۱۸ اسفند ۱۳۹۷، ۷:۴۲

یزدانی‌خرم و افشاردوست در مهر؛

چرا کی روش و ولاسکو از ایران رفتند/ کنایه فیدل کاسترو به ایران!

چرا کی روش و ولاسکو از ایران رفتند/ کنایه فیدل کاسترو به ایران!

رئیس پیشین فدراسیون والیبال و عضو سابق تیم ملی با حضور در خبرگزاری مهر ضمن بررسی دلایل افت این رشته به اتفاقاتی اشاره کردند که دلیل رفتن دو سرمربی تاثیرگذار از والیبال و فوتبال بود.

خبرگزاری مهر _ گروه ورزشی: شکست‌هایی در تاریخ والیبال ایران مقابل تیم‌هایی مانند کویت، قطر و پاکستان وجود دارد که شاید لمس آن برای نسل حاضر سخت باشد چرا که آنها چهره‌ای از والیبال را دیده‌اند که تیم‌های آسیایی دیگر حرفی برای گفتن مقابل بلند قامتان ایران ندارند و تیم‌های مطرح جهان از جمله آمریکا، برزیل، روسیه، لهستان، صربستان و ایتالیا نیز بارها سر تعظیم مقابل تیم ملی فرود آوردند. این اتفاقات به طور شانسی و یک شبه محقق نشده بلکه برنامه ریزی بلند مدت و مدیریتی قوی پشت آن نهفته بود. محمدرضا یزدانی خرم، چهره نام آشنا ورزش ایران، کسی که سابقه ورزشی در کارنامه نداشت اما مدیری توانا بود و معمار والیبال لقب گرفت در کسب موفقیت‌ها مهره اصلی است. مدیری با نگاه بلند مدت که از ابتدای حضورش در والیبال قدم‌های بلند برداشت. شعاری کار نکرد و در عمل نشان داد خواستن توانستن است. در دورانی که فیدل کاسترو، رئیس جمهور کوبا، والیبال ایران را به تمسخر گرفت و بازیکنان ایرانی را کوتوله خطاب کرد، یزدانی خرم فونداسیون والیبال ایران را پایه گذاری کرد تا چند سال بعد ملی پوشان ایران، کوبا را با شکست سنگین ۳ بر صفر رو برو کنند.

یزدانی خرم، استعدادیابی را در سراسر ایران آغاز و نسل طلایی را به والیبال جهان معرفی کرد که امروز شاهد حضور لژیونرهای ایران در خارج هستیم. از دل جوانان، مدیرانی مانند افشار دوست نیز شناخته شدند که در دوران حضور او به عنوان بازیکن فعالیت و عنوان ارزشمندترین بازیکن جوانان آسیا را کسب و سال‌ها بعد در بدنه کادر اجرایی در فدراسیون حضور داشت. استعدادیابی مهم‌ترین رکن پیشرفت والیبال ایران بود که پس از رفتن یزدانی خرم از والیبال متوقف شد تا امروز به خوبی شاهد فقدان آن باشیم و نگرانی برای افول والیبال شکل گیرد. در واقع میراثی که یزدانی خرم برای والیبال گذاشت بی نتیجه ماند چرا که مدیری که بتواند استعدادیابی، مهم‌ترین رکن بقا موفقیت را ادامه ندهد وجود نداشت.

ارتباطات خوب بین المللی یزدانی خرم باعث ورود ایوان بوگاینکوف روس به ایران شد تا استارت ورود تیم‌های نوجوانان و جوانان این کشور برای برگزاری دیدارهای تدارکاتی به ایران باز شود که سرآغاز موفقیت‌ها بود. بوگاینکوف روس که به گفته یزدانی خرم حکم «تختی» را برای ورزش روسیه دارد نقش به سزایی در آموزش و پیشرفت والیبال ایران داشت.

یزدانی خرم و افشار دوست را به خبرگزاری مهر دعوت کردیم تا رمز موفقیت دوران طلایی والیبال ایران جویا شویم. همگام سازی استعدادیابی با توجه به فرهنگ ایرانی، الگو برداری از کشورهای ژاپن و روسیه در زمینه جذب تماشاگر و آموزش والیبال، مجاب کردن رسانه برای پخش مسابقات و… از جمله مباحثی بود که با یزدانی خرم و افشار دوست مطرح کردیم.

* استقلال و پرسپولیس تیم‌های محلی هستند نه باشگاه!
یزدانی خرم: ما مدیران صنعتی هستیم. صنعت باید ورزش را حمایت کند. ورزش بدون صنعت نمی‌تواند زندگی کند. اگر پیکان، سایپا و صنعت نفت نباشند این تیم‌ها نیز حضور نخواهند داشت. در تمام دنیا، کشورهای آسیایی بخصوص آسیای شرقی مانند چین، ژاپن و کشورهای اروپایی، آمریکایی صنعت از ورزش حمایت می‌کند. در این کشورها قانون در مجلس به تصویب رسیده است و صنعت باید از تیم‌های باشگاهی حمایت کند. این کار در حال اجرایی شدن است و خوب نیز پیش می‌رود. در ایران نیز چنین برنامه‌ای وجود دارد، قبل از انقلاب در قانون تصویب شده است و اداره کل تربیت بدنی باید به افرادی مجوز دهد که در قالب یک باشگاه دارای هیئت مدیره، مدیرعامل، خزانه باشند و در ۵ رشته ورزشی فعالیت داشته باشند. با چنین شرایطی پرسپولیس و استقلال باشگاه محسوب نمی‌شود. در واقع پرسپولیس و استقلال طبق قانون یک تیم محلی محسوب می‌شوند. باشگاه تعریف تعریف مشخص خود را دارد که در قانون تصویب شده است. باشگاه باید سایر رشته‌ها را تقویت کند.

* ورزش پایه را نابود و به فوتبال چسبیده‌ایم
یزدانی خرم: در دنیا رشته ورزشی ژیمناستیک، دو و میدانی و شنا جز رشته‌های تاپ محسوب می‌شوند و رشته‌هایی مانند فوتبال، والیبال، بسکتبال و… به ترتیب در رده‌های پایین‌تر قرار می‌گیرند. کشتی که ورزش اول کشور است در رنکینگ جهانی در مکان ۱۰۶ قرار دارد. خودتان مقایسه کنید که ورزش دنیا در چه جایگاهی قرار دارد و ما کجا هستیم. در واقع ما ورزش پایه را خراب کرده‌ایم. در دوران فعالیت ما تمام معلم‌های ورزش، ژیمناستیک را در مدارس آموزش می‌دادند و این ورزش، رشته اول مملکت به حساب می‌آمد. ژیمناستیک مادر ورزش‌ها و لازمه تمام رشته‌های ورزشی است. کسی که ژیمناستیک کار کند مغز، عصب و ماهیچه‌های او در اثر تمرین در یک ردیف قرار می‌گیرند. تمام ورزشکاران باید ابتدا ژیمناستیک را یاد بگیرند و سپس در رشته‌های دیگر مشغول شوند. تمام امکانات این رشته ورزشی در مدارس وجود دارد. معلم ورزش، یک تشک و یک زیرزمین در تمام مدارس قرار دارد. تمام دختران ما دچار فقر حرکتی هستند چرا که فعالیت آنها با گذشت زمان به دلیل آپارتمان نشینی کاهش یافته است. برای موفقیت در ورزش باید از ابتدا شروع به نوشتن کنیم در غیر این صورت با چنین شیوه‌ای به هیچ جا نخواهیم رسید. فقط به فوتبال چسبیده‌ایم!

*حمایت مدیران صنعتی از ورزش وظیفه است
یزدانی خرم: ما مدیران صنعتی محسوب می شویم و وظیفه داریم به ورزش اهمیت بدهیم. در دوران حضورم در پارس خودرو، والیبال، فوتبال و کشتی را راه اندازی کردم. پس از آن در دخانیات که ۸ باشگاه در سراسر کشور دارد ۸ تیم والیبال بوجود آوردم. آن زمان لیگ استانی را راه اندازی کردیم، هیچ منتی نمی‌گذاریم چون حمایت از ورزش وظیفه ما بود. در حال حاضر نیز کارخانه‌های صنعتی که در حالت تیم داری هستند در واقع به وظیفه خود عمل می‌کنند وگرنه این کار را انجام نمی‌دادند چرا که در پرداخت حقوق کارگران خود نیز دچار مشکل شده‌اند.

* شایسته سالاری باید بر فضای مدیریت ورزش حاکم شود
یزدانی خرم: در زمان افشارزاده از مربیان روسی استفاده کردیم چرا که مربی که به معنای واقعی این کار را انجام دهد در ایران نداریم. مربی یعنی کسی که شغل او مربیگری باشد نه اینکه در آموزش و پرورش و مکان‌های دیگر حقوق بگیر باشد و ساعتی از روز را به مربیگری اختصاص دهد. مربی باید به صورت تمام وقت در این حیطه حضور داشته باشد. به همین دلیل ما از مربیان روسی دعوت کردیم تا در ایران حاضر شوند. بحث ما شایسته سالاری است و باید این موضوع را بر مدیریت ورزش ایران حاکم کنیم.

* بازسازی سالن معراج برای شروع فعالیت‌های والیبال
یزدانی‌خرم: غفوری فرد (رئیس سازمان تربیت بدنی وقت) زمانی که روی کار آمد گروهی برای شناسایی افراد داشت. با یکدیگر صحبت کردیم. اولین بار که به من پیشنهاد کار شد من درخواست کردم تا والیبال را به من بدهند و ابتدا نیز از آنها درخواست پول داشتم. چرا که تمام فدراسیون‌ها از نظر مالی مشکل داشتند. دو اتاق در شیرودی به ما دادند به اسم فدراسیون که نه جای خواب و نه جای استراحت داشتیم. دو الی سه روز در هفته نیز به تیم ملی تایم برای تمرین کردن اختصاص داده شد. قطعاً با این شیوه نمی‌توانستیم در آسیا حرفی برای گفتن داشتیم. به همین دلیل کار را در سازندگی آغاز کردیم. سالنی که پس از جنگ به مخروبه ای تبدیل شده بود و به عنوان معراج از آن استفاده می‌کردند و اجساد را از شهرستان در آنجا جمع آوری می‌کردند برای شروع فعالیت‌های والیبال در اختیار گرفتیم. در آن زمان ۲۰۰ میلیون تومان هزینه کردیم و سالن را از نو ساختیم.

* با تاکید هاشمی طبا قهرمان روس را آنالیز کردیم
یزدانی خرم: بعد از شروع فعالیت والیبال یک مهندس شرایط را برای آغاز فعالیت‌های بسکتبال مهیا کرد، طالقانی سالن کشتی را راه اندازی کرد، فائزه هاشمی نیز یک سالن را برای بانوان در اختیار گرفت و به این ترتیب ۵ سالن نو شد. به طوری که ژاپنی‌ها زمانیکه در ایران حاضر شدند از تغییرات بوجود آمده تعجب کردند. دو مربی روسی به خدمت گرفتیم روی آنها مطالعه کردیم. یکی از آنها ایوان بوگاینکوف (قهرمان معروف روس) و دیگری نیز از مدرسان دانشگاه بود که به دلیل بی پولی از ایران رفت اما ایوان در ایران باقی ماند. هاشمی طبا تاکید داشت ایوان را آنالیز کنیم تا متوجه شویم چه کارهایی روی او صورت گرفته و همان را به عنوان الگو استفاده کنیم.

* یزدانی خرم فونداسیون والیبال را چید
افشاردوست: سال ۶۶ وارد والیبال و مینی والیبال شدم. شرایط در آن زمان بسیار سخت بود و بیشتر مسابقات در سطح استانی برگزار می‌شد. پس از حضور یزدانی خرم اتفاقاتی در والیبال رخ داد که این اتفاقات کاملاً ملموس بود. فدراسیون شکل و شمایل خوبی به خود گرفت و سالن خوبی برای تمرین والیبال در نظر گرفته شد. اولین بار عید ۷۰ به تیم ملی جوانان دعوت شد. در ۵ سالن اردوهای ما برگزار شد. تقریباً تعمیرات آن به پایان رسیده بود و با روزهای اولیه بسیار متفاوت بود. خوابگاه و رستوران وجود داشت و یزدانی خرم برای به وجود آمدن چنین تشکیلاتی بسیار زحمت کشید تا بتواند زیرساخت‌های لازم را فراهم کند و پایه والیبال را بچیند. در واقع فونداسیون والیبال را یزدانی خرم چید.

* استعدادیابی در ایران به صورت «شو» انجام می‌شود
یزدانی خرم: روس‌ها در تمام رشته‌های ورزشی دارای مدارس هستند که در دوران ابتدایی صبح‌ها مشغول به تحصیل و بعدازظهرها مشغول ورزش هستند. چیزی که بسیار قابل اهمیت است اما در ایران توجهی به آن نمی‌کنند و در حال حاضر نیز بحث استعدادیابی به صورت شو انجام می‌شود. در سایر کشورها ابتدا دانش آموزان را شناسایی و به رشته‌های مختلف معرفی می‌کنند و سپس از آنها امتحان عملی گرفته می‌شود؛ کاری که ما در زمان حضور ایوان انجام دادیم.

* به طور اتفاقی و شانسی استعدادها کشف می‌شدند
افشار دوست: پس از آن بازسازی سالن والیبال، یزدانی خرم مربی‌های بسیار خوبی را وارد ایران کرد که در آن مقطع نیاز والیبال ایران را برطرف می‌کردند. قبل از آن در سال ۱۹۶۶ و ۱۹۵۸ فقط دو مدال نقره و برنز در بازی‌های آسیایی گرفته بودیم اما بعد از آن دیگر والیبال تعطیل شد. کار زیرساختی انجام نمی‌شد و به طور اتفاقی و شانسی بازیکنان کشف و بازیکنی مانند عادل بناکار به اردوی تیم ملی راه پیدا می‌کرد. در واقع یزدانی خرم کاری کرد که پایه و اساس والیبال نوین ایران را در آن مقطع پایه‌ریزی کرد. با آوردن مربیان خارجی که کار و مسئولیت بسیار سنگینی داشت.

* در استعدادیابی پارتی بازی نداشتیم
یزدانی خرم: استعدادیابی یعنی سرمایه گذاری بر روی کسی که بازخوردی داشته باشد. تمام بازیکنان بلند قد بالای ۱۸۰ سانتی متر را شناسایی کردیم، در این میان کسانی که واجد شرایط قدی بودند و از آشنایان بودند به هیچ عنوان نپذیرفتیم، به این می‌گویند استعدادیابی. در ابتدای کار هیچیک از تکنیک‌های والیبال را بلد نبودیم و ایوان تمام آنها را آموزش داد. کار را اصولی آغاز کردیم هر چند که زحمت بسیاری داشت اما این کار را انجام دادیم. تمام بزرگان والیبال را جمع آوری کردم چرا که پیشکسوتان برکت‌های والیبال هستند. در زمان ۱۷ سال حضورم در والیبال در آسیا و جهان مطرح شدیم. پست‌های مختلفی گرفتیم. در شرایطی کار را آغاز کردیم که تیم‌هایی مانند کویت و عراق نیز ما را شکست می‌دادند ولی هم اکنون به آنها حتی نگاه هم نمی‌کنیم.

* والیبال به یک ورزش در کشور تبدیل شد
افشار دوست: برای انجام کار پایه‌ای، ایوان در شهرهای مختلف ایران حضور داشت تا بتواند جوانانی پیدا کند که با میانگین قد تعریف شده مطابقت داشته باشند (۱۸۰ به بالا) سپس در تهران حاضر و تست‌های مختلف از آنها گرفته می‌شد و بعد از گذراندن تمرینات سخت که تا پیش از آن هیچکدام از آنها را انجام نداده بودیم و رسیدن به شرایط ایده آل جواز حضور در اردوی تیم ملی را به دست می‌آوریم. (سال ۶۹ و ۷۰) اصل کار در همان زمان زده شد. به نظر من دو کار در والیبال بسیار خوب انجام شد که استراتژی آن را یزدانی خرم می‌داند و من پس از گذشت چندین سال حال که به گذشته نگاه می‌کنم برداشتم این است که یزدانی خرم در آن دوران مسئولیت سنگینی را برعهده داشت تا والیبال را سر و سامان دهد و با توجه به مسئولیتی که پذیرفته بود والیبال را به یک ورزش در کشور تبدیل کند که باعث افتخار مردم شود. بنابراین لازم بود ارتباطات بین المللی انجام گیرد که یزدانی خرم در گرفتن میزبانی بسیار موفق عمل کرد و میزبانی‌های مختلفی را بدست آوردیم.

* والیبال ایران باید در مسابقات کوتاه قامتان شرکت کند!
یزدانی خرم: غفوری فرد در کوبا حاضر شده بود و فیدل کاسترو، رئیس جمهور وقت کوبا به او گفته بود مگر شما والیبال دارید؟ باید به فدراسیون جهانی پیشنهاد کنیم یک رده برای کوتاه قامتان بگذاریم تا تیم ایران بتواند در آن شرکت کند. حال ما کاری کردیم که در روسیه موفق شدیم تیم ملی کوبا را با نتیجه ۳ بر صفر شکست دهیم. شعار ندادیم و در عمل کار کردیم. خود افشاردوست از نوجوانی در کنار ما حضور داشت و شاهد بود که ما چه تلاشی کردیم. خانواده، فامیل و همه را ترک کردیم تا امروز نتیجه آن را دیدیم.

* داورزنی تفکر یزدانی خرم را ادامه داد
افشار دوست: تیم‌های خارجی بسیاری برای برگزاری اردو در تهران حاضر می‌شدند. به سمت و سویی حرکت کردیم که مردم و تلویزیون متوجه موفقیت والیبال و شکست حریفان شدند. شرایط به گونه‌ای پیش رفت که در نهایت والیبال موفق به کسب مدال شد. هم در بخش رقابت‌های نوجوانان جهان و هم در بخش جوانان و بزرگسالان آسیا که پس از ۴۴ سال در سال ۲۰۰۲ موفق به کسب مدال شدیم. در سال ۲۰۰۳ نیز برنز آسیا را کسب کردیم. در واقع پایه گذاری، پروراندن و رسیدن به جایی که والیبال ایران تبدیل به یک ورزش افتخارآفرین شود در مقطع حضور ریاست یزدانی خرم شکل گرفت. پس از رفتن یزدانی خرم و روی کار آمدن داورزنی، او تفکر یزدانی خرم را ادامه داد، همه این اتفاقات در امتداد یکدیگر باعث رونق والیبال شد.

* داورزنی راه خودش را رفت و می‌دانستم به مانع خواهد رسید
یزدانی خرم: داورزنی بازرس ما بود و من او را جایگزین خودم کردم اما به او گفتم هر کاری که قرار است انجام دهد با من هماهنگ کند چرا که من زحمت بسیاری برای والیبال کشیده‌ام اما او این کار را انجام نداد. افرادی را دور خود جمع کرد و راهشان را ادامه دادند. می‌دانستم که آنها به سمتی حرکت می‌کنند که یک روز به مانع برخورد خواهند کرد چرا که کارهای زیربنایی باید ادامه دار می‌شد که نشد. محمد بنا اگر زیربنایی کار نمی‌کرد نمی‌توانست در المپیک سه مدال طلا کسب کند. باید برای موفقیت در والیبال نیز همین گونه کار می‌کردیم. لیگی که در حال حاضر در حال برگزاری است بسیار ابتدایی است. به واسطه لیگ، پول خوبی به والیبال تزریق شد، کارخانه‌ها سرمایه گذاری کردند. والیبال اگر بخواهد دوباره اوج بگیرد باید از ابتدا کارهای زیربنایی را آغاز کند. نیاز به استعدادیابی شدید داریم چرا که والیبال در حال حاضر یکی از رشته‌های محبوب ایران به حساب می‌آید.

* در دوران داورزنی در بحث استعدادیابی دچار اختلال شدیم
افشار دوست: در حال حاضر شاهد از بین رفتن نسل طلایی والیبال هستیم اما ۱۲ سال پیش که داورزنی آمده بود شرایط این گونه نبود. شاید استعدادیابی در این مقطع دچار اختلال شد و سودجویی و درآمدزایی در آن ظاهر شد. اعتقادم این است که پس از یزدانی خرم، داورزنی در امتداد او حرکت کرد. پایه گذاری خوبی شکل گرفت، به مدال رسیدیم و تا حدود ۶-۷ سال پس از آن توانستیم چرخه والیبال را بچرخانیم. منهای یکی دو سال گذشته که نتایج دلخواه را کسب نکردیم.

* ورزش والیبال را علمی کردیم
یزدانی خرم: ما ورزش را علمی کردیم. علمی کردن ورزش یعنی ۸ نفر از جمله سرمربی، دو مربی، پزشک عمومی، ارتوپد، ماساژور، مربی ژیمناستیک و مربی تغذیه در کنار تیم ملی حاضر باشند. اینها همگی عواملی بودند که خارجی‌ها در اختیار داشتند و ما نیز چنین شرایطی را در تیم ملی فراهم کردیم و نتیجه آن را همه دیدند. بازیکنی که دو متر قد دارد نیاز به تغذیه خوب دارد. غذایی که به ملی پوشان داده می‌شد که حتی در خانه نمی‌خوردند. بهترین غذا در اختیار آنها قرار گرفت، مثل فرزندان خودمان از آنها پذیرایی می‌کردیم. ورزشکار نیاز به تغذیه خوب دارد. اگر خوب تغذیه نشود بازدهی نخواهد داشت. در کنار تغذیه باید بدنسازی خوبی انجام شود تا بازیکن اشتها برای خوردن داشته باشد. ما نمی‌دانیم چقدر، چه زمانی و کی بخوریم اما مربی تغذیه تمام اینها را تشخیص می‌دهد. از ایتالیا گروهی را به ایران آوردیم تا بازیکنان را تست و نیاز آنها را شناسایی کنند. قرار نبود تغذیه را اروپایی‌ها برای ملی پوشان دیکته کنند به همین دلیل از گائینی پروفسور دانشگاه دعوت کردیم تا در کنار تیم ملی حضور داشته باشد. زحمات بسیاری کشیده شد. ورزشکاری که در بعد قهرمانی فعالیت دارد باید قدرتمند باشد در غیر این صورت هر چه برای فرد ضعیف هزینه کنیم بی فایده است.

* با فشار داورزنی و رئیس جمهور وقت به کشتی رفتم
یزدانی خرم: در آن دوران داورزنی و رئیس جمهور وقت بر روی من فشار آوردند که والیبال را رها کنم و به سمت کشتی برویم. دلیل آن هم این بود که والیبال در صورت موفقیت تنها یک مدال کسب می‌کنند اما در کشتی ۱۶ مدال وجود دارد و آبروی ایران مهم است. به همین دلیل برخلاف میلم از والیبال به سمت کشتی رفتم چرا که کار ما نیمه کاره باقی ماند.

* پس از رفتنم می‌دانستم کارم نیمه تمام رها می‌شود
یزدانی خرم: تمام کارهایی که در والیبال انجام دادم به صورت آزمایشی بود، بعد از اینکه از والیبال رفتم می‌دانستم کارم نیمه تمام رها خواهد شد و امروز در جایی هستیم که در نقطه پایان حضور داریم، باید دوباره از صفر شروع کنیم. البته باید این را در نظر بگیریم که امروز دچار تغییراتی هستیم که کار را سخت‌تر می‌کند چرا که ما در زمانی شروع به کار کردیم که والیبال محبوبیتی در بین خانواده‌ها نداشت اما امروزه والیبال محبوب است و این کار را سخت‌تر می‌کند.

* از تیمی که آماده کردیم بیش از اندازه استفاده شد
یزدانی خرم: دو بار برای حضور در لیگ جهانی از من دعوت شد اما من حاضر به شرکت نشدم چرا که گفتم نمی‌خواهیم زنگ تفریح سایر تیم‌ها شویم. تیم زمانی در لیگ شرکت می‌کند که آبروداری کند نه اینکه نتایج را ۳ بر صفر مقابل رقبا واگذار کند. قدرت بدنی بازیکنان ایران اندازه‌ای دارد که هنوز با لیگ جهانی فاصله بسیاری داشته است. فاصله کشور ما تا اروپا ۸ ساعت است در حالی که فاصله کشورهای اروپایی با یکدیگر نیم ساعت است. این مسافت‌ها قدرت بدنی بازیکنان را نابود می‌کند. متأسفانه تیمی که آماده کردیم بیش از اندازه به کار گرفته شد، در مسابقات جهانی، آسیایی و لیگ استفاده شد و نتیجه این شد که بازیکنان دیگر توانایی ندارند. افشاردوست مدتی تیم ملی را رها کرد و مشغول تحصیل شد. من از این کار او بسیار خوشحال شدم چرا که تحصیلات بسیار مهمتر از والیبال بود. تیم ما ناقص شد چرا که روی افشاردوست هزینه کرده بودیم اما مهم این بود تا او به تحصیلاتش رسیدگی کند و در حال حاضر نیز از همان تحصیلات استفاده می‌کند.

* از ژاپنی‌ها برای جذب تماشاگر الگو گرفتیم
یزدانی خرم: یک زمان حتی ۵ تماشاگر در سالن مسابقات حاضر نمی‌شد که ۴ تن از آنها قمارباز بودند. تماشاگری در والیبال وجود نداشت. ما حتی برای جذب تماشاگر در سالن مسابقات برنامه داشتیم. سالن مسابقات ژاپنی‌ها همیشه مملو از تماشاگران بود، از آنها الگوبرداری کردیم. ژاپنی‌ها به تمام مدارس در استان‌ها نامه نگاری می‌کردند و از دانش آموزان دعوت می‌کردند تا در سالن مسابقات حاضر شوند. همین کار را در ایران انجام دادم. با تمام مدارس هماهنگ کردیم و دانش آموزان را به سالن مسابقات آوردیم. پس از آن علاقه‌مندی در بین آنها به وجود آمد و در رویدادهای بعدی خودشان به صورت داوطلب برای تماشای مسابقه در سالن حاضر می‌شدند. تماشاگر را به والیبال علاقه‌مند کردیم.

* تلویزیون را مجاب به پخش مسابقات کردیم / دعوا با رئیس جمهور و کناره گیری از ورزش
یزدانی خرم: با نفوذی که داشتیم تلویزیون مجاب به پخش تمام مسابقات شد. مطبوعات و رسانه‌ها نقش بسیار مهمی در پیشرفت والیبال داشتند. یکی از رؤسای جمهور گفته بود که یزدانی خرم را رسانه‌ها بزرگ کردند، البته این حرف او درست بود و من قبول داشتم. با رئیس جمهور دعوا کردم و از ورزش کنار رفتم. در مصاحبه‌ای بیان کردم که تو به عنوان رئیس جمهور اعلام کرده‌ای سیاسی هستی در حالی که حتی یک چَک از ساواک نخورده‌ای و یک شب در زندان نبوده‌ای. ۸ سال به عنوان رئیس جمهور مملکت فعالیت داشتی اما شورای عالی ورزش را تشکیل ندادی. علاوه بر آن فوتبال تهران را نیز نابود کردی؟ او از مصاحبه من ناراحت شد، دعوا کردیم و از ورزش خارج شدم. چرا که دیدم والیبال نیز در حال نابودی است همانطور که فوتبال تهران نابود شد. داورزنی در والیبال حاضر شد، راه را ادامه داد تا جایی که دیگر والیبال ایران متوقف شد و حال نیز باید زیربنایی کار را آغاز کنیم.

* برنامه استعداد یابی را از آرژانتینی‌ها گرفتیم
افشاردوست: حدود سال ۹۲ یک برنامه استعدادیابی به کمک سیچلو از آرژانتین گرفتیم و مشورت کردیم چرا که والیبال پایه آرژانتین در دنیا بسیار قوی است. برنامه را از آنها گرفتیم و با اهالی دانشگاه کار کارشناسی انجام تا کار استعدادیابی را به صورت بومی سازی انجام دهیم. توانستیم برنامه‌ای از آن استخراج کنیم اما مشکلاتی از جمله سهم خواهی افراد وجود داشت.

* نواقص برنامه استعدادیابی را نتوانستیم برطرف کنیم
افشار دوست: بازیکنانی مانند مرتضی شریفی و صابر کاظمی که در لیگ جهانی شاهد بازی آنها بودیم در همان دوران شناسایی شده بودند، اسنادشان در فدراسیون موجود است که در سال ۹۲ در مسابقات داخلی ارومیه شناسایی شدند و فرم‌های استعدادیابی را پر کردند. کارشناسان، بازیکنان را شناسایی کرده بودند و آنها می‌توانستند برای آینده والیبال مفید باشند. در واقع اصل ماجرا برنامه خوبی بود اما این برنامه دو نقص داشت. نمی‌توانستیم این نقص‌ها را به هیچ وجه برطرف کنیم. این استعدادها در شهرستان‌ها کشف می‌شد، برنامه این بود پس از گلچین شدن بازیکنان در تهران حاضر شوند، موضوع مهم از اینجا به بعد بود که ما شرایطی نداشتیم که از اینها در تهران حمایت کنیم. در استان‌های خودشان نیز شرایطی که بتوانند تمرینات را انجام دهند وجود نداشت. در واقع بازیکنان دیده شدند بر روی آنها نیز کار شد اما پس از برگزاری اردوی چند روزه در تهران در واقع مقطع دو، ساله تا رسیدن به سن نوجوانان کار متوقف می‌شد. مشکل این بود که باید سرمایه گذاری هنگفتی در این زمینه انجام می‌شد تا این بازیکنان از ۱۲ تا ۱۴ سالگی فعال باشند و مدام در مسابقات حضور داشته باشند و این مستلزم سرمایه بزرگی بود تا این ستارها که شانس تبدیل شدن به بازیکنان بزرگی را دارند هدر نرود. خیلی از بازیکنان ریزش پیدا می‌کردند اما برخی مانند شریفی و کاظمی که اندک بودند در شهرستان‌های خودشان ادامه دادند. در حال حاضر این زنجیره مغفول در این بین همچنان غیرفعال است.

* استعدادیابی با توجه به شرایط فرهنگی ایران
یزدانی خرم: روس‌ها دارای مدارس والیبال، کشتی و… هستند و مدام در حال برگزاری تمرینات هستند، بعد از آن وارد رده نوجوانان می‌شوند. با درخواست ایوان نامه‌ای به غفوری فرد ارسال کردیم تا در استادیوم آزادی مدرسه والیبال بسازیم اما او مخالفت کرد چون بودجه لازم برای این کار وجود نداشت. در شهر ری مدرسه‌ای را گرفتیم و کلاس اول والیبال را در آنجا راه انداختیم که البته پس از دو ماه به دلیل خستگی بچه‌ها و عدم تحمل دوری از خانواده‌هایشان تعطیل شد. برعکس روس‌ها فرزندانشان را به شرایط و تمرینات سخت عادت داده‌اند. بنابراین مجبور شدیم با توجه به شرایط فرهنگی ایران استعدادیابی را ادامه دهیم. به همین دلیل در ۳۰ استان کلاس‌ها را راه اندازی کردیم. توپ، تور، مربی و تمام شرایط را فراهم کردیم، ایوان در این شهرستان‌ها حضور و استعدادیابی را آغاز کرد. آلبومی از زمان شروع به کار استعدادیابی در اختیار دارم که عکس ۳۰ بازیکنان از جمله محمد موسوی در آن وجود دارد. کم کم این تعداد به ۹۰۰ نفر رسید اما تمام هزینه‌ها با خانواده‌هایشان بود چون تمرینات در استان برگزار و ما فقط هزینه تمرین را پرداخت می‌کردیم. حتی هزینه کفش و لباس را تأمین کردیم. روس‌ها با فرهنگ خودشان استعدادیابی کردند و ما با فرهنگ ایرانی این کار را انجام دادیم جون فرزندان در سنین پایین تحمل دوری از خانواده‌هایشان را ندارند.

* استعدادیابی محل درآمدزایی مربیان شد
افشاردوست: برنامه‌ای که در بخش استعدادیابی داشتیم بعدها دستخوش تغییراتی شد. موضوع تبدیل به درآمدزاییِ کلوپ و مدارس والیبال و محل درآمدزایی برای مربیان شد (یزدانی خرم: البته افرادی که مخالف ما و استعدادیابی بودند) و برای آنها مهم نبود استعدادیابی به درستی انجام شود یا خیر، همین که به طور اتفاقی و شانسی یک بازیکن به اردوهای تیم ملی معرفی شود، کافی بود. درآمدزایی در مدارس والیبال کار را خراب کرد. اصل برنامه کار خوبی بود و اگر حلقه مفقوده پیدا می‌شد این برنامه نتایج خوبی در پی می‌داشت.

افشار دوست: در بخش ورزش بانوان والیبال نیز مشکل این است که سن بازیکنان بالا است. اگر سن پایین بیاید شاید بتوانیم استعدادهای بهتری را کشف کنیم. یکی از برنامه‌های کانون‌های استعدادیابی این بود که تا سن ۱۶ سالگی، سن بازیکنان والیبال زنان را کاهش دهیم.

یزدانی خرم: در بخش بانوان به دلیل مسائل شرعی خیلی هزینه نکردیم چون بانوان ادامه نمی‌دهند در حدی که بانوان سلامتی شأن را حفظ کنند برای ما کافی است.

* بازیکنان که فرسوده شدند، کی روش و ولاسکو رفتند
یزدانی خرم: باید این سوال را پرسید چرا ولاسکو در ایران نماند؟ چون بازیکنی دیگر باقی نمانده بود همه آنها فرسوده شده بودند، دلیل دوم این بود که در زمان شروع به کار، دوران پس از جنگ را سپری می‌کردیم و هیچ مربی حاضر به حضور در ایران نمی‌شد. از بهترین مربیان دنیا دعوت کردیم در ایران حاضر شوند قبول نمی‌کردند و این داستان تا اواسط دهه ۶۰ ادامه داشت. زمانی که ولاسکو در ایران حاضر شد درست موقعی بود او تیم را در ایتالیا دیده بود و متوجه شده بود که ایران تیم خوبی دارد. به فوتبال نیز که نگاه کنید متوجه خواهید شد کی روش درست زمانی از فوتبال ایران فرار کرد که متوجه شد دیگر بازیکنی باقی نمانده و تیم فوتبالی نداریم. حدود شش بازیکن لژیونر هستند که آنها نیز تمام شده هستند، تیمی نداریم که یک مربی خوب بخواهد در کنار آنها حضور داشته باشد به همین دلیل کی روش رفت. به هر حال در این مملکت تجربه مدیریتی داشته‌ایم و این موارد را به خوبی درک می‌کنیم.

* «ایوان» حکم تختی روسیه را داشت
یزدانی خرم: تا به امروز روس‌ها در هیچ رشته‌ای تیم‌های نوجوانان و جوانان خود را به ایران نیاورده‌اند اما من از آنها به واسطه ایوان دعوت کردم. ایوان حکم تختی در روسیه را داشت، با رئیس فدراسیون تماس می‌گرفت و تیم اصلی نوجوانان را به ایران اعزام می‌کرد. پول بلیت رفت و برگشت آنها را ما پرداخت، یک هتل ارزان قیمت تهیه و ۵ مسابقه در ایران برگزار می‌کردیم که تلویزیون هر ۵ بازی را پخش می‌کرد و اینگونه درآمد حاصل از آن هزینه‌هایی پرداختی را پوشش می‌داد. همین روال ادامه و تیم‌های جوانان در ایران حضور پیدا می‌کردند.

* مربیان از برگزاری سه جلسه تمرین در روز فرار کردند
یزدانی خرم: زمانی که با تیم‌های روس تمرین می‌کردیم دیگر کره، ژاپن و چین برای ما معنا پیدا نمی‌کرد. روس‌ها به ما بسیار کمک کردند. روس‌ها در آن سفری که به ایران داشتند روزی سه جلسه در روز تمرین می‌کردند، باید از آنها الگو می‌گرفتیم اما مربیان ایرانی نپذیرفتند و گفتند نمی‌توانیم! به آنها گفتم پس چطور روس‌ها می‌توانند این کار را انجام دهند؟ مصطفی کارخانه پذیرفت و گفت این کار را انجام می‌دهد اما سایر مربیان فرار کردند. زمانی رسید که از کارخانه در دو رده جوانان و بزرگسالان استفاده کردیم. پس از رفتن تیم روسیه از ایران برگزاری سه جلسه تمرین در روز را اجباری کردم. دفعه بعد که روس‌ها به ایران آمدند منتظر بودم به آنها بگویم ما سه جلسه تمرین در روز را برگزار می‌کنیم و مانند آنها شده‌ایم اما آنها گفتند ما تمرینات خود را به ۴ جلسه در روز افزایش داده‌ایم حال ما چگونه به مربیان ایرانی بگوییم ۴ جلسه تمرین در روز و از حال نروند؟

* بازیکن سالاری را مدیریت کردیم / رضا یزدانی با وساطت امام جمعه و استاندار به اردو برگشت
یزدانی خرم: در دوران مدیریتم بازیکنان بسیاری را از اردوهای ملی اخراج کردم. بازیکنی که بی نظمی می‌کرد از اردو اخراج می‌شد. برای مثال مربی تیم ملی کشتی از من اجازه خواست تا ملی‌پوشان را برای تماشای ببرد، گفتم بلیت تهیه کنید و بروید. رضا یزدانی گفته بود که همراه تیم برای تماشای تئاتر نمی‌رود و مربی این را به من گفت من هم به مربی او گفتم ساکش را دستش بدهید تا به مازندران برگردد. یک هفته از اردو اخراج بود که با وساطت امام جمعه و استاندار به اردوی تیم ملی برگشت اما به شرط اینکه دیگر چنین سرپیچی‌ای نکند.

* نمی‌توانیم اختلاف سلیقه را به بازیکن سالاری ربط دهیم
افشار دوست: اینکه بگوییم در ورزش ایران بازیکن سالاری وجود ندارد، حرفی بسیار غیر منطقی است. در خیلی از رشته‌ها بازیکن سالاری اتفاق می‌افتد اما ممکن است در لایه‌هایی وجود داشته که دیده نمی‌شود. در دورانی که به عنوان دبیر کل در فدراسیون حضور داشتم هیچ موقع ندیدم بازیکنی به صورت مستقیم با مربی وارد چالش شود، فقط یک بار چنین اتفاقی رخ داد آن هم بین عادل غلامی و ایگور بود که کولاکوویچ از غلامی خواست که از اردو بیرون برود و دیگر او را دعوت نکرد. ممکن است در خفا رفتارهایی صورت گیرد که خبرنگاران، سرپرستان و حتی هم تیمی‌ها متوجه آن نشده باشند. باید به این نکته توجه کنیم در مکانی که تعدادی جوان در کنار یکدیگر در حال کار کردن هستند قطعاً مشکلاتی مانند اختلاف سلیقه پیش بیاید اما اینکه چقدر اختلاف سلیقه را به بازیکن سالاری ربط دهیم باید بررسی کنیم و باید شب و روز در کنار بازیکنان حضور داشته باشیم.

* پس از اتفاقات ریو قرار بود هر سه بازیکن به ایران برگردند اما…
افشار دوست: در المپیک ریو به عنوان دبیر و مدیر فنی در کنار تیم حضور داشتم. زمانیکه سه ملی پوش حاضر به شرکت در رژه کاروان نشدند بلافاصله در جریان ماجرا قرار گرفتیم، به همراه داورزنی، سجادی، فروتن، رحیمی و خوش خبر جلسه‌ای برای تصمیم گیری تشکیل دادیم. اولین صحبت در ابتدای جلسه این بود که هر سه بازیکن باید سریع به ایران بازگردند و مهم نیست که تیم نتیجه کسب نمی‌کند. بعد از آن داورزنی، فروتن، سجادی جلسه‌ای تشکیل دادند و قرار شد تنبیهی در قبال این سه بازیکن صورت گیرد و بازگشت آنها کنسل شد.

* پاسور اگر بخواهد می‌تواند مربی را کنار بگذارد / بی نظمی به دلیل ضعف مدیریت است
یزدانی خرم: در بین بازیکنان پاسور مهره بسیار تأثیرگذاری است. پاسور اگر بخواهد می‌تواند مربی تیم را کنار بگذارد. پاسور در زمین به هر بازیکنی که بخواهد پاس می‌دهد و به هر کسی که دلش نخواهد پاس نمی‌دهد. مدیر بسیار قوی نیازاست تا اجازه چنین کاری را به پاسور ندهد. پاسور است که به مربی می‌گوید کدام بازیکن بماند، کدام بازیکن برود. سرپرست نقش بسیار مهمی دارد، بی نظمی‌ها متأسفانه از ضعیف بودن مدیریت است.

* ورزشکاران ما راه را گم می‌کنند
افشاردوست: ما به عنوان مسئول هستیم که به بازیکنان اجازه می‌دهیم چقدر و چگونه رفتار کند. منظورم به صورت کلی و در یک برهه زمانی است. گاهی ممکن است مسئولان نیز در تربیت بازیکنان دچار اشتباه شوند و در جریان تنبیه دچار اشتباه شوند. بخشی از رفتارهای بازیکنان زائده فرهنگ و تفکری است که در آن بزرگ شده‌اند. هیچ گاه در ورزش دنیا رفتارهایی که در بین ایرانیان رخ می‌دهد مشاهده نمی‌کنیم. هیچ گاه نمی‌بینیم رونالدو و مسی رفتارهای زننده‌ای انجام دهند اما بعضاً در ورزش ما رخ می‌دهد. اگر ورزشکار ما حرفه‌ای است طبیعی است که باید بزرگی کند. گاهی ورزشکاران ما راه را گم می‌کنند.

* برخی مدیران با ملی‌پوشان رستوران راه اندازی می‌کنند!
یزدانی خرم: تمام این موارد به مدیریت بر می‌گردد. هیچ گاه با بازیکنان به صورت خصوصی رفت و آمد نداشته‌ام. حتی با افشار دوست که چندین سال در تیم ملی حضور داشته صحبت خصوصی نداشتم فقط یک بار این اتفاق افتاد. با هیچ بازیکن و کشتی گیری برنامه‌ای نداشتم اما برخی از مدیران با بازیکنان رستوران راه اندازی می‌کنند. زمانی که بازیکن با رئیس فدراسیون طرح رفاقت ریخت، دیگر مربی و سرپرست تیم را تحویل نمی‌گیرد. فرهنگ مدیریت در ایران ضعیف است، رئیس فدراسیون باید تنها رئیس فدراسیون باشد. مدیریت یعنی اینکه فرد دستور بدهد و سایرین آن را اجرا کنند. این یعنی مدیریت و تمام افرادی که مشغول به کار می‌شوند باید افراد قوی باشند نه ضعیف. مهره‌هایی که ما در زمان مدیریتمان استفاده کردیم همگی از افراد قدرتمند بودند. از تمام بزرگان استفاده کردم. امیدوارم در آینده هر کسی که رئیس فدراسیون والیبال می‌شود، توانایی این را داشته باشد که بتواند قدرتمند عمل کند. این گونه نیست که یک مدیر کل بتواند یک فدراسیون را اداره کند.

* قطار به ایستگاه آخر رسید و مسافران پیاده شدند
یزدانی خرم: مدیری که در حال حاضر بتواند والیبال را به اوج برساند نداریم! نباید شعاری صحبت کنیم. در بازدیدی که از یک کارخانه از سوئیس داشتم رئیس کارخانه فردی را در کنار خود داشت که در کنار او نحوه اداره کردن کارخانه را آموزش می‌دید تا ۶ ماه بعد که رئیس بازنشست می‌شود او بتواند جایگزین خوبی برای آن باشد. باید به این فرهنگ برسیم. انتقادی که به من وارد است این است که نتوانستم فرد مناسبی را جایگزین خودم تربیت کنم و این را می‌پذیرم، البته حقیقت این است که هرچه گشتم کسی را پیدا نکردم. ۱۷ سال کار کردم و هیچ منتی نیست، برای مملکت خود کار کردیم. ممکن است که بعد از من کسی نباشد که البته این اتفاق افتاد و نبود. داورزنی هر چه داشت انجام داد، کار جدیدی انجام نداد. همان کار را ادامه داد و تمام شد. حال قطار به ایستگاه آخر رسیده و مسافران را پیاده شده‌اند. برای راه اندازی قطار باید از ابتدا کار زیربنایی کار کنیم.

* خادم در مدیریت افتضاح بود و فرار کرد
یزدانی خرم: در کشتی نیز وضعیت همین گونه است. خادم از قهرمانان کشتی بود اما در مدیریت افتضاح بود، در آخر نیز همه چیز را گذاشت و فرار کرد. اینکه یک قهرمان به عنوان رئیس فدراسیون فعالیت کند ایده آل است اما به شرط داشتن توانایی. رئیس سابق فیفا حتی یک بار با توپ بازی نکرده بود. در حال حاضر رؤسای فدراسیون‌های جهانی نیز ورزشکار نیستند اما مدیر هستند. نباید چنین شعارهایی بدهیم. مدیر باید واقعاً متخصص باشد. رئیس شدن هنر نیست که هر کسی بخواهد آن را انجام بدهد. مدیر باید درآمد هزینه باشد یعنی بتواند درآمدزایی داشته باشد و در پی آن نیز هزینه کند. اگر رئیس چشم انتظار دولت برای گرفتن بودجه باشد، چنین خبری نیست. دولت بودجه محدودی می‌دهد. مدیر باید توانایی جذب درآمد داشته باشد و پول را به فدراسیون تزریق کند.

* فرهنگ زیر آب زنی را باید کنار بگذاریم
یزدانی خرم: کاپیتان میرروشن را که از قهرمان ایرباس و کشتی گیر به فدراسیون جهانی معرفی کردم، تمام کارها طی شد اما آقایان از ایران نامه زدند و جوادی را معرفی کردند! آنها نیز میر روشن را کنار گذاشتند و جوادی را هم نپذیرفتند. متأسفانه زیرآب زنی وجود دارد، این فرهنگ را باید کنار بگذاریم. به کمیته ملی المپیک نیز پیشنهاد دادم و با صالحی امیری جلسه‌ای خواهم داشت تا شرایطی برای حفظ سمت‌های خارج از کشور فراهم کنیم تا کسی به راحتی نتواند اقدام به برکناری افراد کند، حتی رئیس جمهور. اگر بخواهیم در دنیا رشد کنیم باید افراد ثابتی در مجامع بین المللی داشته باشیم.

* برای حفظ آرامش والیبال موضوع نامه زدن فدراسیون به AVC را تکذیب کردم
افشاردوست: زمانی که بحث نامه زدن فدراسیون ایران به کنفدراسیون والیبال آسیا زده شد به دلیل اینکه حواشی به وجود نیاید چنین نامه‌ای را تکذیب کردم. هدفم این بود که والیبال در آرامش باشد اما چند ساعت بعد از صحبت‌هایم، دبیر فدراسیون در رادیو اعلام کرد که چنین نامه‌ای را به کنفدراسیون والیبال آسیا زده‌اند!

* درخشنده پست مهم در فدراسیون جهانی را از دست داد
یزدانی خرم: درخشنده را به فدراسیون جهانی معرفی کردم و او را عضو کمیسیون مسابقات جهانی کردم. پست بسیار بالایی است. او را به آمریکا دعوت کردند که داور زنی از او خواسته بود او را در این سفر همراهی کند. اما فدراسیون جهانی این را نپذیرفت. به همین دلیل از سفر درخشنده به فدراسیون جهانی جلوگیری کردند و FIVB هم درخشنده را برکنار کرد. در حال حاضر درخشنده در کنفدراسیون والیبال آسیا حضور دارد.

* داورزنی و یزدانی خرم بسیار به والیبال کمک کردند
افشار دوست: پروسه‌ای را در والیبال کشور طی کردیم، در ۲۷ سال گذشته یزدانی خرم و داروزنی بسیار به والیبال ایران کمک کردند. ۷ سال به عنوان دبیرکل فدراسیون در کنار داورزنی بودم و از نزدیک شاهد فعالیت‌های آن بودم. هم داورزنی و یزدانی خرم زحمات زیادی در والیبال زدند که باید قدردان آنها بود.

* رقابت‌های انتخابی المپیک و چند رویداد مهم در پیش است با روندی وزارت ورزش در تأخیر برگزاری انتخابات در پیش گرفته است آیا والیبال دچار آسیب نخواهد شد؟
یزدانی خرم:
این هنر داورزنی است، غیر از این است!؟

کد خبر 4559109

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • IR ۰۹:۴۹ - ۱۳۹۷/۱۲/۱۸
      7 2
      جناب خرم همین ادبیات امثال جنابعالیست که مربیان خوب خارجی رو از ایران فراری میده. کی‌روش از ایران فرار نکرد. جناب وزیر کی‌روش رو فراری داد. وی برای احترام به ایران آمد و رفت سرمربی کلمبیا شد.
    • محمد IR ۱۰:۲۷ - ۱۳۹۷/۱۲/۱۸
      3 3
      مصاحبه ارزشمندی بود، نکات بسیاری را روشن کرد که متاسفانه این نکات و نقایص در بخشهای دیگر مدیریتی نیز مشاهده میشود.
    • فریبرز تا ابد پرسپولیسی US ۱۲:۵۳ - ۱۳۹۷/۱۲/۱۸
      1 5
      حرف های حساب و دقیق