به گزارش خبرنگار مهر، انتشارات موسسه فرهنگی شهرستان ادب چندی پیش مجموعه داستانی از امین فقیری را با عنوان «فاطو و پری دریایی» منتشر کرد. به مناسبت انتشار این کتاب محمد شمسالدینی نویسنده و منتقد بر این اثر یادداشتی نوشته که در ادامه از نگاه شما میگذرد:
مجموعهداستان «فاطو و پری دریایی»، چنانی که از عنوان کتاب بر میآید، نوشتهی نویسندهای است متعلق به نیمهی جنوبی سرزمین ایران امروزی؛ منطقهای که در آن، فاطمه، تبدیل به فاطو میشود، عبدالله تبدیل به عبدو، حمدالله تبدیل به حمدو و زینب تبدیل به زینو؛ و همین تبدیل را در داستانهای این کتاب، میتوان به وضوح مشاهده کرد. در کتابهای درسی مطالعات اجتماعی مدارس، معمولاً هر کتاب، در تلاش است تا سه حوزهی دانشی تاریخ، جغرافیا و مدنی را پوشش دهد. نویسندهی حالا دیگر ۷۵ ساله و پرتجربهی این کتاب هم چون معلم بوده است، این هر سه جریان دانشی را در داستانهای خود پوشش داده است. این کتاب، مجموعهداستانهایی است که نخستین آنها در سیر تاریخی، مربوط به سال ۱۳۴۶ خورشیدی است و واپسین آنها در سیر تقویمی کتاب، مربوط به سال ۱۳۹۲ خورشیدی. سیر کتاب، به وضوح، تاریخ دارد و در اتفاقات داستانها، نام شخصیتها و ظرایف دیگر، روند تاریخی را به لطافت میتوان یافت.
این سیر ۴۶ ساله، گزیدهای است سیتایی از داستانینوشتههای امین فقیری، نویسندهی باتجربه و بینیاز به معرفی شیرازی، که هر داستان، دریچهای است به گوشهای از وجود خود او. داستانهای کتاب، جغرافیا دارند و جدا کردن غالب آنها از بستر جغرافیایی، به جز آنهایی که فارغ از جغرافیا منعقد شدهاند، آنها را گنگ و عقیم میکند. مدرسه، دریا، روستا و بسترهای جغرافیایی دیگر، در داستانها، شخصیت دارند و به داستانها هویت میدهند. وضعیت اقتصادی، فرهنگی و روابط مردمی داستانها که بنیاد حوزهی مدنی را شکل میدهند، در داستانها جریان دارند و طرح میشوند و بخشی از شخصیت شخصیتها را میسازند. فقر اقتصادی و روابط انسانی، زندگی آدمهای قصهها را شکل میدهند و در روایت داستانی بخشی از جامعهی ایرانی، جایگاه ویژهای دارند.
فاطو و پری دریایی، در آغاز، گویی خاطرات یک معلم است از تجربیات شخصی که آنها را در گوشهای یادداشت میکرده است و حالا در این کتاب، منتشرشان کرده است اما هر چه که قلم نویسنده در طول زمان، پختهتر میشود، میتواند از دریچههای دیگری غیر از منظر خودش هم داستان بگوید و کمکم، خاطره، تبدیل به داستان میشود و حتی وقتی باز هم به سراغ مدرسه میرود، از مناظر دیگرفیالمثل یک معلم زن، داستان را روایت میکند، و این یعنی گشودن یک دریچهی شخصیتی جدید برای نویسنده. حالا نویسنده باید خودش را در ساحت نفسانی، یک زن بیابد، احساسات و عواطف زنانه را بفهمد، جهان را و اطرافش را زنانه ببیند و خودش را در کالبد یک زن، تصور کند تا بتواند از عهدهی روایت بر بیاید و به هر میزانی که بر این چالش مردافکن، چیره شود و فائق بیاید، روایت داستانی موفقتری هم خواهد داشت.
داستانهای اوایل کتاب، یک شخصیت اصلی دارند و آن همان مدرسه است، محیطی که داستانها، به نحوی به آن مرتبط میشوند و این مدرسه یا حداقل یکی از أجزا و اعضای آن است که بخشی از هویت داستانی را میسازد. اما کمکم، همینطور که در تاریخ جلوتر میآید، محیطهای دیگر هم بستر شکلگیری قصهها میشوند: محیط روستا، جاده، ساحل، بیمارستان، خانهای شهری و فضاهای دیگری که ظرف ظهور شخصیتهای تیپیکال داستانهای کوتاه کتاب فاطو و پری دریایی میشوند.
برخی داستانهای کتاب، در افق داستانی، تیپ هستند به این معنا که اصلاً نویسنده از روی قصد، غرض و ایده، آنها را مبهم و گنگ، حکایت کرده است. فیالمثل در اواسط کتاب، داستان «ببینم نبضتان میزند!؟»، نه فضای مشخصی دارد، نه شخصیتها شکل میگیرند و نه انگار نویسنده علاقهای دارد که خواننده چیز بیشتری بداند؛ گویی این داستان، شرحی است از یک واقعه که برای خود نویسنده رخ داده باشد و او با تغییر نامها، واقعیت را به نحوی مهآلود، روایت کرده است.
در کتاب، نمونهی دیگری از داستان نیز وجود دارد که به سوژههایی نزدیک میشود که نحوه و جنس روایت، بسیار سخت میشود. اگر نویسنده در این جنس داستانها، قاهر بر نفس و قلم خود نباشد، نفس و قلم، عنان او را گرفته و به پرتگاه میبرد. در اوایل کتاب، داستانی است به نام «با باران ببار» که روایتی است از رابطهی حرام و ممنوعهی یک زن شوهردار با یک مرد زندار در یک ده کوچک. رسوایی به بار میآید و بیشتر از آنی که مرد را نابود کند، زن را نابود و سرکوب میکند. نویسنده بر قلم، چیره است و نمیگذارد که غریزه بر سیر داستان غلبه کند.
داستان دیگری هست به نام «ترس» پیرامون «افسانهی خرس نر و زن» و اعتقادات خاص، خرافی و عامی جماعت به این افسانهها که رسوایی میسازند و غالباً زنها را نابود میکنند. همچنین داستان دیگری از همین جنس به نام «انگار هیچ وقت نبوده» پیرامون مطالبهی زیباترین زن آبادی توسط «او» ی مبهم، نامرئی و از ما بهترانی از شوهرش که باز هم پای یک زن در میان است و بهناچار قلم نویسنده باید حدودی را رعایت کند. نویسنده در روایت چنین داستانهایی، حیا و عفت و غیرت را به ظرافت و دقت، رعایت کرده و در پهنهای أحَدّ از سیف و أدَقّ از مو، با نهایت استادی، گویی ساربانانه، شتر روایت را از سَمِّ خِیاط، عبور داده است. کتاب فاطو و پری دریایی، در حیطهی تجربهنگاریهای معلمان و به طور خاص، معلمان سپاه دانش، از نمونههای قابل بررسی است و در میان داستانهایی که محنت قریه و رنج زندگی روستایی را در دورههای گذشتهی این سرزمین، روایت کردهاند، کتاب قابل توجهی است.
نظر شما