به گزارش خبرگزاری مهر، شعرهای ویژه اربعین در سالهای اخیر بخصوص با برگزاری شکوهمند مراسم راهپیمایی اربعین، رشد کمیو کیفی زیادی یافتهاند.شعرهایی که در ادامه میخوانید، از بهترین سرودهها با موضوع اربعین امام حسین (ع) هستند:
نغمه مستشارنظامی
با زیارت زیر و رو کردی دل اندوهگین را
خود شفاعت میکنی دلدادگان را، زائرین را
مشت خاکی از مزارت میکشد بر چشم جابر
تا ببیند رازهای عالم عین الیقین را
میرود از هوش گویا ظهر عاشوراست آنجا
دیده شاید حال و روز خیمههای آتشین را
در هیاهوی سم اسبان و تنها زخم خورده
در عزایت دیده اشک حضرت روحالامین را
دیده سر را در میان دستهای شمر ملعون
دست بیانگشت را، انگشتران بینگین را
از فرات و بیوفاییها شکایت کرده بیشک
دیده در میدان چهار آیینۀ امالبنین را
دیده شاید خطبهخوانِ هفتخوانِ کربلا را
دیده شاید در میان کوفه زینالعابدین را
دیده شاید… میگشاید چشمهایش را صحابی
بر لبش آورد نام سید و سالار دین را
پاسخ جابر چرا از جانب مولا نیامد؟
آنطرفتر از تنت دید آن سر بالانشین را
با زیارتنامهای راز دلش را گفت جابر
با غمت آمیخت ذکر زائران اربعین را
***
سعید سلیمانپور
نشد که پر بزنم عشق آن حوالی را
ببخش بر من مسکین شکستهبالی را
نشد که پای پیاده به درگهت برسم
و تحفه آورم این دستهای خالی را
منی که چلّهنشین غم توأم مولا
نشدکه همدل و همره شوم موالی را
نشد عراقِ غمت را بگریم از دل و جان
بدل به آه کنم این شکستهحالی را
دوباره چشمۀ جانبخش اربعین جوشید
نشد که درک کنم حال آن زلالی را
بگو بگو «به کدامین دعات خواهم یافت »؟۱
بگو کجا برم این حسرت سوالی را؟
ببار حضرت باران به شورهزار دلم
ببر ز سینۀ من داغ خشکسالی را
چکید قطره اشکی و از غم تو سرود
قبول کن ز من این شعر ارتجالی را
***
علی معلم دامغانی
کوری چشم مشرکان کوری چشم کافران
کوری چشم شبدلان کوری چشم منکران
(…)
زائرش، از ستاره بیش سوی خورشید، او روان
چشم مول عنود کور، کید غول حسود دور
تا بگیرد ولای او این جهان را کران کران
آید از روس و از فرنگ خویش و بیگانه رنگ رنگ
بهر طوف ضریح او کاروان پشت کاروان
نافه را عطر و بو نکاست یافه او را اگر نخواست
حرمت عالم یقین نشود ضایع از گمان
خسته در خاک شد یزید مور و مارش جگر گزید
لعنت حق بر او مزید اینچنین مزد آنچنان
خلق را مبتلا سرشت خاک را کربلا نوشت
تا حرم را تهی کند آسمان از حرامیان
ای معادت شده معاش قصه وارونه بود کاش
تا نبودی به عاقبت تشنه و گشنه و نوان
ای غم قوت و قوتت کسر دین و مروتت
نیست پندار شوکتت غیر اضغاث ناتوان
چند روزت به کام شد لیک نوبت تمام شد
از نظر کاروان گذشت نه تو ماندی نه دیگران
بار دوغ و دغل بماند جرم فعل و عمل بماند
در مثل بوته بر فروخت غلب در کوی زرگران
لطف ما معین بماند حرمت اربعین بماند
گر تو باور نمیکنی حالی این خط و این نشان
***
سید مهدی موسوی
ای بهانۀ عزیز!
فرصت دوبارهام!
ای دل، ای دل، ای دلِ شکستهام!
تکّهپارهام!
گریه کن کمی سبک شوی
دست واژههای قد خمیدۀ مرا بگیر
با خودت ببر کنار قتلگاه
پیش دختری یتیم
پیش خواهری که لب نهاده بر گلوی آیههای منتشر
نزد مادری که…
بگذریم!
ای دلِ شکسته در مسیر اربعین
این همه بهانه هست
چشم وا کن و ببین:
دستههای سینهزن
ذکرهای زیر لب
روضههای خانوادگی
آستانۀ تحمّلت اگر کم است
تکیه کن به اشک و آه
ایستادگی کن، ایستادگی!
نظر شما