۲۳ آذر ۱۳۸۲، ۱۲:۳۰

در گفت و گو يي مشروح با " مهر "

محمد محمد علي : داستان كوتاه ما براي خاص پسندان خارجي هم قابل فهم نيست

محمد محمد علي : داستان كوتاه ما براي خاص  پسندان خارجي هم قابل فهم نيست

نويسندگان ايراني اگر به درستي بدانند چه نوشته اند و چه مي خواهند بنويسند و حرف حساب و مطلب اصلي شان چيست ، قطعا نحوه برخورد جهانيان نيز با آنها عوض مي شود.

محمد محمد علي ، رمان نويس معاصر و خالق آثاري چون : " برهنه در باد " و " آدم و حوا " طي گفت و گويي مشروح با خبرنگار ادبي " مهر " با بيان اين مطلب گفت : بيش از هفتاد سال است نويسندگان و شاعران نوگرا و خاصه پسند (خاصه پسند  در مقابل عامه پسند) اميدوارند كه  روزي آثارشان به دانشگاهها ومجامع علمي داخلي وخارجي راه يابد .
 وي افزود :  البته اين انتظار ،  چندان هم  بلند پروازانه نيست  ، بلكه حق طبيعي نويسندگان و اهل قلم ماست اما آيا هيچ گاه  از خود پرسيده ايم كه  اگر با نيازها و معيارهاي  امروز جهاني سنجيده شويم ،  در كجاي اين جهان قرار مي گيريم ؟  جهاني كه هر روز حرف تازه اي مي زند و با شتاب ،  آنچه دارد ،  فرو مي ريزد و بنيادي جيديد مي گذارد .

  بايد قبول كنيم كه جهان ، به هيچ انگاري وعدم قطعيت رسيده است ، اين موضوع ، در سياست و اقتصاد و ادبيات هم قابل لمس است .  ما دوره كامل مدرنيته را پشت سر نگذاشته ايم و اگر به اين موضوع توجه نكنيم به توفيقي نمي رسيم
نام گوينده : محمد محمد علي
 محمد علي با اشاره به اين كه  داستانهاي كوتاه ما بسيار تكنيكي و خاص شده ، تا اندازه اي كه حتي براي  خاص  پسندان خارجي هم غير قابل فهم است  ، خاطرنشان ساخت :  به نظر من  رفت از اين تنگنا  فقط منوط به  توجه بيشتر به " رمان " و رمان نويسي است . 
پديد آورنده كتاب " برهنه در باد " تصريح كرد : رمانهاي خاصه پسند نيزكه البته زياد نيست  ودو - سه سالي هست كه ناشران خارجي به آثار ايراني ها توجه مي كنند ، كمتر مي توانند از اقبال عمومي برخوردار باشند.
اين نويسنده معاصر گفت : بايد از خودمان بپرسيم كه اين همه پيچيدگي چه ضرورتي دارد واصولا چرا بايد به آن تن داد؟  مگرما به اين نكته معتقد نيستيم كه  رمان خاستگاه مردمي دارد؟ مگرداستان ، به خودي خود ،  نبايد به زبان كوچه و بازار نزديك باشد؟ و درونمايه و مضمون و يپام روشني داشته باشد تا هم خاصه  آن را بفهمد و هم عامه؟ كه به نظر من  براي " رمان " ،  اين حرف و پرسش درستي است.
محمد محمد علي ،  در ادامه صحبت هاي خود با " مهر " اظهار داشت : آثار" شكپير" ، " فاكنز" ، " همينگوي " ، " ايتالو كالوينو" ،  " وندكات وكارور" حالت بينابيني دارند  و ديگر صرفا خاصه پسند نيست ، حتي درايران ،  بارها آثار اين نويسندگان چاپ شده و به فروش رفته است. شما به آثار"  مارگارت دوراس " توجه كنيد ،  همه آثار دوراس با ترجمه خوب " قاسم روبين "  چند چاپ شده است.
اين رمان نويس افزود : البته   اگر خاصه پسندان را پانصد يا هزار خواننده در نظر بگيريم ،  بعضي بالا بلند نشيني ها معنا پيدا مي كند.
محمد علي تصريح كرد : من اعتقاد دارم كه خاصه پسندان در كشور ما بيش از پنجاه هزارنفرهستند ، نه دو يا سه هزار نفر. بنابر اين ،  هدف رمان نويسان ما بايد رسيدن به مرز پنجا ه هزار نفر باشد واين غير قابل دسترسي نيست ،  به شرط آن كه خود رمان نويسان بدانند چه نكته هاي جذاب و بحث برانگيزي را  طرح مي كنند ،  نكته هايي كه  تكرار مكررات و بديهي نبوده است.
اين نويسنده گفت : من آمار پنجاه هزار خواننده را بر اساس تيراژ مجله هاي روشنفكري زمان گذشته و رژيم فعلي مي گويم ،  مجله هاي فردوسي و نگين و آدينه و دنياي سخن و كارنامه كه به صورت بالقوه  توانايي چنين تيراژي را داشتند.
محمد علي با بيان اين كه جهان در حال دگرگوني  و پيدا كردن نظم و سليقه جديد است ، تاكيد كرد : بايد اين نكته را مد نظر قرار بدهيم كه  ديگر با تعريف ها و ضوابط دو دهه پيش نمي توان نظم نوين جهاني را  درعصر" عدم قطعيت " تفسير كرد ، اين نكته در همه حوزه ها ،  حتي " سياست "  و" اقتصاد "  و" ادبيات "  ديگر نمي توان يكسره ادبيات عامه پسند را رد كرد  و ادبيات خاصه پسند را ستود .
اين نويسنده گفت : وقتي خانم " جي كي رولينگ "  ، نويسنده مجموعه داستانهاي " هري پاتر"  ، مفتخر به دريافت جايزه ادبي  مي شود ،  يا بايد به گردانندگان جايزه كنكورد شك كنيم ،  يا به دگرگوني ساختاري در سليقه و پسند خودمان بيشتر بيانديشيم.
محمد علي ، توجه به زبان و حساسيت هاي آن را حائز اهميت توصيف كرد و افزود :  ميزان تعهد نويسندگان امروز ايران به زبان فارسي به عنوان يك " هويت ملي "  بحثي بسيار  عميق و گسترده است و به زبان شناسان هم مربوط مي شود ،  اما آنچه يا رمان نويسان و اهل قلم ارتباط پيدا مي كند، مانند ساير دغدغه هايي است كه در يك داستان براي اين طيف مطرح است ،  دغدغه هايي مثل ساخت پيام و محتوا... كه واقعا بايد مبتلا به نويسندگان ما باشد.
وي تصريح كرد : البته برخوردها با اين دغدغه ( زبان فارسي ) گوناگون است  ، گروهي هستند مثل كشورهايي كه زبانشان به زبان بين المللي نزديك نيست ،  ما داستان نويس هايي داريم كه بيش از حد ، دغدغه زبان دارند و به صورت افراطي  به اين موضوع نگاه مي كنند و در آن غرق مي شوند،  به اين معنا كه خود ،  زبان و كرشمه هاي زباني را اصل قرار مي دهند.
محمد علي در توضيحات بيشتري گفت : مثلا امروزه نقل مي شود كه " گلستان " دغدغه زباني داشته است ،  بايد ديد كه اين دغدغه زباني به كجا رسيده است؟ و يا خود ما در مسير پرداختن به زبان ،  قرار است به كجا برسيم ؟ اينها سوالهايي است كه پيش روي كساني كه بيش از حد به زبان مي پردازند، قرار دارد و هنوز پاسخ قانع كننده اي به آن داده نشده است.
اين رمان نويس يادآور شد : شخصا با توجه به مسائلي كه در ادبيات  داريم ،  نوع پرداختن به زبان در داستان و عمدتا در " رمان " را حركت به سمت سادگي مي بينيم تا اينكه  خواسته باشيم تعقيدهاي لفظي و بياني را در نوشتن عمده كنيم و با واژگاني دست و پنجه نرم كنيم كه اصولا درخدمت داستان قرار نمي گيرند.
محمد محمد علي افزود :  زبان فارسي دردرون خودش ،  قابليت هاي زيادي دارد ،  اما  ما نمي توانيم ساير اجزا و عناصر داستاني را فداي زبان فارسي كنيم . يك وقت  هست كه كارمان اصولا زبان شناسي پيدا كردن عناصر و اجزاي آن است كه استثناست ،  اما اگر قرار است براي جمع كثيري رمان بنويسيم بايد در حد لازم به زبان اهميت بدهيم وتلاش كنيم كه چيزي هم كم و كاست نگذاريم ، حال اگر پسند ما با ديگران همخوني پيدا نكند ،  بحثي ديگر است.
وي با برشمردن مواردي از مهمترين عوامل باز دارندگي ادبيات ايران در راه جهاني شدن  گفت : صريحا مي گويم كه مهمترين عامل اين بازدارندگي ،  نداشتن مترجمين خوب در كشور است .

محمد علي تصريح كرد : عدم بهره گيري از  كساني كه به دو زبان احاطه داشته باشند ، ترجمه ادبيات ما را در آن سوي مرزها با بحراني جدي مواجه ساخته است و همين ، عامل  بازدارندگي وايستايي است و " جاده "  ما را  با " غرب "  يك طرفه كرده  است.
اين رمان نويس معاصر اظهار داشت :  خيلي ها زبان انگليسي و فرانسه را بلدند و در ايران ، اززبان كشورهاي ياد شده آثاري را براي ما ترجمه مي كنند و در اختيار علاقه مندان ادبيات خارجي قرار مي دهند اما كساني كه تبحر داشته باشند  آثاري را از اينجا براي ساير كشورها ترجمه كنند و به ظرافت هاي زباني تسلط داشته باشند ، متاسفانه  بسيار اندك هستند.

غرب ،  هنوزبراي " زبان دانان " ما جا نيفتاده است ،  زيرا هيج يك از اين مترجمان ، ساليان درازي را در آنجا زندگي نكرده اند و آثار ادبي خوب رانتوانسته اند به زبان اصلي بخوانند. ما غالبا مترجمان خودمان را مي بينيم كه از روي ترجمه شخص ديگري ، اثري فارسي را مي خوانند ! و كمتر پيش مي آيد كه به نسخه اصل مراجعه  كنند ، اين موضوع نشان دهنده آن است كه آنها نيز دچار نوعي كم  كاري شده اند
 

محمد محمد علي گفت : غرب ،  در واقع هنوزبراي " زبان دانان " ما جا نيفتاده است ،  زيرا هيج يك از اين مترجمان ، ساليان درازي را در آنجا زندگي نكرده اند و آثار ادبي خوب رانتوانسته اند به زبان اصلي بخوانند. ما غالبا مترجمان خودمان را مي بينيم كه از روي ترجمه شخص ديگري ، اثري فارسي را مي خوانند ! و كمتر پيش مي آيد كه به نسخه اصل مراجعه  كنند ، اين موضوع نشان دهنده آن است كه آنها نيز دچار نوعي كم  كاري شده اند.
خالق " آدم و حوا " گفت : البته همه اين نقصيه متوجه مترجمان نيست ، بخشي از آن، كاملا معطوف به خودمان است. بحث دغدغه يا وسواس زباني ما ، مترجمان معمولي را از آثار ما رمانده است ،  كسي كه دانشي معمولي در حد يك مترجم در اختيار دارد با كنايه ها ، اشاره ها و تعقيدهايي كه ما در زبان فارسي به كار مي بريم ،  مشكل پيدا مي كند.
محمد علي افزود :  چندي پيش در" آلمان " همين موضوع را با خود من مطرح  كردند كه " چرا اينگونه مي نويسي و پيام روشني براي مخاطب نداري "  آيا مي توان گفت  كه جامعه المان نمي فمند؟  مگر همين جامعه نبود كه  توانست با اثر خانم "  حاج سيد جوادي "  به خوبي ارتباط برقرار كند و در عرص يك هفته ، هشت هزار از اين اثر در آلمان به فروش برود ؟  در ايران هم اين اثر ،  به چاپهاي متعدد  رسيد.
وي گفت :  در داستان خانم حاج سيد جوادي ،  به طور صريح ،  يك پيام هست : " كبوتر با كبوتر ، باز با باز"  حال متحجرانه است يا روشنفكرانه  بماند ، مهم اين است كه صريح و روشن است و خوانند بين المللي آن را درك مي كند يا آن را مي خرد و يا كنارمي گذارد كه ماديديم خريديند.
محمد علي تصريح كرد :  آثار " دولت آبادي " كه به چاپهاي دوم و سوم رسيده  ،  خواننده بين المللي را جذب اطلاعاتي كرده كه از سوي نويسنده از يك خطه از سرزمين  من داده شده است  . چرا كه اين خواننده به دنبال حرفي جالب وتازه است و ما فيا و تشكيلات خاصي هم دركار نيست كه بگوييم قضيه خاصي درجريان است.
وي با يادآوري اين نكته كه  ما نبايد همه ايرادها را به گردن ديگران بياندازيم ، گفت : ما در زمينه " رمان "  در حال دست و پا زدن هستيم ،  اما من به شخصه ،  اين دست و پا زدن را خجسته مي بينيم و به آينده رمان نويسي در ايران خوش بين هستم . اگرچه  در" داستان كوتاه "  پيشرفت هاي خوبي داشته ايم.
محمد علي در ارزيابي خود از موج هاي جديد درادبيات داستاني ، تجربه هاي ميني ماليستي و .... گفت : نسل چهارم داستان نويسان ما با يك جهان دگرگون مواجه هستند ، عليرغم اين وضعيت ،  من در اين بچه ها ، بيكاري وتعلل نمي بينيم ، آنها هم دارند تلاش مي كنند تا به نوعي همنوايي برسند . البته تعدادي از آنها در موج هاي جديد مطرح شده دچار ذوق زدگي مي شوند و به صورت ناپخته به خلق اثر مي پردازند كه طبيعتا شكست مي خورند.
وي افزود : پست مدرنهاي جهاني با توجه به تاريخ گذشته خودشان مي نويسند و غالبا موفق هستند و ما از خواندن آثارشان رم نمي كنيم.
محمد علي تصريح كرد : بايد قبول كنيم كه جهان ، به هيچ انگاري وعدم قطعيت رسيده است ، چنانكه پيشتر هم اشاره كردم ، اين موضوع ، در سياست و اقتصاد و ادبيات هم قابل لمس است .  ما دوره كامل مدرنيته را پشت سر نگذاشته ايم و اگر به اين موضوع توجه نكنيم به توفيقي نمي رسيم .
اين نويسنده با اشاره به رشد فزاينده نويسندگان موفق و آثار قابل اعتنا در حوزه ادبيات داستاني افزود :   درسال  57 -33 اثر داستاني در وزارت ارشاد منتظر دريافت مجوز بود و در اين سالها (سال 79 ) - 530 عنوان كتاب با رويكرد داستاني در اين كشور چاپ شده است.
محمد علي در پايان گفت :  توصيه مي كنم جوانان به سمت رمان بروند و اين حوزه را جدي بگيرند ،  زيرا رمان مي تواند مشكلات " داستان كوتاه "  را نداشته باشد.

کد خبر 44311

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha