به گزارش خبرنگار مهر، هوشنگ مرادی کرمانی در هم اندیشی تاثیر مفاخر پیشکسوت بر ادبیات کودک و نوجوان که به نقش جبار باغچه بان، مهدی آذریزدی، توران میرهادی و نوش آفرین انصاری می پرداخت و عصر دیروز ۱۸ تیرماه در انجمن مفاخر ملی ایران برگزار شد، گفت: من بلد نیستم درباره آدم ها حرف بزنم. من می توانم درباره آنها قصه بنویسم. همین حالا داشتم با خودم فکر می کردم درباره این چهار پیشکسوت ادبیات کودک و نوجوان چه بگویم و کدام یک را انتخاب کنم که نگاهم به نوشته روبه رو افتاد: جناب آقای هوشنگ مرادی کرمانی؛ خود این یک قصه است. زمانی من کوچک بودم و به من «هوشو» میگفتند. به مدرسه که رفتم «هوشنگ» صدایم می زدند. بعد که بزرگ تر شدم آقا هوشنگ و آقای مرادی کرانی و حالا جناب آقای هوشنگ مرادی کرمانی.
نویسنده «قصه های مجید» در ادامه به داستان القاب و عناوین اشاره و بیان کرد: ما آدم ها هر چه بزرگ تر می شویم، بیشتر خود را گرفتار این القاب و عناوین می بینیم. حالا اگر بخواهیم درباره خودمان هم حرف بزنیم که دیگر هیچ. چراکه برای من یکی از بدترین و سخت ترین کارها این است که درباره خودم بگویم. برای مثال وقتی به شهرهای مختلف می روم از من می خواهند درباره داستان بگویم و پاسخ من این است که من راننده تاکسی ام نه مربی آموزش رانندگی. من بلدم شما را سوار داستان کنم و در روایتم بچرخانم ولی نمیتوانم رانندگی را به شما یاد بدهم.
مرادی کرمانی به نقش جبار باغچه بان، مهدی آذریزدی، توران میرهادی و نوش آفرین انصاری اشاره و بیان کرد: من از این چهار نفر بسیار آموخته ام. این افراد قصه و ادبیات را به نمایشگاه برده و تئوریزه کرده اند. اگر شورای کتاب کودک نبود شاید خود من، همین قدر که الان شناخته و به جامعه جهانی معرفی شدهام هم معرفی نشده بودم اما هیچ کدام کار خلاقه انجام نداده اند. حالا در این میان، مهدی آذریزدی به ساده نویسی برای کودکان پرداخته و من چقدر از او خواستم تنهایی ها و خاطراتش را بنویسد همان کاری که محمدعلی اسلامی ندوشن در کتاب «روزها» کر. به هر حال تخیل و خلاقیت یک نویسنده در این پیشکسوتان نیست اما کسی هم نمی تواند منکر نقش آنها در ادبیات کودک و نوجوان شود.
نظر شما