به گزارش خبرنگار مهر، نشست پرسش و پاسخ فیلم سینمایی «درخونگاه» به کارگردانی سیاوش اسعدی شامگاه پنجشنبه ۱۱ بهمن ماه در خلال سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر در پردیس ملت؛ سینمای رسانهها برگزار شد.
در ابتدای این نشست اسعدی عنوان کرد: شغل من فیلمسازی است و خیلی بد است که دیر به دیر فیلم میسازم. من در راستای یک مسیر فیلم میسازم. هر فیلمسازی بر اساس یک دغدغه اجتماعی و شخصی فیلمی میسازد و وقتی دلایل این موضوع را بگوییم تبدیل به بیانیه میشود.
تورج اصلانی مدیر فیلمبرداری این اثر هم اظهار کرد: خواندن یک فیلمنامه خوب، امنیت خاطر بابت همراهی یک تیم خوب و... می تواند دلیلی برای حضور در یک فیلم باشد.
در ادامه امین حیایی بازیگر این اثر هم بیان کرد: وقتی فیلمنامه «درخونگاه» را خواندم برایم بسیار جذاب بود و احساس کردم رضا میثاق در این فیلم یک کاراکتر جذاب و یک لات خوب است. خوشحالم که در این فیلم حضور پیدا کردم و امیدوارم باز هم چنین فیلمهایی ساخته شود.
سپس نیما نادری یکی از فیلمنامهنویسان این اثر بیان کرد: «درخونگاه» در مرحله فیلمنامه مسیر دشواری را طی کرد و چندین ماه با سیاوش درگیر نگارش بودیم پروسه تبدیل نمایشنامه به فیلمنامه کار سختی بود و به همین دلیل در این فیلم بسیار پخته شدم.
مهراوه شریفینیا دیگر بازیگر این فیلم گفت: من به خاطر این فیلم چند فیلم دیگر را از دست دادم و بسیار از این موضوع خوشحال هستم از همه دوستان بسیار یاد گرفتم.
ژاله صامتی بازیگر نقش مادر در این فیلم هم توضیح داد: من معتقدم آدم خوششانسی هستم و همیشه کارهای خوبی به من پیشنهاد میشود و خدارا شکر این فیلم هم خروجی جذابی داشت.
نادر فلاح از دیگر بازیگران «درخونگاه» هم عنوان کرد: زمانی در این فیلم حضور پیدا کردم که تصمیم گرفته بودم دیگر نقشهای کوتاه بازی نکنم اما فهمیدم که اگر این نقش را بازی نمی کردم چقدر بد میشد.
سپس نادری اظهار کرد: «درخونگاه» فیلمی نمادگرایانه است و در روایت آن ابهام و استعاره وجود دارد.
صامتی در پاسخ به سوال خبرنگار دیگری گفت: من از کارهای سخت خوشم میآید و دوست داشتم جسارت خودم را محک بزنم و به نظرم جسارت زیادی در این فیلم بود. به فیلمنامه و حضور امین حیایی اعتماد کردم. با وجود اینکه زنهای توانای زیادی در سن و سال مادر فیلم در میان بازیگران داشتیم اما سیاوش اسعدی این نقش را به من داد و برای خودم ایفای نقش آن یک چالش بود. فکر میکنم تا آخر عمرم نقش مادرهای متفاوت را بازی کنم.
وی درباره شباهت نقشش به دیگر نقش ها هم اظهار کرد: نقش من شبیه نقش فیلم دیگری نبود.
اسعدی توضیح داد: ژاله صامتی بازیگر توانمندی است و همیشه دوست داشتم با او کار کنم و احساس کردم اینجا بهترین جا برای همکاری با اوست و از این لحاظ به نظرم آدم خوش شانسی بودم.
منصور سهرابپور تهیهکننده این اثر هم عنوان کرد: سال گذشته خیلی احتمال میدادیم که فیلم به جشنواره نرسد ولی این کار را کردیم تا جنبه تبلیغاتی آن تقویت شود از سوی دیگر کار کاملا در بخش خصوصی ساخته شده و از هیچ رانتی استفاده نکردیم از جاهایی وام گرفتیم که من تاکنون ۵۰۰ میلیون بهرهاش را دادهام به همین دلیل ریسک کردیم فیلم را به جشنواره بدهیم تا اسم فیلم توسط مردم شنیده شود.
اسعدی عنوان کرد: همیشه در فیلمهایم مادربزرگهای بامزه حضور دارند. حتما نشانههایی در استفاده از این موضوع وجود دارد و من همیشه از گفتن این نشانهها پرهیز میکنم تا بقیه این نشانهها را پیدا کنند.
وی درباره اینکه در این فیلم مدام روی عدد هشت تاکید میشود و آیا این عدد به معنای جنگ ایران و عراق است، عنوان کرد: جنگ چیز خوبی نیست و ما ضد جنگیم و جنگ را دوست نداریم قهرمان ما هشت سال به ژاپن رفته است اما این عدد هشت را میشود به همه چیز از جمله سن پسر من، جنگ و... ربط داد. ضمن اینکه باید بگویم فیلم، اقتباسی از نمایشنامه نیما نادری است و ابتدا او نمیپذیرفت که این فیلم را بسازیم چون معتقد بود اگر فیلم شود یک تله تئاتر میشود. پایان فیلم من پایان باز هنری فرانسوی نیست بلکه پایانی است که نمیدانیم شخصیت قهرمان ما بازی را جدی گرفته و یا واقعا مرده است.
در ادامه اسعدی درباره آزاد شدن شخصیت اصلی داستان از پاسگاه هم گفت: این موضوع چیز پیچیدهای نیست معمولا هر کسی نزاع میکند چند روز بعد آزاد می شود.
اسعدی در بخش دیگر از صحبت هایش درباره شباهت کاراکتر اصلی به قیصر بیان کرد: مسأله پیشکش شدن فیلم به مسعود کیمیایی دلیل دارد و من ارادت زیادی به او دارم چون معتقدم او جریانسازترین کارگردان سینمای ایران است. هرچند با او مراودهای نداشتم ولی احساس کردم در زمانهای که او دچار تهاجم از هر سو است، بهتر است فیلمم را به او پیشکش کنم و بگویم؛ شیر تا زمانی که زنده است، شیر است اما ما مرده پرست هستیم. بنابراین ترجیح دادم تا زمانی که کیمیایی زنده است من اولین نفری باشم که فیلمم را به او پیشکش می کنم.
اسعدی در پایان توضیح داد: چطور میتوانم در این مملکت باشم و یک فیلم ضد هویت کشورم فیلم بسازم؟ این فیلم یک فیلم کاملا دلسوزانه برای سرزمینم است. چراکه من عاشق ایران هستم بنابراین خدا از من نگذرد اگر چنین کاری کنم. بهتر است این روحیه لا کنار بگذاریم چراکه من عاشق مملکتم هستم. اصلا اگر این فیلم بگوید رزمندهها به جنگ رفتند و چیزی نصیبشان نشد چه اشکالی دارد؟ آنها رفتند و تنها آقازادهها ماندند.
نظر شما