به گزارش خبرنگار مهر، رمان «رویای آمریکایی» نوشته نورمن میلر به تازگی با ترجمه سهیل سُمی توسط نشر ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی این ترجمه در سال ۱۹۶۶ به چاپ رسیده است. «رویای آمریکایی» ششمین عنوان از مجموعه ادبیات کلاسیک نشر ققنوس است.
نورمن میلر نویسنده آمریکایی برنده جایزه پولیتزر است که در سال ۱۹۲۳ متولد در سال ۲۰۰۷ درگذشته است. رمان «رویای آمریکایی» میلر در سال ۱۹۶۵ به چاپ رسید. این نویسنده را بیشتر به خاطر عقاید ضدفمینیستیاش میشناسند. همچنین می توان او از او، به عنوان یکی از مخالفین جنگ آمریکا در ویتنام نام برد.
رمان «رویای آمریکایی» پیش از چاپ شدنش در قالب یک کتاب، به صورت داستان دنباله دار در نشریه ای منتشر می شد. پس از آن که ای. ال. دکتروف ویرایش این داستانهای دنباله دار را به عهده گرفت، به صورت کتاب و به عنوان چهارمین رمان میلر به چاپ رسید.
شخصیت اصلی این رمان، یک قهرمان جنگ و همچنین عضو پیشین پارلمان آمریکاست. این شخصیت در یک شب، پس از گفتگویی خیالی، دست به قتل همسرش می زند و سعی می کند خود را از این اتهام تبرئه کند... پس از چاپ این کتاب، به دلیل آنچه که رفتار با زنان در این کتاب خوانده می شد، فمینیست های روزگار میلر علیه اش اعتراض کردند.
آرزوهای واهی، فراری از اتاق قمار، قاصدی از جانب آن مجنون، حلقه های سبز خستگی، حلقه آداب، تجلی ای در بیابان، نذر آماده، شیر و مار، حرف آخر: باز هم آرزوهای واهی عناوین بخش های مختلف این رمان هستند.
در قسمتی از این رمان میخوانیم:
وقتی برگشتم سر میز، تونی آن جا بود. ظاهرش مثل مردانی بود که هزارجور گرفتاری دارند و مدام گرفتار این هستند که اول به کدام گرفتاری شان رسیدگی کنند. خیلی شل و ول با من دست داد و نیم نگاهی به من انداخت. نفرت مثل بو از تنش بلند می شد، چیزی شبیه به آنچه نزدیک اغما و بی هوشی ام در وجود چِری احساس کردم. نزدیک تونی نشسته بودم و تماشای صورت تمام نمای آن نفرت باعث شد دوباره سرگیجه بگیرم؛ رفتارش تهدیدآمیز بود و این تهدید چنان عاری از منطق (مثل خفه شدن و مردن در کیسه ای پلاستیکی) بود که ترسی ناگهانی به جانم افتاد، طوری که دلم می خواست همان لحظه از آن جا بروم، اما عاقبت به واسطه حسی غریزی که می گفت هولناک ترین لحظه خفگی نخست آن است، دوام آوردم و سر جایم باقی ماندم. با لبخند به چری گفتم: «باورت می شه؟ پلیس فکر میکنه من باید از این جا برم.»
تونی گفت: «بعضی از این مامورای پلیس آدمای باهوشی ان.»
«آره، خیلی خوب ازم مراقبت میکنن. این قدر نگران بودن که بعد از من با گارسونت حرف زدن.»
تونی گفت: «ما این جا هیچ وقت دردسر نداریم. دردسر همیشه حاضر و آماده می آد. از بیرون، از توی خیابون.» اما چهره اش یک بار دیگر نگران شد، انگار پنج کار مهم داشت و فقط سه پسرک پیک.
این کتاب با ۳۴۴ صفحه، شمارگان هزار و ۵۰۰ نسخه و قیمت ۲۱۰ هزار ریال منتشر شده است.
نظر شما