به گزارش خبرنگار مهر، دومین عنوان از مجموعه «تاریخ ایران: روایتی دیگر» با عنوان «رواداری فرهنگی در عصر مغولان» نوشته نسیم خلیلی به تازگی توسط نشر ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است.
اولین کتاب این مجموعه درباره شخصیت شاه اسماعیل صفوی و ارائه تصویر واقعگرایانه از این فرد به عنوان بنیانگذار سلسله صفوی بود. ویژگی اصلی تعریفشده برای مجموعه «تاریخ ایران: روایتی دیگر» نظر، داشتن نگاهی همهجانبه، فرهنگی و انتقادی به رویدادهای تاریخ ایران در عرصه ایرانِ فرهنگی است. به عقیده دستاندرکاران تهیه مجموعه مذکور، خوانش درست تاریخ میتواند موجب تحکیم هویت ملی، دوری از تندرویهای قومیتی و مذهبی و سرانجام احتراز از یکسونگریهای اسلامی-باستانی شود.
درباره مغولان و گرایش آنها به ادیانی جز آیین بدوی نیاکانشان، روایتهای افسانهای فراوانی در متون تاریخی آمده است. در این روایتها خانی که اسلام یا مسیحیت را پذیرفته و از کودکی با حالات یک عارف تصویر شده است. گویی کودک میدانسته که روزی از آیینهای صحراگردان خواهد برید و در جهانی متفاوت با جهان زیست و کودکی خود، آیینی دیگر برخواهد گزید. اما این که این روایتها واقعیت دارند یا نه، پرسشی است که کتاب پیش رو در پی پاسخ به آن بوده است.
نگارنده کتاب «رواداری فرهنگی در عصر مغولان» به این نکته اشاره دارد که درباره مغولانی که به آیین مغلوبان خود در آمدهاند، نوعی نگاه تقدیسگرایانه وجود دارد؛ نگاهی که دینپذیری مغولان را نه یک سیاست یا خطمشی یا تاثیر فکری مردمان سرزمینهای مفتوحه؛ که نشانهای عارفانه و بعضا واکنش روحانی انگاشته شده که بر اثر رویایی صادقه یا مکاشفهای رمزانگیز خود را نشان داده است.
در کتاب مورد نظر سیر کلی اندیشهها، خط مشیها و سیاستهای مذهبی این قوم که ایران را برای مدتی فتح کرد، مرور خواهد شد. نویسنده در کتاب مورد نظر به موقعیت و جایگاه ادیان مختلف در سایه حاکمیت مغولان نگاه کرده و به طور مشخص عوامل موثر در اسلامپذیری مغولان و تعاملشان با جهان ایرانی - اسلامی را بررسی کرده است.
این کتاب ۴ فصل دارد که به ترتیب عبارتاند از: «از یورتِ مغولان تا آیینهای رازورانه»، «از لابهلای کلمات و سکهها»، «"تا بدان لوای اسلام افراختهتر شود"» و «از صندوقهای قرآن تا مجسمههای بودا».
نسیم خلیلی کتاب خود را به عبدالرسول خیراندیش مغولپژوه و ایلخانیشناس ایرانی تقدیم کرده است. در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
اما پرسش مهمتر آن است که آیا در هنگام غارت و فتح و چپاول هم چیزی به نام رواداری میتوان یافت؟ به نظر میرسد پاسخ این پرسش را میتوان در یکی از روایاتی بازجست که نویسنده طبقات ناصری نقل میکند. در این روایت یکی از بزرگان خراسان سرگذشت خود را در حملات مغول شرح داده است. این مرد روحانی که معجزهآسا از کشتار هرات جان سالم به در برده بود از طریق تولی، یکی از پسران چنگیز، برای خدمت به خان مغول نزد او فرستاد میشود. در این ملاقاتِ میان مرد خراسانی و چنگیز، مرد خراسانی به لطایفالحیل از چنگیز درخواست میکند تا به کشتار مسلمانان پایان داده شود، اما خان مغول نمیپذیرد و بهتندی او را از درگاه خویش میراند.
این روایت از چند منظر به پژوهش حاضر مرتبط است، در واقع این روایت به تنهایی میتواند سیاستهای فکری و اعتقادی مغولان را در سالهای نخستین حملاتشان در تقابل با جهان مغلوبه به شکلی موجز و فشرده و نمادین بازگو کند: مردی از تبار مردم مغلوبه را یاغیان مغول امان میدهند، اتفاق غریبی که از رمز و رازی نهفته حکایت میکند، این راز شاید میل مغولان به بهرهمندی از قدرت قدسیانه انسانهایی است که به زعم آنان به مدد نیروهای فراانسانی زندگی میکنند، شاید هم تلویحا این پناه دادن از آن رو بوده که مغولان مرد ازمرگرشته را از خود میدانستند، گویی او به مدد تعویذی از خدای مغولان از مرگ رسته است، چنین رویکردی در برابر حادثهای که میتواند سادهترین تفسیرش نوعی حسنتصادف باشد، نشاندهنده دلبستگی مغولان به نمادهای فرازمینی و بعضا جادوگرانه آیین آبا و اجدایشان است.
این کتاب با ۱۳۸ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۵ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما