به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «نویسندگی حرفه نیست، نفرین است (آشنایی با نویسندگان و شاعران بزرگ آلمانی در قرن بیستم)» نوشته تورج رهنما بهتازگی توسط نشر چشمه به چاپ دوم رسیده است. این کتاب زمستان سال ۹۷ چاپ شد و حالا نسخههای چاپ دومش وارد بازار شدهاند.
کتاب پیشرو، صد و پنجمین عنوان از مجموعه «درباره ادبیات» است که این ناشر چاپ میکند. تورج راهنما متولد سال ۱۳۱۵، استاد بازنشسته دانشگاه تهران، نویسنده و مترجم آثار ادبیات آلمان و ایران است که ترجمههایی از آلمانی به فارسی و فارسی به آلمانی در کارنامه دارد. او در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۲ بهترتیب برنده جایزههای شهر هانوفر و نشان بینالمللی گوته شد. این پژوهشگر در اثر دیگری، نویسندگان و شاعر سوییسی و اتریشی را هم معرفی کرده است.
رهنما در کتاب پیشرو، مجموعه ۲۲ مقاله تحقیقی خود درباره ادبیات قرن بیستم آلمان را گردآوری کرده و آن را به نرجس خدایی و محمود حدادی قدیم کرده است. از مقالات این کتاب ۱۸ مقاله به معرفی نویسندگان و ۴ مقاله هم درباره شاعران آلمان است؛ شاعرانی که آثارشان متمایزتر و شهرتشان فراگیرتر است. بین نویسندگان حاضر در کتاب هم ۵ نفرشان جایزه نوبل بردهاند: توماس مان، هرمان هسه، هاینریش بل، گونتر گراس و هرتا مولر.
مولف کتاب در این اثر همه آثار نویسندگان و شاعران موردنظر را بررسی نکرده بلکه تنها به آثاری پرداخته که تا سال ۲۰۰۰ و چندسال پس از آن، چاپ شدهاند.
نویسندگان و شاعرانی که کتاب «نویسندگی حرفه نیست، نفرین است» به آنها پرداخته، به این ترتیباند: توماس مان، هرمان هسه، ارنست یونگر، برتولت برشت، الیزابت لانگگسر، اریش کستنر، ماری لوئیز کشنیتس، گونتر آیش، کارل کرلو، ولفگانگ هیلدسهایمر، هاینریش بل، هانس بندر، ولفدیتریش اشنوره، ولفگانگ برشرت، زیگفرید لنتس، ماکس فون در گرون، گونتر گراس، مارتین والزر، اووه یونزون، هانس ماگنوس انتسنزبرگر، پاتریک زوسکیند، هرتا مولر.
در قسمتی از این کتاب که مربوط به «ولفگانگ برشرت» است، میخوانیم:
نان یکی از داستانهای ممتازی است که در نیمقرن اخیر به زبان آلمانی نوشته شده است. بیهوده نیست که نویسنده بزرگی مانند هاینریش بل _که خود بارها از مسائل جنگ و پیامدهای آن سخن گفته است _ این داستان را اثری برجسته میداند و آن را بسیار میستاید.
شخصیت اصلی داستان ساعت آشپزخانه مرد جوانی است که پدر و مادر خود را در یک حمله هوایی از دست داده و تنها چیزی که از گذشته برایش باقی مانده یک ساعت آشپزخانه است. اما ساعتْ کار نمیکند و درست در همانزمانی که جوان پیش از وقوع حادثه معمولاً از کار به خانه باز میگشت (یعنی در ساعت دو و نیمِ نیمهشب) ایستاده است. جوان به خاطر میآورد که وقتی به خانه میآمد، مادرش غذای او را گرم میکرد و جلوش میگذاشت و خودش در کنارش مینشست و با او حرف میزد. جوان این صحنه را _ که برای او به زیباییِ «بهشت» است _ نمیتواند فراموش کند و پیوسته از آن سخن میگوید.
راوی داستان ساعت آشپزخانه مردی است که اگرچه بیش از بیست سال ندارد، روحی خسته و چهرهای «پیر» دارد. او انسانی تنهاست که برای یافتن همصحبت به همهجا مراجعه میکند، تا اینکه در یک پارک عمومی با افرادی برخورد میکند که روی نیمکتی نشستهاند. «او با چهره پیرش کنار آنها روی نیمکت نشست. بعد چیزی را که در دست داشت به آنها نشان داد.» چیزی که جوان در دست دارد، یک ساعت آشپزخانه است، ساعتی که اگرچه دیگر کار نمیکند، برای او بسیار باارزش است. این ساعت، جوان را با گذشتهاش مربوط میکند و او را به یاد ایام خوشی که داشته است میاندازد.
چاپ دوم این کتاب با ۲۵۲ صفحه، شمارگان ۳۰۰ نسخه و قیمت ۳۵ هزار تومان عرضه شده است.
نظر شما