به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «چگونه گورخر راهراه شد؟ (و سایر داستانهای داروینی مندرآوردی)» نوشته لئو گراسه بهتازگی با ترجمه کاوه فیضاللهی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب یکی از عناوین مجموعه «کتابخانه تاریخ طبیعی» است که این ناشر چاپ میکند. نسخه اصلی این کتاب در سال ۲۰۱۶ توسط انتشارات پروفایل در لندن چاپ شده است.
مخاطب کتاب پیش رو، در این راهنمای بامزه و البته آموزنده، با پاسخ چنین معماهای تکاملی و واقعیتهای شگفتانگیز دنیای جانوران روبرو میشود: چرا زرافه گردنی به این درازی دارد؟ چرا گورخر راهراه است؟ چرا گله بوفالوها کمابیش دموکراتیک است اما فیلها دیکتاتوری را ترجیح میدهند؟ علت معماری درخشان تپه موریانهها یا پیچیدگیهای زندگی جنسی کفتارها چیست؟ چرا گورکن عسلخوار طوری تکامل یافته که یکی از موثرترین عوامل کشتار جمعی باشد؟...
لئو گراسه طبیعیدان ۲۹ ساله فرانسوی است که در رشتههای زیستشناسی تکاملی و روزنامهنگاری تحصیل کرده و بیشتر وقت خود را صرف ترویج علم میکند. او طی ۵ سال گذشته بیش از ۷۰۰ هزار مشترک یوتیوبی گرد خود جمع کرده که در کانالی بهنام «زیستشناسی کثیف» حضور و تبادل نظر دارند. او در این کانال با نگاه طنز به شگفتیهای دنیا و زندگی میپردازد. او در کتاب پیشرو هم با بهرهگرفتن از جدیدترین پژوهشهای علمی و مشاهدات خود در علفزارهای آفریقا، مجموعهای از کاوشهای جالبش را گردآوری کرده است.
از نظر این نویسنده، پدیدههای طبیعی بسیار پیچیدهتر از چیزی هستند که به نظر میآیند. گراسه در این کتاب به رابطه خاص انسان و زادگاهش در علفزارهای قاره آفریقا (ساوانا) و تاثیر آن بر رفتار و سرنوشت او میپردازد. این طبیعیدان جوان برای تبیین رازهای رفتار جانوران، دو مقوله زیستشناسی تکاملی و تفکر جانبی را در هم آمیخته و نتیجه را با زبانی ساده اما با در نظر گرفتن پیچیدگی صورت مساله بیان کرده است.
کتاب «چگونه گورخر راهراه شد؟» ۴ بخش اصلی دارد که بهترتیب عبارتاند از: «تکامل در لباس مبدل»، «اسرار رفتار جانوران»، «موجودات استثنایی» و «عامل انسانی». عنوان این کتاب به پژوهش گراسه در دوران دانشجوییاش اشاره دارد که موضوعش، الگوی راهراه گورخرها و ارتباطش با رفتار آنها بود. گراسه در این پروژه میخواست ببیند آیا میان این الگوها و شخصیت گورخرها رابطهای وجود دارد یا خیر. او این کتاب را برای مخاطبان عمومی نوشته است.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
شما با بیحوصلگی تلویزیون را خاموش میکنید. شما خودتان این چیزها را درباره غزالها و یوزها میدانید: یوز مانند باد میدود؛ غزال در تلاش برای فرار پرشهای نفسگیری میکند؛ و تعقیب و گریز روی علفهای تفتیده ساوانا آغاز میشود. اما در واقع نحوه گریز غزال تامسون از یوز میتواند درهای تازهای به روی ما بگشاید، و یک نگاه از دنیایی را به ما نشان دهد که هنوز برای زیستشناسان عمدتا سرزمینی ناشناخته است، و ممکن است ثابت شود که مهد انقلاب آینده در علم است.
بیایید یک بار دیگر نگاه کنیم. یوز میجهد، بدنش را کش میآورد و تلاش میکند که چنگالهایش را در بدن غزال بختبرگشته فرو کند. اما غزال زیرک است و شروع به دویدن در تمام جهات میکند. واقعا. دویدن به خط مستقیم مرگی سریع را تضمین خواهد کرد، زیرا وقتی پای سرعت در میان باشد او هرگز حریف یوز نخواهد شد. اما اگر هر پنج ثانیه یک بار مسیر حرکتش را ناگهان عوض کند میتواند یوز را گمراه کند، در ضرباهنگ چشمنواز دویدنش اختلال ایجاد کند و غرورش را به عنوان قهرمان دوی سرعت در هم بشکند و هزار تکه کند _ یا دستکم فرصتی برای بقا پیدا کند. گریز غزال کاملا تصادفی است: پژوهشگران به این نتیجه رسیدهاند که پیشبینی مسیر بعدی یک غزال در هنگام فرار غیرممکن است، و اینکه این استراتژی بسیار موثری در تضمین بقای آن در هنگام حمله است. اما این مثالی منحصر به فرد نیست که در آن جانوری از تصادف به نفع خویش بهره میگیرد: بسیاری از جانوران دیگر نیز هنگام فرار از حمله به این نوع رفتار پناه میآورند، و بعضی دیگر حتی از آن برای یافتن غذا و در تولیدمثل نیز استفاده میکنند. این رفتار در اصطلاح فنی رفتار بیثبات یا پروتئوسی نامیده میشود که برگرفته از نام پروتئوس خدای یونانی دریا بود که میتوانست شکلش را به سرعت تغییر دهد و از آب به شکل شیر، مار یا حتی درخت درآید.
اینکتاب با ۱۷۶ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۳۰ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما