهای حقوق بشری محکوم شدخ است.
یک نکته دیگر نیز راجع به سفیر بحرین در اسرائیل است، خانم «هدی نونو» است که یک یهودی میباشد. سردمداران آلخلیفه از جمله پادشاه، ولیعهد و وزیر خارجه نظام بحرین روابط نزدیکی با صهیونیستها دارند.
من در پایان لازم است که پیام تقدیر و تجلیل خود از رهبر مجاهد آیتالله شیخ عیسی قاسم را ابراز کنم و به ایشان بگویم که تمام کسانی که اکنون در اطراف منزل شما جمع شدهاند، درواقع همگی فرزندان و نوداگان شما هستند که ترتیب شما هستند و تا تعیین سرنوشت شما از کنار منزل شما و از این راه کنار نخواهند رفت.
همچنین پیام تقدیر و تجلیلی به روحانیت مجاهد و مبارز بحرین را دارم و میگویم که این مسیر را شما آغاز کردید و هدایتگر آن هستید.
و خطاب به ملت بحرین میگویم شما با قدرت حماسه آفریدید و این حماسه آفرینی در تاریک تاریخ ثبت شده است.
به نظام حاکم بر بحرین هشدار میدهم که شما تمام خطوط قرمز را نادیده گرفتید؛ و در خصوص شیخ عیسی قاسم خط قرمز دیگری را نقض کردید. برای بازگشت هنوز فرصت و راهی وجود دارد و راه بازگشت آن نیز بازگرداندن تابعیت به شیخ عیسی قاسم و وارد شدن به مذاکره برای حل مشکلات موجود است. به صدای عقل و خرد خود گوش فرا دهید تا بتوانیم از این طریق بار دیگر آرامش و ثبات را به بحرین بازگردانیم.
نظر شما