یادداشتی از حجت الاسلام خسروپناه؛

رابطه دین و تکنولوژی/استیلای تکنولوژی، زاییده استیلای مدرنیته است

رابطه دین و تکنولوژی/استیلای تکنولوژی، زاییده استیلای مدرنیته است

استیلای تکنولوژی، زاییده استیلای مدرنیته است و نباید غرب را به آزادی، عقل، استعمار، سرکوب و حقوق بشر و هیچ مفهوم انتزاعی دیگری تحویل برد.

به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر یادداشتی از حجت الاسلام خسروپناه درباره رابطه دین و تکنولوژی است که از نظر می گذرد؛

یکی از مباحث جدید کلامی که در کتاب‌های کلامی و آثار جدید کلامی، بدان توجه نشده، رابطه دین(اسلام) و تکنولوژی است. مباحث نسبت دین و تکنولوژی، عبارتند از: چیستی تکنولوژی (علوم مهندسی و صنعت) و چیستی دین و نسبت دین و تکنولوژی و امکان تکنولوژی دینی و غیردینی؛ اینگونه پرسش‌ها را علاوه بر کلام جدید و فلسفه دین، می‌توان در فلسفه تکنولوژی نیز جستجو کرد.

تکنولوژی  یا فن‌آوری از ریشه (techne) یونانی گرفته شده است. تخنه یونانی به معنای دانستن مهارتی و کاربردی است. ارسطو، فلسفه را به نظری، عملی و تولیدی دسته‌بندی کرد. فلسفه نظری به شناخت هست و نیست‌ها، فلسفه عملی به شناخت باید و نبایدها و فلسفه تولیدی یا هنریبه دانستن مهارت‌ها و امور کاربردی و حرفه‌ایی می‌پردازند. 

برخی از پژوهشگران بر این باورند که: «تکنولوژی Technology مرکب از Techne و Logs عبارت از بحث در باره هنر و صنعت است و در صورت ما قبل فلسفی یونانی، لوگوس به معنی سخن‌گفتن از وجود و راز وجود است و تکنولوژی بدین معنا عبارت از سخن گفتن از وجود و راز وجود هنر است.» 

تکنولوژی به نظر هایدگر، در یونان قدیم و حتی قبل از عهد افلاطون، معادل کلمه تخنه(techne) بود و تکنولوژی ابزار و وسیله‌ای برای نیل به غایت و هدف مشخصی بود. این واژه با دو کلمه دیگر، یعنی واژه episteme به معنای شناخت و واژه art به معنای هنر، قرابت داشت. تخنه، واژه‌ای است که فقط به فعالیت‌ها و مهارت‌های کارگران مربوط نمی‌شود، بلکه با معیارها و عوامل ذهنی و هنرهای زیبا نیز ارتباط پیدا می‌کند. تخنه به ابداع و زایش متعلق است.تخنه، یک امری شعری و شاعرانه است. 

تکنولوژی به دو معنای عام(مطلق صنعت) و خاص(صنعت مدرن) به کار رفته است. آوبری برستال  در کتاب «تاریخچه مهندسی مکانیک»، تکنولوژی را به معنای عام را در نه دوره معرفی کرده است: ۱- دوران ماقبل تاریخ، پیش از سه هزار سال قبل از میلاد، ۲- دوران امپراطوری مصر از سه هزار سال تا ۶۰۰ سال قبل از میلاد، ۳- دوران یونان و روم، از سال ۶۰۰ قبل از میلاد تا سال ۴۰۰ میلادی، ۴- دوران قبل از رنسانس و شامل سال ۴۰۰ الی ۱۵۰۰ میلادی، ۵- دوران آستانه‌ای انقلاب صنعتی، بین سال‌های ۱۵۰۰ الی ۱۷۵۰ میلادی، ۶- دوران انقلاب صنعتی بین سال‌های ۱۷۵۰ الی ۱۸۵۰ میلادی،۷- دوران صنایع اتومبیل و هواپیما، بین سال‌های ۱۹۰۰ الی۱۹۴۰ میلادی، ۸- دوران اتم و سفرهای فضایی، بین سال‌های ۱۹۴۰ الی ۱۹۶۰ میلادی، ۹- دوران سایبر ۱۹۶۰ الی ۲۰۰۰ میلادی. 

رابرت لیس،  تکنولوژی به معنای خاص(صنعت مدرن) را از اختراع موتور بخار آغاز می‌کند و چهار مرحله را به شرح ذیل توضیح می‌دهد: ۱- مرحله موتوربخار، یعنی مرحله استفاده از راه آهن در خشکی و کشتی بخار در دریا، ۲- مرحله وسایل نقلیه برخوردار از قدرت موتوری، ۳- استفاده از هواپیما، ۴- استفاده از وسایل نقلیه فضایی و نیروی هسته‌ای. 

«نیل پستمن»، جامعه‌شناس آمریکایی، سه نوع فرهنگ بشری را متناسب با دوره‌های تکنولوژی عبارت دانسته از: ۱- فرهنگ ابزار، ۲- فرهنگ تکنولوژی (فن‌سالاری)، ۳- فرهنگ تکنوپولی (تسلط تکنولوژی بر فرهنگ)

الوین تافلر در «موج سوم»، دو انقلاب کشاورزی و صنعتی را در تاریخ گذشته و دوران معاصرش را در آستانه انقلاب الکترونیک معرفی می‌کند. بشر در موج اول به اختراعات ضروری دست یافت و گاوآهن‌ها، منجنیق‌ها، چرخ‌ها و اهرم‌ها را برای تقویت نیروی عضلانی انسان یا حیوان جهت کشاورزی و دام‌داری به کار برد. موج دوم تکنولوژی، جهتی نوین پیدا کرد و فراتر از تقویت نیروی عضلانی انسان گشت. تولید ماشین‌های برقی و مکانیکی بزرگی، همچونماشین‌های ذغال‌سنگ، نساجی، راه‌آهن، فولاد، صنایع اتومبیل‌سازی، آلومینیوم، داروسازی، لوازم خانگی، منسوجات و اسباب‌بازی نمونه‌هایی از تکنولوژی نوین به شمار می‌آیند.  این دسته از صنایع موج دوم، مصرف انرژی و مواد زاید و انتقال روستاییان به شهرها را بالا برد. انقلاب صنعتی، ساختارهای انقلاب کشاورزی را ویران کرد و موج سوم نیز باعث ویرانی ساختارهای نظام صنعتی شد.الکترونیک و کامپیوتر در موج سوم، نقش اصلی را دارند. 

هایدگر، تکنولوژی مدرن را متفاوت از صنعت قدیم می‌داند. او، تکنولوژی جدید را «گِشتل» می‌داند وآن را شاه کلید فهم فلسفه تکنولوژی جدید می‌داندکه لااقل سه خاصیت هم زمان، یعنی: ۱- انکشاف، ۲- تعرض، ۳- شتاب را دارد؛ پس تکنولوژی، تنها وسیله نیست و نوعی انکشاف در ساحت حقیقت است. به عبارت دیگر، «انکشافی که در تکنولوژی جدید حاکم است، نوعی تعرض است. تعرضی‌که طبیعت را در انتظار نامعقولی قرار می‌دهد و آن این است‌که طبیعت اکنون باید تأمین‌کننده انرژی باشد تا بتوان از آن انرژی به صرف استخراج انرژی استحصال کرد؛ چیزی که در آسیاب‌های بادی نبود.»  «گشتل، گردآورنده آدمیان است برای تعرض برنامه‌ریزی شده به طبیعت»، «دراین میان، وظیفه انسان هم‌چون نوعی سلطه‌یابی بر طبیعت توسط وسایل تکنولوژیک ظهور می‌یابد.» هایدگر با این بیان می‌خواهد نشان دهد که تکنولوژی را نباید صرفاً یک ابزار، بل یک فرهنگ و یک تعرض و شتاب بر طبیعت دانست.

هایدگر درباره تعرض تکنولوژی می‌نویسد: «کشاورزی چیزی جز صنعت ماشین غذاسازی نیست، اکنون هوا مورد تعرض قرار می‌گیرد تا نیتروژن خود را عرضه کند؛ زمین مورد تعرض قرار می‌گیرد تا مواد معدنی خود را عرضه کند؛ مواد معدنی هم برای مثال به عنوان منبع اورانیوم، مورد تعرض واقع می‌شوند و اورانیوم هم به عنوان منبع انرژی اتمی، همان انرژی که ممکن است برای انهدامی یا مصارف مسالمت‌آمیز از آن بهره‌برداری شود.» 

استیلای تکنولوژی، زاییده استیلای مدرنیته است و نباید غرب را به آزادی، عقل، استعمار، سرکوب و حقوق بشر و هیچ مفهوم انتزاعی دیگری تحویل برد. اگر اکنون غرب بیشتر در قدرت تکنیک ظاهر شده است و این تکنیک، آخرین و قطعی‌ترین جلوه غرب هم باشد، باز نباید گفت که غرب، همان غلبه روح تکنولوژی و تکنیک است.  حقیقت غرب مدرن، تفکر فلسفی او به عالم و آدم است. حال آیا باید نسبت به تکنولوژی، اطاعت کورکورانه یا عصیان کورکورانه داشت یا اینکه برخورد آزادانه و اصیل را برگزید؟ 

کد خبر 3731830

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha