دیر زمانی است که حکمای بزرگ جهان بشریت درباره امت واحد و وحدت عالم انسانی، مدینه فاضله، حکومت ایده آل یا حکومت واحد جهانی آرزوها کرده و طرحها داده اند. شاید بیش از چهل هزار سال از تاریخ پیدایش این ایده مقدس می گذرد و از چهار هزار سال قبل، فلاسفه و حکیمان زیادی در نقاط مختلف جهان برای ایجاد چنین وحدتی اقدام عملی نیز کرده و بپاخواسته اند. هر یک از حکما و فیلسوفان برای رسیدن به این هدف مقدس و عالی طرحی داده اند اما نقشه انبیاء الهی واحد است. پیامبران در طول دوازده هزار سال تاریخ مدون دینی، بیش ازیک طرح پیشنهاد نکرده اند و آن طرح وحدت جهانی بر اساس اصول "قولوا لا اله الا الله تفلحوا" ،"الهکم اله واحد" و "قل هوالله احد" است.
پیامبران متفقاً گفته اند :"اگر می خواهید جامعه ای پر سعادت ایجاد کنید یکتاپرست باشید." مسلمانان واقعی که در عشق نسبت به خدای محمد (ص) و خود حضرت محمد (ص) وحدت نظر دارند به معنای آن است که یکدیگر را دوست دارند. زمانی که در ایمان آوردن به الله و پیامبرش هم صدا و هم عقیده هستند همگی مومن محسوب می شوند و قرآن چه زیبا فرموده است که:"انما المؤمنون اخوه"؛ اهل ایمان با یکدیگر برادر هستند.
به جرات می توان گفت که عامل اصلی شکست و بدبختی مسلمانان تفرقه و دشمنی و نفرت است |
منطق علمای سنی پیرو تسنن محمدی - نه تسنن اموی - نیز از منطق علمی و انصاف اسلامی علمای بزرگی الهام می گیرد که هر چند از طرف خلفای اموی به عنوان رئیس مذاهب رسمی اهل سنت معین شدند اما همواره به شاگردی امام جعفر صادق (ع) معترف بوده و خود را مجتهد و محققی ساده معرفی می کردند که نظراتشان برای هیچکس قابل تقلید نبوده و چیزی فراتر از یک نظریه فقهی نمی تواند باشد.
منصور دوانیقی (خلیفه عباسی) از مالک (رئیس مذهب مالکی) می خواهد که کتاب فقهش را کتاب رسمی کرده و پیروی از آن را به همه ملل اسلامی اعلام کند اما مالک می گوید: " مردم را در آنچه برای خویش انتخاب می کنند آزاد بگذار." شافعی و ابوحنیفه هم هر دو اعتراف می کنند آنچه را که فتوا داده اند تنها در حکم یک نظریه است و هرگز راضی نیستند که کسی بدون تحقیق و بررسی و تعقل ، نظراتشان را پذیرفته و از آنان تقلید کند.
شیخ شلتوت ،مفتی اعظم اهل تسنن: " عموم مسلمین می توانند از نظر شرعی به فقه جعفری عمل کرده و یا از یکی از مذاهب اربعه فقه تسنن (حنبلی،مالکی،حنفی،شافعی) به فقه جعفری عدول نمایند." |
در زمان معاصر هم ، شیخ شلتوت ،مفتی اعظم اهل تسنن و رئیس دانشگاه بزرگ الازهر اینگونه فتوا داد: " عموم مسلمین می توانند از نظر شرعی به فقه جعفری عمل کرده و یا از یکی از مذاهب اربعه فقه تسنن (حنبلی،مالکی،حنفی،شافعی) به فقه جعفری عدول نمایند." امام خمینی (ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران نیز، شرکت در نماز جماعت اهل تسنن و اقتدا به آنان را جایز دانسته و بارها تاکید کردند: " هر کس بین شیعه و سنی تفرقه بیندازد نه شیعه است نه سنی." و یا در جای دیگر چنین می فرمایند: " تفرقه از شیطان و وحدت کلمه از رحمان است".
مام خمینی (ره) شرکت در نماز جماعت اهل تسنن و اقتدا به آنان را جایز دانسته و بارها تاکید کردند: " هر کس بین شیعه و سنی تفرقه بیندازد نه شیعه است نه سنی." |
سئوال مهمی که بسیار تامل برانگیز است این است که حاصل قرنها اختلاف، تفرقه و دشمنی میان شیعه و سنی چه بوده است؟ آیا حاصل این اختلافات جز رشد علمی، صنعتی و اقتصادی غرب و دشمنان اسلام بوده است؟آیا دامن زدن به این اختلافات و تفرقه ها سبب گسترش اسلام شده است؟
سئوال مهم دیگر این است که از کدام بخش آیه " واعتصمو بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا" شیعه کشی و سنی کشی استنباط می شود؟ آن دسته از برادران اهل تسنن که تشیع را متهم به خروج از دین اسلام می کنند بدانند که شرط اسلام برای مسلمان شدن، بر زبان جاری ساختن دو جمله " اشهد ان لا اله الا الله" و " اشهد ان محمدا رسول الله" است، پس دیگر چه جای تفرقه و اختلاف است؟ هیچ کس از هر فرقه و مذهبی که با شد حق ندارد هیچ مسلمانی را که شهادتین بر زبان آورده است، تکیفر کند.
بعد از پیروزی انقلاب که به فرمان امام خمینی (ره) هفته ای با عنوان هفته وحدت نامگذاری شد نشانگر اهتمام ویژه ایشان به حفظ وحدت امت اسلام بود. دشمنان اسلام از یکسو تلاش کرده اند که تشیع از افکار اهل سنت و اهل سنت از افکار تشیع بی اطلاع باشد و از سوی دیگر، همواره پیروان این دو مذهب را دشمن یکدیگر معرفی می کنند. تشیع و تسنن مشترکات اساسی و بسیاری دارند که مهمترین آنها رسالت پیامبر، قرآن ، خانه کعبه و محبت اهل بیت(ع) است .
آیا حاصل این اختلافات جز رشد علمی، صنعتی و اقتصادی غرب و دشمنان اسلام بوده است؟آیا دامن زدن به این اختلافات و تفرقه ها سبب گسترش اسلام شده است؟ |
آیا می توان با اختلاف و دشمنی سایر مردم جهان را به شایسته ها دعوت کرد؟ وحدت مسلمین از مهمترین عوامل و پیش نیازهای جاری شدن عدالت در جوامع اسلامی و رشد و شکوفایی علمی، اقتصادی، صنعتی و فرهنگی است. بدون تردید ،هیچ جامعه ای را در طول تاریخ نمی توانیم بیابیم که با تفرقه و اختلاف توانسته باشد به اصلاح امور سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و علمی خود بپردازد. کوتاه سخن آنکه اختلاف، تفرقه و دشمنی همواره در طول تاریخ ، عامل افول و سقوط تمدن ها و ملتها بوده است ؛ پس باید به سوی وحدت و برادری گام برداشت.
--------------------------
محمد صادق زمانی
نظر شما