به گزارش خبرگزاری مهر، روزبه کردونی پژوهشگر سیاستگذاری اجتماعی در یادداشتی در واکنش به «سوژه شدن خوزستان و خوزستانی ها برای گروهی از سلبریتی ها، فعالین سیاسی، مدیران اجرایی و نخبگان» نسبت به عکس یادگاری برخی با اتفاقهایی نظیر پلاسکو، زلزله کرمانشاه و حوادث اخیر خوزستان واکنش نشان داد. متن این یادداشت به شرح زیر است:
نوروز امسال به عادت همیشگی با دخترم در کوچه پس کوچههای اهواز در محلات قدیمی، مدارس دوران ابتدایی، راهنمایی و دبیرستانم و لب کارون همیشه خاطره انگیز گشت و گذاری داشتم. آنچه که در این فضا بر ذهن می گذرد، این است که انگار در اینجا زمان متوقف شده است، گویی هنوز اهواز در فضای بی سامانی بعد از جنگ، چشم انتظار سامان و تدبیر و توسعه مانده است.
اما واقعیت تلخ امروز خوزستانِ جنگ زده این است که علاوه بر مصائب جنگ، با رشد شتابان جمعیت در کنار توسعه ناموزون اقتصادی اجتماعی سیاسی، و بروز بحران های جدی محیط زیستی(بی آبی، خشکسالی، گردوغبار) وضعیت زندگی در این استان نفت خیز و استراتژیک مرزی وخیم تر شده است.
امروز که نام خوزستان باردیگر با بحران آب خرمشهر و آبادان بر سر زبانها افتاده است باید بدانیم که این بحران ها، چالش ها و بحرانی های خوزستان مسبوق به سابقه، انباشته شده، پیچیده و چندبعدی است که اتفاق های اخیر آبادان و خرمشهر، نمودهای کوچکی از آنهاست.
در این میان اما موضوعی که در بحران اخیر خوزستان مشهود بود، سوژه شدن خوزستان و خوزستانی ها برای گروهی رخی از سلبریتی ها، فعالین سیاسی، مدیران اجرایی و نخبگان است. گویی اتفاق های نظیر پلاسکو، زلزله کرمانشاه و حوادث اخیر خوزستان برای بعضی مجالی برای عکس یادگاری و سلفی است.
نظیر عکس معروف «کودک و لاشخور» که در سال ۱۹۹۳ توسط کوین کارتر ثبت و در در نیویورک تایمز منتشر شد و دنیا را تکان داد و برنده جایزه پولیتزر عکاسی شد. اما کارتر را مجبور به خودکشی هم کرد چرا که نتوانست برای این سوال که هنگام عکس گرفتن برای آن کودک چه اقدامی انجام داده بود، پاسخی بیاید.
باید دانست امروز خوزستان، خوزستانی است که بر اساس مستندترین پژوهش های انجام شده، پنجمین استان مهاجر پذیر و شاهد بدترین خشکسالی، گرمای طاقت فرسا، وجود آلودگیهای ناشی از کارخانهها و مراکز صنعتی، نبود فضای مناسب برای بروز استعدادها، اشتغالزایی و سرمایه گذاری و کسب رتبهی نخست مهاجرفرستی در سطح کشور گردیده است.
خوزستانی که با فقر و محرومیت، افزایش سکونتگاه های غیر رسمی، ضعف سرمایهی اجتماعی در استان،(رتبه ی هجدهم استان) عدم تعادل های فرهنگی و احساس تبعیض و ناامنی روبرواست، دیگر توانایی آن را ندارد که محل منازعات سیاسی و غیر سیاسی باشد. امروز خوزستانی ها نباید موضوع تسویه حساب های سیاسی و اختلافات شخصی اجرایی قرار گیرند.
بر این باورم که امروز خوزستان به دلسوزی های ترحم آمیز نیاز ندارد. به اشک نیاز ندارد؛ به شعار نیاز ندارد؛ به همدردی نیاز ندارد.حتی به قهرمان هم نیاز ندارد.
امروز خوزستان به تدبیر و همدلی نیاز دارد. به این نیاز دارد که هرکس مسئولیت خودش را نسبت به درستی انجام دهد. هرکس در هر موقعیتی که هست ( وزیر ، نماینده ، مدیر اجرایی ، فعال مدنی ، فعال سیاسی ، روزنامه نگار ..) مسئولیت خود را برای کاهش چالش های خوزستان و مشکلات خوزستانی ها انجام دهد. به این نیاز دارد که همه با هم برای خوزستان باشیم.
نظر شما