به گزارش خبرنگار مهر، رمان «شاهراه» نوشته سینا دادخواه به تازگی توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب صد و بیست و دومین عنوان از مجموعه «کتاب های قفسه آبی» است که توسط این ناشر چاپ می شود.
این کتاب پس از رمان های «یوسف آباد خیابان سی و سوم» و «زیباتر»، سومین رمان این نویسنده است. مفهوم کلی و خلاصه رمان «شاهراه» پسر بودن در تهران امروز است. به این ترتیب شخصیت اصلی این رمان با گذشت و گذار و پرسه زنی در محلات مختلف و گوشه گوشه تهران، رازها و خاطرات خود را کشف و مرور می کند.
شخصیت اصلی «شاهراه» پسری جوان است که مدام در حال مرور گذشته خود است. این گذشته در بخشی از فرازهای خود با یک پدر و اماکنی گره خورده که او آن ها را دوست داشته است. این رمان یک اثر شهری است که تاریخ دو دهه اخیر شهر تهران را در بر می گیرد.
رمان مورد نظر فصل های زیادی دارد که در دو بخش اصلی قرار گرفته اند؛ «پیش: باغبان دوره گرد» و «پس: قایق ران بی قرار».
در قسمتی از رمان می خوانیم:
اظهر من الشمس است که نباید ازش می خواستم حلقه _ تداعی میلیون ها تک لحظه سرنوشت ساز _ را به فراموشی بسپرد. کاش به خاطر این اشتباه بی جا و ناشایست، استالاگمیت ها نشکنند و نیفتند رو من و مامان و میز مودب کافه. «نگفتی خواهشت رو.» رو میز ضرب می گیرد. «خواهش نیست، دستوره.» جدی تر و محکم تر. «دیگه حق نداری بری پیش به اصطلاح عموت.» و انگار موظف باشد توضیحات اضافه چاشنی دستورش کند. «اجازه نمی دم از تنها مفهومی که واسه م مونده، یه موجود ناشناخته بسازه.» واقعا من تنها مفهومی _ چرا نه هیچ چیز دیگر _ هستم که برای زیور مانده؟ این جمله عجیب شبیه کلمات زبان غریبی که ندانی، تا امروز برایم نامفهوم مانده است... از کافه که بیرون می زنیم، مامان حلقه را توی دستمال کاغذی می پیچد و می گذارد در جیب پراهنم. «رسیدیم خونه پسش بده، می خوام بذارم توی گاو صندوق.» حضور حلقه طلا در جوار دریچه های قلب، مایه بلوغ و روشنایی است.
این کتاب با ۳۲۱ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۲۷ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما