به گزارش خبرنگار مهر، مراسم رونمایی از کتاب سخنگوی «پنج حکایت» نوشته ویلیام شکسپیر با صدای حسین پاکدل و کتاب صوتی «زیر نور شمع» شامل دست چینی از داستان های هوشنگ مرادی کرمانی با صدای مهدی پاکدل، بعد از ظهر امروز سه شنبه ۱۹ اردیبهشت با حضور هوشنگ مرادی کرمانی و حسین پاکدل در سالن کتابنمای ۲ سی امین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران برگزار شد.
حسین پاکدل در ابتدای این نشست گفت: گاهی وقت ها نمی فهمیم داریم نفس می کشیم چون که اکسیژن، هست. ممکن است قدر چیزی را که در اختیارمان است، ندانیم. خلاصه بگویم که امروز مجموعه ای از پاکی و طراوت در جامعه ما وجود دارد که اسمش هوشنگ مرادی کرمانی است. اما این قدر معمولی و حضورش عادی است، که نمی فهمیم چقدر بزرگ است. اگر بخواهیم به چیزی افتخار کنم، این واقعیت است که در دوران هوشنگ مرادی کرمانی نفس می کشم.
این کارگردان تئاتر در ادامه گفت: باید قدر داشته هایمان یعنی مرادی کرمانی را بدانیم؛ نه به این معنی که با او عکس بگیریم. البته این هم خوب است ولی قدر دانستن، فقط در این کار خلاصه نمی شود. آقای مرادی کرمانی، معتبرترین جایزه را گرفته و از نویسندگان با ارزش ماست.
پاکدل در پایان سخنانش گفت: درباره کتاب صوتی «پنج حکایت» اگر جایی را اشتباه خوانده ام، مرا ببخشید چون خواندن آثار شکسپیر خیلی خیلی سخت است.
در ادامه این مراسم، هوشنگ مرادی کرمانی نیز گفت: یکی از معیارهای داستان خوب را، بر این اصل می دانم که در ظرف های مختلف جواب بدهد. یعنی بتوان از رویش فیلم یا پویانمایی ساخت. در گذشته برای ماندگاری یک اثر، تعاریف دیگری به کار می بردند. مثلا یکی از این تعاریف این بود که عوام آن را بفهمند اما امروز از جمله تعاریف مهم ماندگاری اثر، این است که در ظرف جدیدش، جا بشود.
وی افزود: در ظرف جدید، هم چیزی از اثر کم شده و هم، چیزی به آن اضافه می شود. ظرفی هم که امروز به خاطرش دور هم جمع شده ایم، کتاب صوتی است.
نویسنده «قصه های مجید» گفت: مهدی پاکدل مثل پسر من است و دوستش دارم. یکی از داستان هایم که در کتاب صوتی «زیر نور شمع» خوانده شده، به نظر خودم، خیلی شل و ول می آمد ولی مهدی پاکدل، آن قدر آن را خوب خوانده که تا به حال ۳ بار آن را گوش کرده ام. آقای پوراحمد هم که «قصه های مجید» من را تبدیل به فیلم کرد، به نظرم از من گلابی گرفت و مربا تحویل داد. یعنی میزان شیرینی و شکرش را خودش انتخاب کرد.
این داستان نویس در پایان سخنانش گفت: به نظرم، داستان گویا امروز می تواند ظرف خوبی برای کتاب گوش دادن در مسافرت و یا استفاده نابینایان باشد.
نظر شما