به گزارش خبرگزاری مهر، بهتازگی کتاب «یهودیت از لابهلای متون» نوشتهی آرتور هرتزبرگ با ترجمهی عبدالرحیم سلیمانی در انتشارات دانشگاه مفید منتشر شده است.
نشست هفتگی شهر کتاب در روز سهشنبه اول بهمن به نقد و بررسی این کتاب اختصاص داشت و با حضور آرش آبایی، علی شهبازی و مترجم در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
در ابتدای این نشست، علیاصغر محمدخانی، معاون فرهنگی شهر کتاب، اظهار کرد: خوشبختانه در سالهای گذشته در حوزههای مختلف ادیان و شناخت ادیان و فرهنگهای مختلف آثار خوبی تألیف و ترجمه شده است. خواندن، بحث و گفتوگو دربارهی این آثار در شرایط امروز جهانی ما را به هم نزدیکتر و به تصحیح برخی اشتباهات و تصاویر ناراست از هم کمک میکند. در این سالها گفتوگوی ادیان میان صاحبنظران حوزههای مختلف در قم، چه در دانشگاه ادیان و مذاهب و چه در دانشگاه مفید و چه در دیگر مؤسسات، پررنگ شده است. امیدواریم این تلاش برای شناخت بتواند از خشونتهای موجود در جهان امروز و نافهمیدنها و سوءبرداشتها در حوزهی دینی و فرهنگی جلوگیری کند.
وی درباره مترجم گفت: عبدالرحیم سلیمانی سالها است که در حوزهی ادیان پژوهش و تحقیق میکند. از کتابهای تألیفی او میتوان به «درسنامهی ادیان ابراهیمی»، «ادیان ابتدایی و خاموش»، «ادیان زنده جهان»، «یهودیت»، «مسیحیت: مطالعات فرق مذاهب و ادیان»، «کتاب مقدس: مطالعات فرق مذاهب و ادیان»، «درآمدی بر الاهیات تطبیقی اسلام و مسیحیت»، «تعارض دعاوی ادیان» در انتشارات طه و انتشارات دانشگاه مفید اشاره کرد. از ترجمههای او نیز میتوان «اسطوره تجسد خدا» نوشتهی جان هیک، «فلسفه در مسیحیت باستان» کریستوفر استید، «درآمدی بر الهیات نظاممند» ولفهارت پانبرگ را نام برد که بیشتر در انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب منتشر شدهاند.
محمدخانی دربارهی «یهودیت از لابهلای متون» گفت: این کتاب شامل هفت فصل با عنوان «قوم»، «خدا»، «تورات»، «تعالیم و احکام»، «دورهی سالانه»، «سرزمین»، «آموزهها»، «دعا و نماز» است. مترجم در مقدمهای مبسوط با نگاهی به ساختار نظام دینی یهود میکوشد ویژگیهای نظام دینی یهودیت و تفاوتهای آن را با نظامهای دینی دیگر، بهویژه اسلام، نشان دهد. بسیاری یهودیت را شبیهترین دین به اسلام میدانند. چراکه در عبادات و شریعت بسیار به اسلام نزدیک است. در بیان این دیدگاه میگویند، سه اصل اساسی اسلام؛ یعنی توحید و نبوت و معاد، در یهودیت نیز اهمیت بالایی دارد. همچنین بُعد عملی اسلام نیز شریعت و اخلاق است. افزون بر اینها، در بحث مبدأشناسی تفاوت زیادی میان یهودیت و اسلام و مسیحیت وجود ندارد. بااینحال، در معادشناسی اختلافهایی وجود دارد. دیانت و قومیت نیز در دین یهود چنان برجسته است که آن را از اسلام و مسیحیت متمایز میکند. نویسنده اشاره میکند که دقیقترین کلیدی که با آن میتوانیم یهودیت را به زبان و با واژههای خودش بفهمیم در مفهوم قوم برگزیده تبلور یافته و یافت میشود؛ یعنی در برگزیدگی یا آموزهای که نوعی سِر و درعینحال بدنامی است.
وی در پایان گفت: آرتور هرتزبرگ (۱۹۲۱-۲۰۰۶) خاخام برجسته و مشهور محافظهکار آمریکایی است. ویراست اول این کتاب در ۱۹۶۰ منتشر شده و سی سال بعد ویراست جدیدی از آن ارائه شده است. نویسنده در مقدمهای دو سه صفحهای دربارهی نحوهی شکلگیری این کتاب توضیح داده است. او منابع کار خود را از حوزههای مختلف دیده است و در این کتاب آرای دو فیلسوف یهودی و شیوهی بسط آرای آنها را دربارهی خداوند و خالق هستی ارائه میکند. اثر دیگر این نویسنده، «یهودیان در امریکا»، در ۱۹۹۰ در امریکا منتشر شده و مخاطب را با اولین جریان یهودی آشنا میکند که به ایالاتمتحده امریکا مهاجرت کردند.
پژوهش با منطق قرآنی
عبدالرحیم سلیمانی، مترجم، محقق و استاد ادیان، اظهار کرد: از سالها پیش، وقتی تصمیم گرفتم دنیا و عالَم ادیان را بشناسم، در گامهای نخست به سراغ قرآن مجید رفتم و فهمیدم این کتاب برای نگرش به ادیان دیگر منطقی دارد که بسیار غریب است و نه در گذشتهها از آن استقبال میشده و نه اکنون. برخی ادیان دیگر را صرفاً برای دفاع از دین خودشان یا برای نقد و پیدا کردن ایرادهای آنها مطالعه میکنند، اما قرآن مجید برای مطالعه و معرفی ادیان دیگر در گام نخست نقاط مثبت آنها را برجسته میکند. حتی وقتی مشرکان حجاز را معرفی میکند، از نقاط ضعف آنها شروع نمیکند، بلکه در شش آیه میفرماید که «و اگر از آنان بپرسی: آسمانها و زمین را چه کسی آفریده است؟ قطعاً خواهند گفت: آنها را همان قادر دانا آفریده است» (زخرف، ۹). دربارهی اهل کتاب نیز قرآن مجید در قدم اول چندبار متون «عهد قدیم» و «عهد جدید» را (که طبق شواهد همین عهد قدیم و جدید امروزی است) تصدیق کرده است؛ یعنی در گام اول خداشناسی و نقاط مثبت آن را برجسته میکند و در گام بعدی اختلافنظرها را بیان میکند. پس، منطق قرآن در گام نخست نقاط مثبت را میجوید و آنها را برجسته میکند. در گام دوم نیز منطق آن تا حد امکان همگرایی حول نقاط مشترک است.
وی ادامه داد: هیچگاه نخواستم در مطالعه صرفاً نقاط ضعف یهودیت یا دینی دیگر را پیدا کنم. همچنین کوشیدم صداقت و امانت را رعایت کنم. در جلسهای وقتی نزد آیتالله هاشمی گفتیم که در حوزهی ادیان کار میکنیم، او به ما توصیه کرد که دیگر ادیان را بهگونهای معرفی کنید که وقتی پیروان این ادیان کتاب شما را خواندند، بگویند انصاف را رعایت کردهاید. من با این رویکرد و با منطق قرآنی به سراغ ادیان رفتم و به ترجمه و تألیف و پژوهش پرداختم.
این محقق بیان کرد: در این منطق، در مرحلهی اول باید بهدرستی این ادیان را بشناسیم و بدانیم که برادران یهودی ما بهراستی چه چیزی را در نظر دارند. یکی از راههای درست شناختن ادیان نیز ترجمه کردن و مطالعهی متون و آثار تألیفی و پژوهشی آنها است. در این مسیر، برگردان کتاب «یهودیت از لابهلای متون» را در روند کاری خود لازم دیدم. چراکه ما در باب عادتها و آئینهای یهودی فقیر بودیم و این کتاب در قالب نقلقول مستقیم از متون مختلف ارائه شده بود و میتوانست مجموعه فیش ارزندهای برای محققان و پژوهشگران باشد. ویژگی مهم دیگر این کتاب بیان مسائل جدید است. شاید برادران غربی ما با بعضی مسائل (مثل حکم مرده یا زنده پنداشتن فرد مرگ مغزی شده) زودتر روبهرو شدند و زودتر از ما شروع کردند به تحقیق در مساله. به نظرم شیوهی پرداختن به چنین مسائلی میتواند در حوزههای علمیه ما نیز مورد توجه قرار گیرد. شاید راه اینان بتواند به ما هم کمک کند و برایمان سودمند باشد.
وی در پایان گفت: من کوشیدم ترجمهی خوبی ارائه دهم. البته کسانی چون آرش آبایی هم در این کار به من کمک کردند. حمیدرضا فرزین کتابی دیگر در باب عادتها و باورهای یهودیان ترجمه کرده است که ارزنده است. ولی من پیشتر ترجمهی این کتاب را در دست گرفته بودم و پس از سپردن آن به دست ارزیاب و انتشارات متوجه شدم که ویراست جدید کتاب منتشر شده است و آن را از نو ترجمه کردم.
آشنای دیرین
علی شهبازی، استاد ادیان، اظهار داشت: کتابی که امروز موضوع بحث است، از همان آغاز چشمگیر و وقتی آن را میخوانید دلنواز است. معمولاً ظاهر کتابها در قم مذهبی و همراه با گل و تزئینات سنتی است، اما این کتاب طرحی نسبتاً مدرن، ساده و هویتی دارد. بدین معنا که بخشی از هویت آن در طرح جلد بیان میشود. کاغذهای کاهی با چشم و ذهن همیار است. اما نگهداشتن آن انرژی زیادی میگیرد.
وی توضیح داد: بخشی از سخنان سلیمانی در مقدمه دربارهی این است که چرا دین یهود قوممحور است و نبوت برای ایشان مطرح نبوده یا در حاشیهی قوم است. پاسخ من این است که اصلاً غیر از این نباید باشد. خدا برای این قوم بود. اینها بهصورت برده در مصر زندگی میکردند و خدا مأمور شد که آنها را نجات دهد. اصلاً این قوم خدا است: بنیاسرائیل. در آن چهل سال خدا مواظب اینها است و هویت این قوم با او ساخته میشود. لذا خدا را با آن قوم میشناسد و معرفی میکند و در آخر است که خدا خدای جهانی میشود. لذا به نظر من، قومیبودن یا قوممحوری یهودیت شاید نکوهش نباشد و انتظاری جز این از آن نرود. نه فقط نبوت، بلکه باورهای دیگر را باید در حاشیهی قومیت او آورد. به همین سبب، در یهودیت مدرن میتوان یهودی بود و خداناباور، اما نمیتوان مسیحی یا مسلمان بود و خداناباور. یهودیت سکولار یا یهودیت طبیعتگرا ازاینرو معنا مییابد. این موردی است که به نظر در داوریها باید رعایت شود.
وی در ادامه گفت: معمولاً از میزان نزدیکی یهودیت به اسلام سخن میگوئیم، اما از سوی دیگر، باید این را هم گفت که اسلام تا چه اندازه به یهودیت نزدیک است. به نظر من، انصاف در این است که به دو بودن اینها توجه کنیم. اختلاف بین این دو دین بسیار اندک است. بدین سبب، اهمیت شناخت یهودیت برای ما بیش از شناخت مسیحیت است. مسیحیت به دلیل رقابت برای ما مهم شده است. ولی یهودیت آشنای دیرین ما است. البته شاید زخم سیاست در مواردی میان ما و این آشنای دیرین فاصله انداخته باشد، اما این آشنای دیرین تجربهای دینی دارد که به درد ما هم میخورد. چالشهایی که یهودیان در عصر مدرن و بهویژه مدرن متأخر با آن دستبهگریبان بودند و چارهسازیهای عالمان یهودی برای پاسخگویی به آن چالشها برای ما مهم است. چراکه اینها همان چالشهایی است که امروز مسلمانان با آن مواجهند. مثلاً بنیادگرایی اسلامی چالش سخت مسلمانان در دنیای امروز است که روزی یهودیان و مسیحیان با آن دستبهگریبان بودهاند. این موارد میتواند هم بهمنزلهی جداییها و حتی پیوندهای آن آشنای دیرین بررسی شود و هم بهمنزلهی عبرت. به این سبب، یهودیت بیش از مسیحیت برای اهل تحقیق اهمیت و اولویت دارد.
این استاد ادیان بیان کرد: نکتهی دیگری که در حاشیهی این کتاب باید برای خودمان یادآوری کنیم این است که الهیات، دین و مکاتب همچون فرهنگ موجودی زندهاند که در بستر تاریخ دچار تطور و دگرگونی میشوند. این امر در این کتاب رعایت شده است. چنانکه از کتاب مقدس نقلقول شده و بهمرور به تلمود و نویسندگان معاصر میرسد. این سیر تاریخی بسیار مهم است. بخشی از یهودیتی که امروز با آن سروکار داریم، در این کتاب به حق و بهدرستی منعکس شده است. اما بخش مهمی از یهودیت هم به عهدهی خوانندهی کتاب گذاشته شده است. برای نمونه، آن سیر تاریخی که در الهیات و مکاتب دغدغهی من است، به انصاف به انجام نرسیده است. مثلاً اصلاحگری یهودی فقط عنوان شده است و دغدغه و پرسشهای جانکاه اینان، تابآوری و پاسخگویی اینان به آن پرسشها مطرح نشده است. البته انتظاری هم نیست، چراکه حجم کتاب بسیار فراتر از این میرفت. به هر روی، چالش خدا، چالش انسان، چالش خرد در عصر روشنگری، چالش خودفرمانروایی، چالش دین و استقلال فردی، چالشهایی جانکاه بودند که اینان از سر گذراندند. اما در این کتاب چندان برجسته نیستند، گرچه مایههای آنها بهدرستی مطرح شده و تقریباً بهدرستی به خواننده آدرس میدهد تا آنها را پیگیری کند.
وی افزود: در اینجا، بحث مسیحاباوری آمده است، اما مسیحاباوریای که امروزه در یهودیت عمیقاً مطرح است، مسیحاباوری حسیدی است که برای مهدویت ما بسیار راهگشا خواهد بود. ما مهدویت را در شخص میبینیم، اما مسیحاباوری حسیدی مهدویت را در مساله و اوضاعواحوال میبیند. اینکه اوضاعواحوال مطلوب کدام است و مساله چیست و شخص چگونه میتواند با مساله مواجه شود تا آن اوضاع مسیحایی اتفاق بیفتد. برای من مهدویت مربوط به زمان است، اما مسیحاباوری حسیدی زمان را برداشته و آینده را به اکنون ارجاع میدهد. این نوعی مسیحاباوری مدرن و راهگشا برای معتقدان است. کما اینکه این حتی در فیلمها و قصهها بسیار رونق یافته است.
شهبازی گفت: به فمینیسم یهودی نیز گذرا اشاره شده است، گویا به اقتضای محافظهکار بودن (به معنای محافظهکار الهیاتی و آئینی) نویسنده. درحالیکه یکی از جدیترین مسائل روزگار فعلی ما و یهودیان فمینیسم است. عدهای که تا دیروز ملک بودند، امروز ادعای مالکیت میکنند؛ عدهای که در حاشیه بودند، الآن به مرکز فراخوانده شدهاند یا خود مرکز درست میکنند. امروز خدای فمینیستی، کتاب مقدس فمینیستی، ترجمهها و تفسیرهای فمینیستی، نامها و ضمایر فمینیستی رخ نموده است. فمینیسم جریانی است که در پی خودش آئین و معبد میسازد. پس انتظار میرود در کتابی با نگاه تاریخی پررنگ شود. مخاطبان را به این ارجاع میدهم که فمینیسم یا مسائل مطرح شده در این کتاب را از دید یهودیان اصلاحطلب و ارتدوکس پیگیری کنند تا آن زنجیره انسجام و نمود خودش را در روان آنها بیشتر نشان دهد.
وی در پایان ضمن بیان اینکه بیان این مطالب کلی آسیبی به فاخر بودن و وزین بودن کتاب و ترجمهی زیبا و همهفهم آن نمیزند، بر درستی ترجمه تأکید کرد. سپس، دربارهی برگردان برخی واژگان و اصطلاحات پیشنهادهایی کرد. همچنین به مواردی در ویراست فارسی، همچون نامشخص بودن و بههم خوردن مرز میان نقلقولها و نوشتار نویسنده در برخی جاها، یکدست نشدن برگردانها در کل متن اشاره کرد.
فضای فقهی گسترده
آرش آبایی، محقق و دینپژوه کلیمی، اظهار کرد: ویرایش این کتاب را در حوزهی واژگان عبری و متنهای وابسته به متون عبری بر عهده داشتم. حتی در مواردی علاوه بر متن اصلی به متن اصلی عبری یا آرامی هم مراجعه کردم. پس، در این کتاب نقش داشتم و با آن بیشتر آشنایم. مترجم پیشازاین کتاب «یهودیت» که بیشتر نگاهی تاریخی دارد و چندین بار تجدید چاپ شده و «بررسی متنی و سندی متون مقدس یهودی-مسیحی» را منتشر کرده است. پس، سابقهی تحقیقات او در حوزهی یهودیت موثق است. افزون بر این، به توصیهی آیتالله هاشمی نیز عمل کرده است. کتاب «یهودیت» را به انجمن کلیمیان ارسال کرده، بخشی از نظرات مرجع دینی ما را اعمال کردند و در چاپهای بعدی نظرات را عیناً چاپ کردند. این کتاب را نیز به دست من سپردند تا در مقام کسی که با امور یهودیت یا متن عبری آشنایی دارد آن را تصحیح و بررسی کنم.
وی بیان کرد: عنوان «یهودیت از لابهلای متون» خود تفاوت ماهوی این کتاب را با سایر کتابها میرساند. کتابهای بسیاری در این سالها دربارهی یهودیت منتشر شده است. بیشتر این کتابها توصیفیاند و نویسنده در آنها دربارهی یهودیت توضیح داده و جاهایی به آیات هم اشاره کرده است. اما نویسنده در این کتاب تماماً عین متن را ارائه کرده است. پس، بار داوری و قضاوت از روی دوش او بر دوش مخاطب منتقل شده است. ما با کتابی مواجهیم که مستند و گزارش است و تحلیل یا نظر نویسنده چندان در آن منعکس نیست. اگر نویسنده میخواست این موارد را صرفاً توضیح بدهد، حجم کتاب یکپنجم میشد. اما حجم فعلی آن از عین متون تشکیل شده است که ارزش این اثر را دوچندان میکند. این متون لزوماً تورات یا عهد عتیق نیستند، بلکه شامل متونی است که از «تلمود» یا «میدراش» یعنی تفاسیر فقهی و در مواردی مکاتبات یا فتواهای آنها را عیناً ذکر کرده است. از این نظر، اولین بار است که به زبان فارسی چنین کتابی داریم.
وی تصریح کرد: به هر روی، ترجمهی فارسی «عهد عتیق» و «عهد قدیم» در چند قرائت در دسترس همه هست. اما تا پیشازاین، از «تلمود» یا مکاتبات و فتاوا چیزی در دست نداشتیم. حتی بخشهایی از مناجات یهودی هم در این کتاب ترجمه شده است، برای مثال ترجمهی کامل نماز یهودی. این کتاب تخصصیتر است و افزون بر اینکه کتابی آموزشی است، میتواند بهجای کتاب مرجع نیز به کار رود.
وی افزود: سلیمانی امانتدارانه ترجمه میکند و کتاب را فارغ از اعتقاد خود برگردان میکند. این روش درست در بیشتر کتابهای دانشگاه ادیان و مذاهب یا دانشگاه مفید دیده میشود. در این کتابها مترجم خودش را از باورهای شخصی جدا میکند و حداکثر نظر مخالف خود را در پانوشت بیان میکند و خدشهای به اصل متن وارد نمیکند. از این نظر، این ترجمه امانتدارانه است.
این محقق و دینپژوه کلیمی گفت: آرتور هرتزبرگ حاخامی محافظهکار است. بدین معنا که از تعصب دینی یا راستکیشی فاصله گرفته و آزاداندیشتر است، لذا صداهای متنوعی از یهودیت را بیان میکند. پس، در این کتاب با یهودیتی یکدست مواجه نیستیم و صداهای متناقضی میشنویم و بخشهایی از تحولات فقهی یهود را میبینیم. مسائل جدید یا ثانوی که جامعهی یهود با آن مواجه بوده به معرض نظرسنجی و صدور رأی گذاشته شده است. برخی از این علما همچنان بر فضای زمان حضرت موسی؛ یعنی زمان تلمود، پافشاری میکنند، اما علمای دیگری در پی سازگاری فضای عملی احکام و باورهای یهودی با فضای زمانه یا سیاسی یا حاکمانهی زمانهاند. پس، حضور این تحولات و صداهای متنوع و گاه ناسازگار باهم در این کتاب مرهون نگاه نویسنده است. دیگر آنکه تنوع دیدگاه را در یهودیتی میرساند که در معرض شرایط متفاوتی قرار گرفته است.
وی توضیح داد: باید توجه کنیم که یهودیت برخلاف اسلام و مسیحیت از دوران ویرانی معبد، که دو هزاره است، فاقد حاکمیت بوده است و در شرایطی با مسائل خود مواجه میشده است که قدرت حاکمهی سیاسی نداشته، اقلیت بوده و در جوامع و ملیتهای مختلف پراکنده بوده است. علمای یهود برحسب مکانی که قرار داشتند، راه حلی برای مسائل ارائه میکردند. پس، فضای فقهی در این کتاب گسترده است.
وی اظهار کرد: دو نکته که به نظرم لُب کلام است در مقدمهی مترجم و نویسنده بیان شده است. مترجم در مقدمه به این نکته اشاره میکند که هدف در این کتاب ارزشگذاری و داوری نیست، بلکه بیان تفاوتها است. به نوعی او تأکید میکند که اصل مشکلات میان ادیان تفاوت در نظام است. او بر این باور است که «بدفهمی از آنجا آغاز شده است که هر فرد مسلمان زندگی پیامبران را آنگونه که در «عهد قدیم» مطرح شده است، در نظام الهیاتی قرآن قرار میدهد و بنابراین، آن را ناسازگار مییابد». بدین معنا که وقتی «توراتِ» یهودیت را مطالعه میکنیم باید در نظر داشته باشیم که آن در نقطهای قرار دارد و باید آن را در همان نقطه بررسی کنیم، نه اینکه آن را در جایگاه خودمان بسنجیم. چراکه این ناسازگاری ایجاد میکند.
آبایی در ادامه گفت: نویسنده نیز در مقدمه تکلیف یهودیت را در مقابل جهان مشخص میکند. او ایدهی قوم برگزیده را بهدرستی به قوم کاهن ارتباط میدهد. کلمهی «کاهن» در یهودیت بسیار مهم است و پیش از یهودیت به روحانی بت گفته میشد. در این دوره، مردم در عبادت دخیل نبودند و فقط وجوهات و هدایا میدانند و کاهن مراسم مذهبی را انجام میداد. یهودیت مفهوم کِهانت را حفظ میکند و آن را از بت به سمت خدا میچرخاند. حالا کاهن معبد بیتالمقدس قربانیها و آئینهای عبادی را انجام میداد و اکثر یهودیان باز فقط وجوهات یا قربانی را فراهم میآوردند و نظارهگر بودند. سرانجام، در سال ۷۰ میلادی معبد از بین میرود و کهانت از حالت موروثی درمیآید و بهصورت امری علمی و اکتسابی به حاخامها و علما منتقل میشود. پس، شکل روحانیت یهودی تغییر میکند. در «تورات» قوم برگزیده به قوم کاهن ملتها تعبیر شده است؛ یعنی ایدهی اولیه این بوده است که یهودیان کاهنان جهان باشند و مردم جهان برای مسائل عبادی و توحیدی به یهودیت اقتدا کنند. قرار بوده که مردم موحد بشوند، نه اینکه یهودی بشوند. در خود کتاب به هفت فرمان بنی نور اشاره شده است. یهودیان بر این باورند که هفت فرمان شامل پرهیز از گناهان کبیره است و هر فردی که این هفت حکم را انجام دهد، فارغ از هر قومی، رستگار است. یهودیت قرارداد سنگینتری میبندد و کهانت و هدایت مردم را بهسوی نجات میپذیرد. این ایدهی قوم برگزیده است.
وی در پایان گفت: جامعهی یهودی ایران معمولاً با توهینها و تهمتها و تبعیضهایی به لحاظ دینی یا باورها روبهرو بوده است و همیشه اعتراض خود را به هر طریقی اعلام کرده است. کتابهایی علیه باورهای ما نوشته شده است و باورهای یهودی را تحریف و به مخاطب عرضه کردهاند. در کنار این ناراستیها و اعتراضها، این نکات مثبت را هم شاهدیم که روحانی مسلمانی از قم، از دانشگاه مفید، کتابی راجع به یهودیت را بهدرستی و امانتداری از یهودی معتبری ترجمه کرده است. چنانکه کتابهای دیگری در دانشگاه ادیان و مذاهب و دانشگاه مفید ترجمه شده است. پس، ما در کنار آن ناراستیها این بخش مثبت و درستکاریها را هم میبینیم و قدر میگذاریم.
نظر شما