به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «جنس اول» با عنوان فرعی «تواناییهای زنان برای دگرگونی جهان» نوشته هلن فیشر با ترجمه نغمه صفاریانپور به تازگی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است.
سوالی که سیمون دوبوار در سال ۱۹۴۹ در کتاب مشهورش «جنس دوم» مطرح کرد این بود: «زن چیست؟» او بر این باور بود که زن چیزی نیست جز نتیجه و محصول نیروهای اجتماعی و اقتصادی. به عقیده او، زن از شکم مادر، زن متولد نمی شود بلکه تحت شرایط اجتماعی و اقتصادی است که به زن تبدیل می شود.
هلن فیشر نویسنده «جنس اول» مردمشناسی است که اعتقاد دارد آینده متعلق به زنان است. او در کتاب پیش رو، که جنجال به پا کرده، این ادعا را تشریح میکند. این محقق با استفاده از تحقیقاتی که داشته، نشان میدهد چطور استعدادهای ذاتی زنان در قرن بیست و یکم، دنیای امروز را تغییر میدهد و آنان را به رهبرانی مطلوب و شکل دهندگانی موثر در کسب و کار اجتماعی مبدل میکند.
فیشر در این کتاب با نگاهی به دورههای تاریخی گذشته، نشان میدهد که چه طور، ساختار خاص ذهن زن، زنان را قادر میسازد تا شیوه تفکر شبکهای یا تفکر ترکیبی را در پیش بگیرند، در حالی که شیوه تفکر ذهن مردانه، گام به گام و همراه با تمرکز کامل حواس و تفکیک سازی موضوعات است. فیشر با حکایات و داستانهایی که ذکر میکند، سعی می کند این مطلب را برای خواننده معلوم کند که چگونه استعدادهای ویژه زنان، قابلیت های کلامی، مردم داری، ادراک قوی، مهارت های شفابخشی و توانایی های دیگر، آنان را در جهت موفقیت در دنیای امروز پزشکی، آموزشی، ارتباطات، حقوق، بشردوستی و کشورداری سوق می دهد.
این کتاب ۱۱ فصل دارد که به ترتیب، عبارت اند از:
شیوه تفکر شبکهای (توانایی زنان در توجه به هر موضوع با در نظر گرفتن شرایط محیطی)، دیدگاه زنان و مردان نسبت به قدرت (زنان و کارهای گروهی)، مهارتهای کلامی زنان (مربیان عصر اطلاعات)، توانایی خواندن فکر (توانایی زنان در مراوده با مردم)، جانشینان بقراط (زنان، التیام بخش آلام)، شیوه زنان در رهبری (زنان در جامعه مدنی و دولت)، فردا متعلق به زنان است (زنان دنیای تجارت را چگونه دگرگون خواهند ساخت)، مدنیت جنسی (میل جنسی زنانه)، دلباختگی (عشق در قرن بیست و یکم)، ازدواجهای هم تراز (تجدید ساختار ازدواج)، جامعهای استوار بر تشریک مساعی زنان و مردان (باز یافتن تساوی).
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
در سایر کشورهای جهان نیز زنان با روندی روزافزون در حال پیوستن به صنعت ارتباطات هستند. در تحقیقی که در سال ۱۹۹۵، سازمان ملل روی چهل کشور به عمل آورد، بیش از ۵۰ درصد از دانشجویان علوم ارتباطات را زنان تشکیل میدادند. براساس این تحقیق در اروپای شرقی و امریکای لاتین تقریبا ۴۵ درصد از گویندگان تلویزیون زن بودند. در کشورهای آلمان، زلاندنو، استرالیا، سوئد، مالزی، افریقا و امریکای لاتین ۳۵ تا ۴۰ درصد از تهیه کنندگان تلویزیونی را زنان تشکیل میدادند و این رقم در هندوستان تقریبا به ۳۰ درصد می رسید. حتی در ژاپن که تنها ۱۰ درصد پستهای مدیریتی و تخصصی به زنان تعلق دارد، تقریبا ۱۹ درصد از گویندگان تلویزیون زن هستند.
دورنمای موقعیت زنان در رسانه های رادیو و تلویزیون بسیار روشن به نظر میرسد. بنا به دلایلی که در فصل دوم بحث شد، زنان هنوز نتوانستهاند در عرصه شرکتهای تجاری، پستهای مدیریتی رده بالایی را احراز کنند. اما در گردهماییهایی که طی آنها تهیهکنندگان تصمیم میگیرند چه برنامههایی را تولید کنند، نقش فعال و کلیدی بر عهده دارند. براساس شواهد موجود، سالی استین لند (Sally Steenland)، قائم مقام پیشین کمیته ملی زنان شاغل، معتقد است زنان در رادیو و تلویزیون، «از زمینه مساعدی برای کسب رده های مدیریتی برخوردارند.»
این کتاب با ۴۲۸ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۳۳۰ هزار ریال منتشر شده است.
نظر شما