۳ دی ۱۳۹۷، ۱۱:۱۱

یادداشت مهمان؛

«انبساط» با نگاه انقباضی!

«انبساط» با نگاه انقباضی!

سعید فلاح‌فر هنرمند حوزه تجسمی معتقد است برگزاری نمایشگاهی از آثار هنرمندان سفالگر با عنوان «انبساط» در راستای سیاست‌های به‌شدت انقباضی اعضای انجمن است.

به گزارش خبرنگار مهر، سعید فلاح‌فر هنرمند و کارشناس حوزه هنرهای تجسمی در یادداشتی به نقد برگزاری نمایشگاه سفالگری با عنوان‌ «انبساط» پرداخته است.

 در متن این یادداشت می‌خوانیم:

«بعد از برنامه‌های سالانه انجمن تصویرگران ایران و انجمن ملی عکاسان ایران، انجمن هنرمندان سفالگر هم تصمیم گرفت از کیسه سیاست‌های حمایتی اداره کل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای راه اندازی رویدادی تخصصی بهره‌برداری کند و بعد از نمایشگاه قبلی خود، جمعه هفته گذشته (۳۰ آذر الی ۱۰ دی ماه ۱۳۹۷) نمایشگاه تخصصی‌تر خود را با عنوان «انبساط» در خانه هنرمندان ایران افتتاح کرد.

به دلایلی این نمایشگاه را می‌توان رویدادی قابل استناد در تحلیل وضعیت این هنر و انجمن مربوطه فرض کرد؛ اول این که نمایشگاه «انبساط» اتفاقاً با سیاست‌های شدیداً انقباضی و سختگیرانه، تنها تعدادی از اعضای انجمن و آثار ارائه شده را شایسته حضور تشخیص داده و قاعدتاً از نمایش آثار ضعیف‌تر سایر اعضا خودداری کرده است.

اعلام حداقل نام چهار نفر نمایشگاه‌گردان در خبرها و پوستر هم نشان از حساسیت برای انتخاب ترکیب نهایی نمایشگاه دارد. در صورتی که بدانیم حضور نمایشگاه گردان به این معنی است که مجموعه حول انعکاس و نمایش ایده‌ای معین جمع‌آوری شده و تنها نباید انتظار نمایشگاهی گروهی و پراکنده داشت. همچنین مشارکت دو نهاد تخصصی یعنی اداره کل هنرهای تجسمی و موسسه توسعه هنرهای تجسمی در کنار انجمن هم نشان از جدیت نمایشگاه به عنوان رویداد خاص هنر سفال دارد.

«انبساط» نمایشگاهی است که هم حکایت از تلاش برگزارکننده برای عبور پیشرفتی از کلیشه و تکرار و سنت و صنایع‌دستی دارد و هم سخت از مفاهیم هنر معاصر تبعیت می‌کند. نمایشگاهی که هم برای کارگاه سفالگری اصفهان تبلیغ می‌کند و هم مجسمه رومیزی و مجسمه نیمه غول پیکر محیطی دارد؛ غولچه‌ای که البته چندان هم اندازه تعاریف سفال و یا مبانی زیبایی شناسی و محتوایی آن نیست. هم تصویرسازی و نقاشی‌های پایه لعاب روی بشقاب دارد و هم کتیبه و کوفی‌نویسی. هم چیدمان سفال شکسته دارد و هم احجام رنگی. هم داعیه زینتی دارد و هم اصرار بر کانسپت و انتقال پیام‌های اجتماعی و روانشناختی. هم به دنبال تجربه‌های خلاقه است و هم می‌توان در آن مجسمه‌هایی از شیرهای سفالی دید که (برخلاف نام روی لیبل) بی‌هیچ شائبه‌ای مخاطب را به یاد شیرهای تناولی می‌اندازد.

آیا در ساختار اجتماعی و هنری امروز وجود انجمن‌هایی با عناوینی شبیه انجمن نقاشان رنگ روغن، انجمن نقاشان رنگ آکرلیک و... یا انجمن مجسمه سازان با چوب، انجمن مجسمه‌سازان با برنز و... ضرورتی اجتناب ناپذیر است؟ آیا می‌توان شیء و اثر هنری را تنها به دلیل مواد سازنده آن چنان مشخص و قطعی طبقه‌بندی کرد که نیاز به تشکل و انجمنی مستقل داشته باشد؟ یا این استقلال، علاوه‌بر جنس و مواد به مشخصه‌های ذاتی، ماهوی و بنیادی‌تر هم نیاز دارد؟ حتی چنانچه به حذف ناگزیر مرزهای هنرهای تجسمی هم معتقد باشیم، باز هم با تاکید بیشتری تکثیر این عناوین برای انجمن‌های تجسمی پذیرفته نخواهد بود.

اگر نمایشگاه «انبساط» را نمونه بضاعت واقعی هنر سفال ایران بدانیم به نظر می‌رسد این انجمن موفق به ارائه تعریف ویژه‌ای از سفال نشده و مجموعه‌ای از هنر حجم‌سازی و نقاشی و چیدمان و... را تنها با اتکا به اشتراک سفال و لعاب در یک مجموعه گرد آورده است.

در واقع نمی‌توان از نمایشگاه «انبساط» به عنوان مرجعی قابل استناد به هویتی مستقل از هنر سفال حال حاضر هنرمندان این رشته دست پیدا کرد. اگر نظریه پردازان، پژوهشگران و هنرمندان این رشته هنری در این مهم به پیشنهادهای قابل اعتنایی نپردازند، می‌توان حجم زیادی از فعالیت‌های سفالگری را به سادگی در دل سایر رشته‌های مشابه جا داد بی این که از قربانی شدن هویتی هراس داشت.

بی هیچ تردیدی سفال می‌تواند هنری مستقل باشد مشروط بر آن که عملاً علاوه‌بر تعبیر شیء سفالی و لعابدار، ماهیتی انحصاری و متمایزکننده در همه شاخصه های بسیط هنری ارائه کند.»

کد خبر 4493704

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha