۱۲ آذر ۱۳۹۷، ۱۲:۱۷

در مراسم رونمایی «روایت علی‌اسحاقی...» عنوان شد:

روایتی از جنگ‌الکترونیک و شنود در دفاع مقدس/هنوز سوژه بکر داریم

روایتی از جنگ‌الکترونیک و شنود در دفاع مقدس/هنوز سوژه بکر داریم

یدالله ایزدی تدوین‌گر و پژوهشگر دفاع مقدس گفت: با حادثه پیدا کردن بیسیم عراقی‌ها توسط علی اسحاقی زمینه‌های تولد شنود و جنگ الکترونیک ایجاد شد که ماجرای آن در کتاب جنگ الکترونیک روایت می‌شود.

به گزارش خبرنگار مهر، مراسم نقد و بررسی و رونمایی کتاب «تاریخ شفاهی دفاع مقدس روایت علی اسحاقی جنگ الکترونیک» به کوشش یدالله ایزدی با حضور تدوین‌گر این کتاب در خبرگزاری مهر برگزار شد.

یدالله ایزدی درباره کتاب تاریخ شفاهی دفاع مقدس، علی اسحاقی جنگ الکترونیک و نحوی گفتگوها، نوع الفت و برادری و برابری و ایثار و مجموعا فرهنگ دفاع مقدسی اظهار کرد: در مجموعه زیستی دهه اول انقلاب برابری و برادری خاصی وجود داشت که شاید فضاهای معنوی و خاصی را ایجاد می‌کرد.

او درباره کارکرد مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس تصریح کرد: این سازمان، مرکزی است که در دل سپاه پاسداران بعد از جنگ شکل گرفت البته مرکز تجربه‌ای قبل از جنگ داشت که پس از فروپاشی سیستم سیاسی رژیم گذشته، نظام نوپای اسلامی نهادی که در درون آن شکل گرفت سپاه پاسداران بود که شأن خود را صرفا انجام دادن کارهای فرهنگی می‌دانست و می‌داند و به نوعی کمک به ایجاد، قوام و دوام این نظام نوپایی که ساختار جایگزین ندارد، می کند.

مدیر تاریخ شفاهی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس گفت: بعد از اینکه رژیم بعثی عراق به مرزهای ایران حمله کرد این مجموعه در واقع خودش دفتری به عنوان «دفتر سیاسی» داشت، که حوادث روز را رصد می‌کرد. در آغاز جنگ تحمیلی، برخی فرماندهان تصور نمی‌کردند که جنگ بیش از یک ماه طول بکشد یعنی ابعاد زمانی و مکانی حوادث ناشناخته بود. زمانی که وارد بخش جمع‌آوری اخبار شدیم متوجه این مسئله شدیم، حادثه خیلی بزرگتر است و لایه‌های مختلف و متعددی دارد که فقط نمی‌توان آن را به صرف یک خبر به همگان اطلاع‌رسانی کرد و بعد تمام حوادث و رویدادها، که جنگ تمام شد به سراغ آدم‌هایی رفتند که در آن حادثه حضور داشتند.

ایزدی در ادامه افزود: در دوران دفاع مقدس در کنار فرماندهان افراد خاصی حضور پیدا می‌کردند که صلاحیت بسیار بالایی داشتند و در جریان تمام امور قرار می گرفتند و این امورات شامل تصمیم‌گیری‌ها، تصمیم‌سازی‌ها، اخبار و وقایع جلسات را هدایت و در عملیات در کنار فرماندهان بودند. آنان همه اسناد و وقایع را جمع‌آوری می‌کردند و این مجموعه‌ها به مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس تبدیل شد. پس از جنگ هم مرکز اسناد وارد یک ماموریت جدیدی شد که این ماموریت مربوط به پژوهش‌های جنگ است.

او ادامه داد: بنابراین پژوهشی ‌که در مرکز اسناد شکل می‌گیرد به صورت تخصصی برای این مرکز و مستند به همین اسناد اختصاصی است که متعلق به خود مرکز است. مرکز اسناد نزدیک به ۱۰ سال است که وارد تاریخ شفاهی شده و دلیل ورودش هم این است که اسناد، همه ابعاد جنگ را روایت نمی‌کند یعنی در سطحی از جنگ، وقایع را تعریف می‌کند و قادر به ورود لایه های زیرین بحث نیستند. ۸ سال دفاع مقدس فشرده‌ای از وقایع یک قرن است که هر چقدر وارد این گذار می‌شویم حس می‌کنیم تا چه اندازه کم کار کرده‌ایم برای واقعه‌ای که همه مردم را پیرامون یک حادثه در کنار همدیگر جمع می‌کند.

تاریخ‌شفاهی تمایزات و تفاوت‌های نسبت به خاطره‌نگاری دارد

ایزدی درباره اصل و اصول تاریخ شفاهی تصریح کرد: تاریخ شفاهی یک ظرفیتی بیش از حوزه اسنادی دارد که قادر است به لایه‌های زیرین مبحث دفاع‌مقدس ورود پیدا کند که ما در بخش تاریخ شفاهی در طی ۱۰ سال گذشته با تعدادی از فرماندهان در این زمینه صحبت کرده‌ایم. یکی از مباحث تاریخ شفاهی، جنگ الکترونیک است که مبدع و بنیان‌گذار آن در ایران علی اسحاقی است که شنود و جنگ الکترونیک در دفاع مقدس مشغول بود. در واقع جنگ الکترونیک ساختاری در سازمان‌های نظامی است که به عنوان یک مدل جنگ از آن نام برده می‌شود. همچنین شنود هم یک مدل جنگ و ماموریت خاصی است که گوش فرماندهی در اردوگاه دشمن است، یعنی رفتارهای دشمن را که دیده نمی‌شود را می‌دیدند.

او درباره اینکه پژوهش‌هایش درباره مباحث تا چه اندازه زمان برد، عنوان کرد: مدلی که در مرکز تعریف  بر پایه پژوهش است، زیرا تاریخ شفاهی مدل جدیدی در پژوهش‌ها دارد، تاریخ شفاهی را در تاریخ‌نگاری یک مدل و سبک ویژه می‌دانیم که روش آن گفت‌وگو است. اما در واقع تاریخ شفاهی روایت شفاهی تاریخ به یک معنا نیست، هرچند روش آن شفاهی است. تمایز تاریخ شفاهی با خاطره هم در این است که خاطره تجربه فردی هر شخص است و نیازی به اثبات در گفته‌ها ندارد. اگر هم از او دلیل و سندی بخواهند شاید ادله‌ای نداشته باشند و خود راوی مسند و مصدر واقعه است. اما تاریخ شفاهی با زندگینامه تمایزاتی دارد که صرفا زندگی شخصی فرد را بررسی نمی‌کند هرچند تاریخ شفاهی آمیزه‌ای از زندگینامه و خاطره است.

ایزدی در ادامه گفت: تاریخ شفاهی روایتی تاریخی و مستند به سند است که معمولا در این روایت‌ها ممکن است روایت و قضاوت فرد دیگری از یک حادثه واحد با یکدیگر متفاوت باشد. ما سعی کردیم در مدلی که در مرکز تالیف کردند زمانی‌که فرمانده‌ای برای گفت‌وگو انتخاب شد، مجری برای این گفت‌وگو دوره‌ای پژوهش انتخاب می‌شود که من حدود ۶ ماه در مورد علی اسحاقی، شنود، جنگ الکترونیک و موضوعات دیگر تحقیق و پژوهش داشتم. خوشبختانه در این خصوص اسناد نسبتا زیادی وجود داشت، و ایشان در جلسات تصمیم‌گیری حضور داشتند. نقش شنود و موضوعات جمع‌آوری شده بود.

او اظهار کرد:تعدادی از فرماندهان در جنگ ایران و عراق کسانی بودند که در دوران پهلوی به سربازی رفته بودند و بعضی از آنان در مکان‌های خاصی دوران سربازی خود را سپری کردند. وقتی این فرماندهان وارد جنگ شدند تجربه‌هایی داشتند که بسیار کاربردی بود همانند آقای علی اسحاقی.

به گفته او، اسحاقی بیسیمی از عراقی‌ها را در زمان جنگ پیدا می‌کند و با توجه به اینکه زبان عربی او بسیار خوب بود معانی حرف‌ها را درمی‌آورد که در صحنه نبرد قرار است چه اتفاقاتی رخ دهد و تصمیم دارد چه کار کند آقای اسحاقی متوجه شده بودند که آن‌ها قرار است چه کارهایی انجام دهند. که در کتاب هم درباره شنود چگونه متولد شد با آقای اسحاقی بحث کردیم.

تدوین‌گر کتاب جنگ الکترونیک، بیان کرد: البته ارتش سابقه محدودی در زمینه شنود دارد که آقای اسحاقی به این موضوع اشاره می‌کند، که وقتی ما این تجربه را پیدا کردیم و بیسیم‌های دیگر را در اختیار گرفتیم، رفتیم روی فرکانس‌ عراقی‌ها دیدیم این اطلاعات خیلی خوب هستند که ما می‌توانیم با جمع‌بندی اطلاعات رفتار دشمن را به فرماندهان اطلاع بدهیم.

ایزدی درباره توسعه شنود و مراکز موجود عنوان کرد: ۳ مراکز شنود وجود داشت که در سفارت امریکا در تهران، ساختمان‌های ساواک و لشکر گارد شاهنشاهی بوده است. سیستم‌هایی از قبل خریداری شده بود که این‌ها ماموریت شنود را انجام می‌دادند. ولی این به نسل انقلاب پیدا نکرده بود، این حادثه که بیسیم عراقی‌ها را آقای اسحاقی پیدا می‌کند زمینه‌های تولد شنود ایجاد می‌شود که ماجرای آن در کتاب روایت شده است.

این پژوهشگر تاریخی درباره حضور علی اسحاقی که در جلسات نقد و بررسی کتاب‌اش حضور ندارد، گفت: ایشان کسالت‌های که به نوعی عارضه‌های خود جنگ است، دارند و نمی‌توانند در جلسات حضور داشته باشند، اما این حرف درستی است که مردم باید با قهرمانان ملی آشنا باشند و با آنها در تعاملات قرار بگیرند. ما در جلسه‌ای بودیم که رئیس موزه مسکو در این جلسه حضور داشتند فردی حدود ۹۰ساله همراهشان بود که گفت این از کهنه سربازان جنگ جهانی دوم است که در جنگ لنین‌گراد سرباز بوده است. این‌ها در تمام سفرهای رسمی‌شان چنین افرادی را با خود می‌بردند و در این زمینه نقد جدی بر ما وارد است که چرا قهرمانان سرزمین‌مان را نمی‌شناسیم. نباید این را هم محدود به فرماندهان کنیم به اعتقاد من تمام سربازان کار بزرگی انجام دادند.

دفاع‌مقدس موضوعات بکر و بدیعی برای ادبیات و هنر تصویری دارد

مدیر تاریخ شفاهی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس گفت: کسانی که در حوزه هنرهای تصویری کار کردند باید بدانند که زندگی این افراد پُر از سوژه‌ها است. زمانی که می‌بینیم این روایت‌ها به خاطره‌نگاری نزدیک است می‌بینیم که تا چه اندازه این موضوعات بدیع و نو است. در دوره‌ای مرکز اسناد راویان را جمع کرد تا بروند و نقاط مناطق صفر مرزی را ببینند. زیرا این راویان با سوژه‌های بکری آشنا شوند که این اندیشه از کجا شکل گرفت زیرا ما این موضوع را خیلی نمی‌بینیم البته آمریکایی‌ها در برهه زمانی خاصی این مبحث را پیاده کردند آن‌ها خبرنگار ـ فرمانده داشتند که خبرنگار در کنار فرمانده حاضر بود و به صورت آنلاین تمام وقایع را پخش می‌کرد و این تجربه روایتگری در جنگ مطرح است که البته روایتگر، خبرنگار نیست به نوعی محرم رازی است که روایتی از جنگ را بیان می‌کند.

او درباره این موضوع که راویان تا در صحنه‌ها حضور پیدا نمی‌کردند، فرماندهان قرارگاه به پایین می‌گفتند این عملیات جدی نیست، تا این راویان حضور پیدا کنند، ادامه داد: البته آقای رضایی راوی پیوسته داشتند و دیگر فرماندهان همانند آقای صفری و شمخانی راویان اصلی ناپیوسته داشتند، فرماندهان بسته به عملیات، راویان در کنارشان بود. از جهتی می‌خواهم بگویم اهمیت این کاری که در کشور ما اتفاق افتاد حتی آمریکایی هم یک اقتباسی درجنگ از ما داشتند که ما در جنگ برای رمز عملیات‌ها و فرمان حمله از نام مقدس ائمه استفاده می‌کردیم و امریکایی‌ها هم در این امر در جنگ دوم عراق از نام مریم مقدس استفاده کردند.

ایزدی درباره آرشیوهای راویان گفت: مرکز یکی از آرشیوهای مهم را در زمینه جنگ دارد که ما البته ما خیلی آرشیو متعدد در این زمینه نداریم شاید حدود ۵ یا ۴ آرشیو مهم وجود داشته باشد، یکی دیگر هم کتابخانه ملی آیت‌الله مرعشی در قم است که به سبک متفاوتی از این آرشیو نگه‌داری می‌شود تا از آفات به دور بماند.

او در پاسخ به این سوال که چرا علی اسحاقی خودشان به طور مستقیم دست به نگارش این تاریخ نزدند، آیا دلیل خاصی داشته است، گفت: سوال مهمی است، البته نه تنها در مورد آقای اسحاقی، بلکه در اکثر قریب به اتفاق فرماندهان جنگ ما این اتفاق رخ نداده است. بله این حرف درستی است که نوعا فرماندهان ما، در حوزه‌های تاریخی و پژوهشگری جنگ ایران و عراق وارد نشدند. البته بعد از جنگ فرصت تحصیلی برای بسیاری از فرماندهان فراهم شد و بسیاری از این‌ها امروز هیئت علمی دانشگاه هستند. در دانشگاه‌های نظامی و حتی غیرنظامی در حال تدریس هستند. ولی این به عنوان یک تکلیف بسیاری از این‌ها به آن نگاه نکردند.

این پژوهشگر حوزه دفاع مقدس ادامه داد: قاعدتا وقتی در دل یک جنگ مردمی، موضوعی پیش می‌آید باید دستگاه‌ها، سازمان‌ها و حتی می‌خواهم بگویم این ادبیات در ارتش هم شکل نگرفت چه در ارتش زمان پهلوی که سابقه حدود ۸۰ ساله دارد اصلا وجود نداشت، در ارتش جمهوری اسلامی هم بسیار کم. اما در سپاه بسیاری از کسانی که در جنگ بودند نظامی نبودند و به زندگی شخصی خودشان برگشتند.

علی‌اسحاقی مبدع و بنیان‌گذار شنود و جنگ الکترونیک است

ایزدی گفت: حالا مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس چون کارش پژوهش در خصوص اسناد بود به این موضوعات ورود پیدا کرد، ارتش بعدها برای اینکه در موضوع تاریخ‌نگاری به یک معنایی عقب نماند از این صحنه ورود پیدا کرد و پژوهشگاه خوبی راه‌اندازی کردند و پژوهش‌های قابل قبولی هم انجام دادند و آثار بسیار زیادی شکل گرفت. بعضی از سازمان‌ها به دلیل تغییر ساختارشان، مثل جهاد سازندگی ادغام شد در وزارت کشاورزی اصلا متولی خیلی جدی‌ای برای کار پیدا نکردند. حرف‌های ناگفته آنها زیاد ماند و آقای اسحاقی هم مثل بقیه حرف‌هایش ناگفته مانده بود. یعنی یا توجه نکردند و به نوعی حادثه جنگ را در قالب سمینارها، کنگره و بزرگداشت‌ها و مناسبت‌های شهدا که در استان‌های مختلف گرفته می‌شود، دعوت می‌شوند به عنوان پیشکسوت آنجا صحبت کنند ولی نه به صورت مدون. فکر می‌کنیم تا اینجا که این کاستی‌ها وجود دارد این سازمان‌ها و تشکیلاتی که متولی این بحث هستند باید بروند و این خاطرات را جمع‌آوری و تدوین کنند.

به گفته ایزدی، ما فرماندهان بسیار زیادی داریم که علی رغم این‌که نقش‌آفرینی‌های زیادی در جنگ ایران و عراق داشتند، مانند شهید احمد کاظمی یا شهید تهرانی مقدم سراغ این‌ها نرفتند و هر چه که این افراد داشتند با خودشان بردند.

ایزدی همچنین گفت: اگر سردار اسحاقی خاطرات خودشان را می‌نوشتند باز منافاتی نداشت که مثلا کسی به عنوان تاریخ‌نگار بروند از ایشان نپرسند و این مباحث را چون وظیفه شفاهی و تاریخ‌نگار چیز دیگری است. یعنی ممکن است اگر خود آقای سردار اسحاقی می‌نوشتند ممکن بود که روایتهایشان تفاوت‌هایی داشته باشد یا این کتاب. آقای ایزدی با تحقیق و پژوهشی که داشتند و توانستند یکسری موضوعات و مسائل مهمی را بپرسند که ممکن بود خود آقای اسحاقی به آنها اشاره نکنند. به هر حال به نظر من منافاتی نداشت.

ایزدی در پاسخ به این سوال که کتاب مجموعا ۲۳ جلسه دارد آیا این مقدار جلسات برای تمام موضوعات، رویدادها، حوادث و اتفاقات کافی است، گفت: توضیح اجمالی درباره تاریخ شفاهی که مرکز دارد را دارم و همان را اجرا می‌کنم نگاه مرکز و هدفش به عنوان یک مکز اسنادی پر کردن شکاف‌های اطلاعاتی و استنادی که در سندهای مکتوب وجود دارد، است. در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس نزدیک به ۴۰ هزار ساعت نوار کاست از زمان جنگ باقی‌مانده است که ثبت و ضبط شد.

او در ادامه بیان کرد: تقریبا ده‌ها هزار سند مکتوب دارای طبقه‌بندی به تدریج در زمان جنگ جمع‌آوری و ضبط شده است. ولی زمانی‌که راوی پیوسته نداشتیم باید تاریخ جنگ را وقتی نگاه می‌کنید در تمامی ساعات شبانه روز، هفته‌ها، ماه‌ها و سال‌های جنگ این حرف برای روایت دارد ولی روایت ما فقط در ایام قبل از عملیات یا یک اقدام نظامی کنار فرمانده حاضر می‌شده است. بنابراین لزوم گفتگو یک موضوع اساسی است، اما توجه داشته باشید که شما وقتی خود این کتاب را نگاه می‌کنید، زمینه یک پژوهش‌های ثانویه دیگری است. درباره آقای اسحاقی دوستانی ورود پیدا کردند که این یک موضوع بکری است و قابلیت تبدیل به آثار تصویری در قالب سریال و فیلم را دارد.

او همچنین درباره تعداد جلسات با علی اسحاقی عنوان کرد: ما چند جلسه با آقای اسحاقی برگزار کردیم، دوستان آمدند و حداقل صد تا سوژه از دل این کتاب درآوردند. از جمله من دو سه مورد آن‌ها اشاره می‌کنم. عراقی‌هایی که در موضوع جنگ الکترونیک در مخالفت با رژیم بعث عراق به دلیل تسلط بر زبان عربی در اروگاه ما علیه رژیم بعث می‌جنگیدند. شما می‌دانید بعدا این‌ها تبدیل شدند به یک لشکر تحت عنوان «لشکر ۹ بدر» بخشی از این‌ها افرادی بودند که خودشان آمده بودند در این لشکر، و بعضی از آن‌ها اسرای عراقی بودند که در عملیات‌ها اسیر شده بودند و بعدا آمدند در لشکر بدر و علیه رژیم بعث جنگیدند. بعضی از این افراد در این موضوع شنود و جنگ الکترونیک حضور داشتند و سوژه‌های بسیار جالبی هستند.

ایزدی در ادامه بیان کرد: باید بدانید برخی از افرادی کویتی‌ که سرمایه‌دار بودند در طول جنگ یک ریال از جمهوری اسلامی حقوق نگرفتند، معیشت این‌ها توسط کسان دیگری که دوستداران انقلاب اسلامی بودند تامین می‌شد. افراد مختلفی بودند که زندگی این افراد را تامین می‌کرد. خود این‌ها سوژه‌های بسیار بکری هستند از نمونه‌هایی که اصالتا ایرانی نبودند ولی نگاه آرمانی به انقلاب اسلامی داشتند و یک احساس وظیفه در قبال انقلاب اسلامی داشتند. مثلا نمونه‌های دیگر افغانستانی‌ها و پاکستانی‌هایی بودند که بر علیه رژیم بعث جنگیدند. من این را با ادبیات دهه ۶۰ دارم نقل می‌کنم. یک شیعه مسلمان انقلابی کسانی هستند که در اردوگاهی به کشورشان تجاوز می‌کنند او هم حمایت مالی می‌کند، یا می‌آید از زندگی شخصی‌اش مایه می‌گذارد و جهاد می‌کند و با مال و جان خود جهاد می‌کند. منظورم این است که در دل اینها سوژه هایی هستند که مبدا و مبنای روایت‌های ثانویه دیگری قرار می‌گیرند.

کد خبر 4474384

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha