به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «پنج اثر یوهان ولفگانگ فون گوته» به تازگی با ترجمه سعید پیرمرادی توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب شانزدهمین عنوان از مجموعه «متون منثور کهن» است که این ناشر چاپ میکند.
«تفنن و سرگرمیهای مهاجران آلمانی» و «خویشاوندیهای اختیاری» عنوان دو کتاب دیگری هستند که پیش از این، در قالب مجموعه آثار گوته توسط این ناشر چاپ شدند که هر دو به قلم پیرمرادی به فارسی برگردانده شده و در مسیر بازگردانی او از آثار گوته قرار دارند. گوته در کنار آثار جهانی و جاودانهاش مانند فاوست یا دیوان غربی - شرقی، آثار کوتاه و بلند زیادی دارد که بیانگر تسلط او بر دنیای احساس و عواطف انسانی هستند. گوته قادر بود اشتیاقها، دردها، ناملایمات، آرزوها و بحرانهای زندگیاش را در قالب آثار ادبی - هنری خلاق بنویسد.
در کتاب «پنج اثر»، ترجمه دو نمایشنامه، یک دیالوگ جمعی و دو افسانه از گوته چاپ شده است. دو نمایشنامه، ۵ پردهای بوده و ۳ مطلب دیگر نیز در ادامه آنها چاپ شدهاند.
کلاویگو و استلا، دو نمایشنامهای هستند که گوته در دوران جوانی آنها را نوشته است. «بانوان نیکسرشت، المثنای زنان بدسرشت» یک دیالوگ جمعی و پاریس نو و ملوزین نو هم دو افسانهای هستند که گوته نوشته و ترجمهشان در این کتاب چاپ شده است.
کلاویگو اولین نمایشنامهای است که از گوته منتشر شد. نام نمایش، در واقع نام مردی تلاشگر و خواهان رشد و ترقی اجتماعی است که از طرفی دیگر، مردی عاطفی و سستعنصر هم هست. او در جدال سهمگین بین دستیابی به منزلت اجتماعی بخت خانگی به کشمکش غیرقابل غلبهای گرفتار میآید. نمایشنامه استلا هم یک اثر عاشقانه درباره مردی متزلزل و مردد به نام فرناندو است. او اشرافزادهای سرگشته و ماجراجو است که همسر و دختر خود را ترک میکند تا بخت خود را با دختری جوان به نام استلا امتحان کند. اما از ترس دلبستگی استلا را هم رها میکند و پس از چند سال دوباره سراغ او میرود...
بانوان نیکسرشت، المثنای زنان بدسرشت، یک دیالوگ جمعی در فضای روشنفکرانه روزنامهنگاری است که شرکتکنندگان در آن به مباحث زیباییشناسی، هنرهای تجسمی و کاریکاتور رو میآورند.
پاریس نو، داستانی سرشار از درد و رنج و همچنین آرزو و تخیلات گوته جوان است که در خردسالی شاهد جنگ و خونریزی در سرزمین آبا و اجدای خود بوده است. ملوزین نو هم یکی از شاهکارهای قصهسرایی گوته است که توجهات زیادی را به خود جلب کرد. ملوزین یک شاهزاده است که به دنبال یک شوهر اصلونسبدار میگردد. این قصه درباره عاشق شدن و فرار یک داماد از مراسم عروسی است.
در قسمتی از داستان «پاریس نو» از این کتاب میخوانیم:
علاوه بر این، مرد کهنسال که مرا محکم گرفته بود، مانع حرکت آزادم میشد. پس از دیدن همه اینها حس کنجکاویام باز هم بیشتر میشد و جسارت طرح این سوال را پیدا کردم که «آیا نمیتوان به آن طرف هم رفت؟» او با حرارت پاسخ داد «چرا که نه؟ اما بنا به شرطهای دیگر.» وقتی درباره شروط جدید سوال کردم، به من گفت باید لباس خود را عوض کنید. خیلی راضی بودم؛ او مرا به سمت دیوار و به یک سالن کوچک تمیز برد که به دیوارهای آن چند لباس آویخته بود که همگی شباهت زیادی به لباسهای شرقی داشت. بهسرعت لباسم را عوض کردم؛ او با وجود اکراه من موهای پودرزدهام را کامل گردگیری کرد و یک توری رنگی روی موهایم کشید. پس از تغییر ظاهری که داده بودم در آینه بزرگی خودم را برانداز کردم و حس کردم خیلی زیبا شدهام و سرووضعم با لباس جدید را بیشتر از لباسهای اتوکشیده یکشنبه پسندیدم. چند شکلک درآوردم و ورجهوورجه کردم، مثل آنچه از رقصندههای تئاترهای دورهگرد دیده بودم.
این کتاب با ۲۲۴ صفحه، شمارگان ۷۰۰ نسخه و قیمت ۲۴ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما