به گزارش خبرگزاری مهر، برنامه تلویزیونی شب روایت با محور گفتگو با محمدرضا شرفی خبوشان نویسنده کتاب «عاشقی به سبک ونگوگ» و برنده جایزه شهید اندرزگو سهشنبه شب ۵ شهریور از آنتن شبکه چهار سیما پخش شد.
شرفی خبوشان در ابتدای اینبرنامه گفت: «عاشقی به سبک ونگوگ» بر مبنای قواعد متعهد به رمان نوشته شده چرا که ساختار رمان باید عقلانی باشد تا برای مخاطب باور پذیر باشد و وقتی با این ابزار به سراغ روایت تاریخ میرویم، نمیتوانیم تاریخ را واژگون نشان دهیم.
وی در پاسخ به این سوال که چه شد از دنیای شعر به داستان وارد شد، گفت: شعر دامنه گستردهای در کشور ما دارد و خیلیها برای ورود به دنیای هنر از شعر شروع میکنند و اینکه میگویند کسانی که در شعر به جایی نرسیدهاند، وارد دنیای داستان شدهاند حرف اشتباهی است چرا که دنیای روایت نیاز به تلاش بیشتر دارد و سختتر است و انتخابش از سر دانش و آگاهی است و یک حوزه جدی است.
اینداستاننویس در ادامه گفت: ادبیات داستانی در کشور ما سابقه کوتاهی دارد و آشنایی ما با رمان از دریچه ترجمه بوده است. خوانندگان به خواندن آثار ترجمه خو گرفتهاند و پذیرفته اند که نثر دخالت چندانی در رمان ندارد. از این جهت نویسندگان به نثر اهمیت چندانی نداده اند که بسیار مهم است. در حالی که نثر بخش جداییناپذیر رمان است و همپای عناصر دیگر نقش به سزایی دارد بهخصوص ما که میتوانیم از نثر در پیشبرد فضای داستان و القای معنی استفاده کنیم. ما به دنبال این نیستیم که مانعی برای دریافت معنی شودبلکه باید برای پیشروی داستان همپای عناصر دیگر داستان باشد و برخی می گویند نثر باید همچون شیشه ی شفافی باشد که ماجرا را از پشت آن باید تماشا کرد اما رسیدن به این شیشه ی شفاف احتیاج به بینش و هوشی نسبت به نثر ما دارد.
شرفی خبوشان درباره نامهای خاصی که برای اثار خود انتخاب میکند، گفت: برای انتخاب نام یک اثر مولفههای گوناگونی وجود دارد اول اینکه اثرنویسنده ،فرزند اوست و باید نام اثر جذابیت ایجاد کند و دوم اینکه بر پیشانی اثر خوش بدرخشد و باید به گونه ای باشد که در پایان خواندن کتاب، نام اثر مفهوم عمیق تری پیدا کند. اسم کتاب اهمیت چندانی ندارد تا اثر محتوای عمیقی نداشته باشد آن اسم نمیتواند خود را نشان دهد و اسم در واقع ظرفی است که محتوا را در برمیگیرد.
وی درباره اینکه متناسب با هر ماجرا یک گونه زبانی را انتخاب میکند، گفت: در حوزه ادبیات داستانی داشتن سبک به این معنا نیست که همواره یک نثر به خصوص و متشخص مخصوص به خود را در کتابها بنویسد بلکه داشتن سبک از نظر نویسنده یعنی داشتن جهان بینی و نگرش به موضوعات برای روایت کردن، در حالی که در ادبیات داستانی نثر باید معرف شخصیت ها باشد و نویسنده باید غائب باشد و اجازه دهد که شخصیت ها خود را معرفی کنند و این احتیاج دارد که هر شخصیتی زبان خودش را داشته باشد و حتی کسی که به عنوان دانای کل داستان را روایت میکند باید سبک خاص خود را داشته باشد پس با هر داستان جدید ما نثر و سبک جدیدی را داریم و اشاره کردید که شخصیت ها ممکن است در کتاب عاشقی به سبک ون گوگ نا سزا بگویند، ما باید نویسنده را از شخصیتها مجزا کنیم و شخصیتها را به واسطه زبانشان بشناسیم نه اینکه دخالت نویسنده آنها را بر یک چارچوب زبانی از پیش تعیین شده بچیند. شما در برنامه امشب به جایزه ی شهید اندرزگو اشاره کردید که دغدغه ای جز حفظ واقعیت تاریخ ندارد که این دغدغه را از دریچه روایت انتظار دارند و به این رسیدهاند که روایت این قدرت را دارد که ما از مسیر حقیقت خارج نشویم. وقتی میخواهیم تاریخ را با روایت و داستان و ادبیات داستانی مقایسه کنیم به این میرسیم که رمان میتواند تاریخ ساز باشد هرچند که مبنای رمان تخیل است. برای مثال حسنک وزیر نقش پر رنگی در اذهان دارد چون بیهقی از دانش روایت استفاده کرده است در حالی که بقیه آثار قرن ۴ و ۵ اینگونه نبودهاند که نشان میدهد ما قسمت روایت شده را هیچ گاه فراموش نمیکنیم. اگر دغدغه روایت تاریخ داریم، باید استینها را بالا بزنیم و تاریخ را روایت کنیم. نباید تاریخ را دست تاریخنگار و رسانه بسپاریم چرا که رسانه مخاطب را به عنوان مصرف کننده میبیند و یک طرفه است اما رمان مخاطب را به مشارکت دعوت میکند و او را وارد جهان روایت میکند.
شرفی خبوشان در خصوص جایزه های اختصاصیافته به کتاب عاشقی به سبک ونگوگ گفت: سخن گفتن در مورد این موضوع از سوی بنده که نویسنده ی کتاب هستم شاید جایز نباشد اما به طور کلی در مورد ویژگی های یک اثر که مخاطب را جذب میکند باید گفت اگر مخاطب و سلیقه روایی او را در نظر بگیریم و به روایت هایی که مردم با آن شب زنده داری میکردند تکیه کنیم اثر باور پذیر میشود. نویسندهای که مرعوب سبک و شیوههای خارج از محدوده فرهنگی خودش باشد راه به جایی نمیبرد و مخاطب او را باور نمیکند، اگر ساختار و شیوه روایت اطمینان مخاطب را جلب کند اثر دیده میشود. عاشقی به سبک ون گوگ کتاب تکامل است یعنی نوع داستان به گونه ایست که شخصیت خودش را کنکاش میکند و دوره های مختلف زندگی اش را بررسی میکند و به ضعف هاش و توانای هایش پی می میبرد و در نهایت به یک شعور خود شناسی میرسد که به این جور رمان ها رمان تکامل می گویند و این کتاب در مورد یک نقاشی است که در دوره ی پهلوی زندگی میکند که محیط و حوادث تاریخی در رسیدن به این تکامل بیشترین سهم را دارد.
این داستاننویس گفت: این کتاب برمبنای قواعد متعهد به رمان نوشته شده است چرا که ساختار رمان باید عقلانی باشد تا برای مخاطب باورپذیر باشد و وقتی با این ابزار به سراغ روایت تاریخ میرویم، نمیتوانیم تاریخ را واژگون نشان دهیم. نویسنده مجبور است یک اطلاع دقیق نسبت به دورهای که راجع به آن داستان مینویسد داشته باشد و یک منبع خاص ندارد و باید همه منابع را بخواند. تحریف تاریخ زمانی شکل میگیرد که رسانه بر مبنای هدف گذاری کلان و پنهان خود مخاطب را در یک فضای تاریک و مهآلود پیش ببرد. حرف بنده این است که کافی است شرایط را برای ورود به آن زمان مهیا کنی تا مخاطب خود را در آن زمان را ببیند و دیگر تاریخ تحریف نخواهد شد. عاشقی به سبک ونگوک دریچهای است برای ورود به آن زمان و دیدن زمانهای که موضوع رمان است.
شرفی خبوشان در پایان، در باره نقش روشنفکران در روایت کردن تاریخ معاصر گفت: در تاریخ معاصر روایت تاریخی به دست روشنفکران بوده اما خود روشنفکر را ما کمتر در آثارمان نشان دادیم. اینکه خود روشنفکر کیست و آیا برای تبیین و توضیح روایتهای تاریخی قدمی برداشته یا مردم را به تشریک مساعی و عاطفه بشری دعوت کرده یا به تقویت حس همدلی کمک کرده یا اینکه فقط نقش اعتراضی داشته است.
در بخش میز نقد اینبرنامه هم مصطفی وثوق کیا و محمد صادق علیزاده خبرنگار حوزه کتاب درباره مسایل و اخبار دنیای فرهنگ به گفتگو نشستند و گفتند: در هفتهای که گذشت روز یکشنبه جایزه ادبی شهید اندرزگو را داشتیم که در بخش رمان کودک باغ خرمالو و دو روایت و در بخش رمان بزرگسال اوسنه گوهرشاد و عاشقی به سبک ون گوگ برنده این جایزه ادبی شدند.
علیزاده درباره کتاب اوسنه گوهر شاد گفت: در این کتاب تجربه های فرمی جالبی داریم که نمونه آن را در نویسندگان داخلی نداریم و در این کتاب به یک فرم جدیدی ورود کردهاند که هم انتزاعی و هم تاریخی است و هم رمان است. عاشقی به سبک ون گوگ هم در سال ۹۳ برنده جایزه ی جلال آل احمد شد که در آن زمان حقاش ادا نشد.
علیزاده درباره فلسفه این جایزه گفت: در یک جریان محسوسی بعضی از شبکههای فارسیزبان خارج کشور که نگاه مثبتی به دوران پهلوی دارند، با انتشار تصاویری که از لحاظ تاریخی جذابیت دارند و بعدا همینها را در فضاهای مجازی میبینیم، وقتی اینها را در کنار هم میگذاریم، به جریان تطهیر پهلوی میرسیم که در واقع بازنمایی مثبت و کاملا شکوهشمند از یک دوره است که خیلیها اذعان دارند در آن دوران خیلی از بنمایههای فرهنگی خود را از دست دادیم.
وثوق کیا همچنین گفت: در طرح تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد در همین زمینه بود که با سران و رجال پهلوی گفتگو میکردند و خود را تطهیر میکردند و اصلا انگار نه انگار اتفاقی افتاده است.
علیزاده همچنین خبر از تعطیلی چند کتابفروشی از جمله نشر شاهد در بهشت زهرا و کتابستان متروی شهدا خبر داد و گفت: کتابستان متروی شهدا که جز قدیمیترین غرفههای متروی شهدا بود و از ابتدای افتتاح مترو در حال فعالیت بود، بهعنوان کاربری تجاری به مزایده گذاشته شد. این در حالی بود که شرکت بهرهبرداری متروی تهران این فضای فرهنگی را بهعنوان کاربری تجاری در فهرست مزایده منتشر کرده است اما مهلت مزایده یک روز قبل به پایان رسیده بود و در مزایده شرکت داده نمیشوند و همچنین مزایده به کاربری تجاری داده شده است، وقتی میگوییم کاربری تجاری قطعا قیمت گذاری با ملاحظه کاربری تجاری نرخ گذاری میشود.
نظر شما